بسترهای تغییر محاسبات
یادداشت قدیری ابیانه: بسترهای تغییر محاسبات
روزنامه حمایت ارگان قوه قضائیه
مورخ 17/7/1394
تغییر نگرش در مسئولین بخشی از پروژه جنگ روانی و توطئه علیه یک کشور است. القاء ضعف و ناتوانی در مقابل دشمن و دشمنیها، القاء قدرت و توان بلامنازع کشورهای معاند، ایجاد بیاعتمادی در مسئولین نسبت به امکانات بالقوه کشور و توانایی نیروهای داخلی گوشهای از برنامه وسیع استکبار برای تغییر محاسبات مسئولین کشورهاست. تغییر نگرش افراد تحصیلکرده که دارای گرایشات به اصطلاح روشنفکری هستند و افراد تاثیرگذار به نحوی که زاویه نگاه آنان با آرمانهای یک انقلاب در مرآء و منظر مردم آن کشور باشد، در چارچوب همین توطئه قابل تعریف است.
در این راستا، مراکز مطالعاتی متعددی در کشورهای متخاصم با هدف تدوین راهبرد و پردازش تئوری صورت گرفته است که مسیر پیادهسازی اهداف استکباری را تسهیل مینماید و نظریات ساخته و پرداخته شده در این اتاقهای فکر، به روشنفکران کشورهای هدف ارائه میشوند. نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است، شناخت بسترهای تاثیرگذاری بر روشنفکران جوامع مورد نظر آنان است. نقاط ضعف شخصیتی این دسته از افراد جامعه مانند خودکمبینی از یک سو و مرعوب شدن در مقابل قدرت کشورهای ارائه دهنده این نظریات از سوی دیگر، از جمله عوامل اثربخشی بر این قشر است.
یکی از مثالهای گویا در این رابطه که در سالهای اخیر هم تبلیغات زیادی از سوی غرب بر روی آن انجام میشود، بیاثر بودن ارتقاء توان نظامی در معادلات جهانی است. این در حالی است که هر روز اخبار جدیدی از افزایش زرادخانههای موشکی و اتمی استکبار و بودجه سالانه نظامی این کشورها به گوش میرسد. چنین نظریاتی با هدف غافل کردن مسئولین کشور از تقویت بنیه نظامی پرداخته میشوند و جالب اینجاست که برخی در داخل مرعوب و مبهوت این تئوریها میشوند. در موارد متعددی شاهد بودیم حتی برخی اساتید علوم سیاسی و روابط بینالملل چنین نظریاتی را باور کرده و بر آن اصرار داشتند که نمونه آن در جریان حمله آمریکا و انگلیس به عراق بود. این دسته از مسئولین و افراد تاثیرگذار تا آنجا به نظریهپردازان غربی ایمان داشتند که آنچه از تاخت و تاز غرب به عراق را مشاهده مینمودند نیز نمیتوانست آنها را از این فریب نجات دهد و همچنان اعتقاد داشتند کرنش در برابر غرب و عدم تقویت توان نظامی تنها راه خروج از مشکلات است. البته نمیتوان گفت افراد یا مسئولینی که چنین عقیدهای دارند تماماً فریبخوردهاند. برخی گویی گماردههایی هستند تا حقایق و تواناییهای کشور را وارونه جلوه داده و مقدمه یاس و سرخوردگی مردم را فراهم آورند.
بنابراین و در همین راستا، تعدادی از مسئولین سادهلوح و بعضاً سهلاندیش برای جلب افکار عمومی در حمایت از برخی تحرکات دیپلماتیک و کوتاه آمدن از برخی اصول و ارزشها، اینگونه وانمود میکردند که در صورت حصول توافق، همه مشکلات از جمله مشکلات اساسی و معیشتی نیز حل خواهد شد، در حالی که به خوبی واقف بودند چنین نیست و تحت تاثیرات غرب اینگونه میاندیشیدند.
بارها از زبان برخی مسئولین بیان گردید که در سایه تعاملات با غرب، سایه جنگ از سر مردم ایران کم شد در حالی که آمریکا و غرب به اذعان مسئولین و رسانههای خود در موقعیتی قرار ندارند که قادر باشند جنگ دیگری به خصوص تهاجم علیه ایران را آغاز نمایند. بنابراین، ترسیدن یا ترساندن از سایه جنگ بخشی از سیاستهای دشمن است. اتفاقا دشمن به این نتیجه رسیده است که برخی از مسئولین از شعلهور شدن آتش جنگ ترسیده و آن را جدّی گرفته و حاضرند برای جلوگیری از جنگ امتیازات زیادی واگذار نمایند. نمونه آن اظهار نظر یکی از مقامات دیپلماتیک درباره توان نظامی دشمن در انهدام زیرساختهای نظامی کشور است. به همین دلیل، دشمن بیش از گذشته بر گزینه نظامی تاکید کرد زیرا سیگنالهای روشنی از داخل دریافت کرده بود. هدف تمام این موارد، ایجاد رعب در مقامات ایرانی، قانع کردن آنان به عقبنشینیهای بیشتر و در نتیجه تغییر محاسبات مسئولین به نحوی بوده است که برای پرهیز از یک خسارت بزرگتر، نادیده گرفتن برخی از مصالح کشور به مصلحت دانسته شود.
توطئه دشمن به این مورد و موارد نظیر آن ختم نمیشود و سعی میگردد اعتقادات انقلابی و دینی مسئولین و به تبع آن مردم و جوانان را تحت تاثیر قرار دهند. این تاثیرگذاری در میان مسئولین از طریق، خانواده، دوستان و همکاران سیاسی و حزبی صورت میگیرد. یکی از روشهای به کارگرفته شده توسط سازمانهای جاسوسی از جمله سیا و موساد، به فسادکشاندن مسئولین یک کشور اعم از سیاسی، مالی و در برخی موارد اخلاقی است. در دستورالعمل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) که در اسناد لانه جاسوسی فاش گردید، آمده است که برای سد کردن راه بازگشت مسئولین وابسته و مفسد، سند (فیلم، عکس و صدا) تهیه شود و ناچار به ادامه همکاری باشند.
مطابق برخی گزارشات، بعضی سفارتخانهها در سالیان گذشته موارد متعددی را برای شناسایی راه نفوذ در سرشناسان و متنفذین جامعه ایرانی هدف قرار داده بودند.
مسئولین سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران از جمله اهداف این توطئهها برای تغییر محاسبات تصمیمگیران نظام بودهاند و در برخی موارد نیز توفیقاتی برای آنان حاصل گردید. مبارزه با اسلام نیز از اهداف مسلم دشمن است اما قادر به رویارویی مستقیم با آن نیستند و از رهگذر ارائه تفاسیر غلط تلاش میکنند با خدشه در اصول اسلام در مبانی انقلاب نیز رخنه کنند.
طرح موضوع «اسلام رحمانی»، بیاهمیت جلوه دادن مبارزه با سلطهگران، غیر مرتبط دانستن آموزههای اسلامی با موارد مستحدثه، دم از «تعامل سازنده» زدن، دشمن را دوست معرفی کردن و دست دوستی به آن دادن و معرفی کردن انقلابیون به عنوان افراطی همه و همه از نشانههای نفوذپذیری و تغییریافتن محاسبات برخی از مسئولین است که خوشبختانه تعداد آنها در مقابل خیل عظیم، آگاه، بصیر و انقلابی اندک و قلیل است.
درخت تنومند انقلاب که با خون هزاران شهید آبیاری شده است هیچگاه در مقابل تندباد حوادث سرخم نکرده است و همانگونه که رهبر حکیم انقلاب در دیدار اخیرشان با فرماندهان نیروی دریایی سپاه تصریح نمودند: «در مباهله همه ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همه ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است؛ و همانطور که معنویّت و صفا و اقتدار معنوی پیغمبر اکرم و خانوادهاش توانست دشمن را از میدان خارج کند، به فضل الهی و به حولوقوّه الهی ملّت ایران با اقتدار خود و با معنویّت خود دشمن را از میدان خارج خواهد کرد.»
دکتر محمدحسن قدیری ابیانه:
⏰شنبه 17/7/1394 -📰روزنامه حمایت