پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دوشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۰ |

مجری برنامه: آقای قدیری ابیانه چرا شاه رفت و اصلا شاه چه مشکلی داشت که شما میخواستید برود.؟
دکتر قدیری ابیانه: بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام خدمت بینندگان عزیز ، جنابعالی و همکارانتون.

خب اگر بخواهیم بگوییم چرا شاه رفت باید بگوییم چرا شاه اومد چرا پدرش اومد. اینها آمدند که امیال استعمار را در قبال ملت ما پیاده کنند. بدین معنا که نگذارند کشور ما پیشرفت کند. نگذارند کشور ما استقلال کامل خودش را به دست آورد.

مجری: چگونه ما می توانیم این سخن را بگوییم. این برای من سوال است. خیلی ها می گویند ما الان هم به خیلی از کشورهای جهان احترام می گذاریم. دوست هستیم. شاید شاه هم می گفت من به آمریکا احترام می گذارم.

دکتر قدیری: خب رابطه داشتن اشکالی نداره. ببینید استراتژی غرب این بوده است که کشورهایی که نفت خیز هستند نباید تولید ثروت داشته باشند. برای این که وابسته به فروش نفت خام باشند. تا نفت خام مورد نیاز آن ها همیشه تامین باشد. به همین دلیل هم حکومت هایی را تحمیل کردند در کشورها. یک کشور اگر مستقل باشد داشتن یک رابطه برابر با سایر کشورها بلامانع است. اما این که تحت سلطه آن ها باشد تحت امر آن ها باشد این اشکال دارد. لذا استراتژی غرب این بود که ایران پیشرفت نکند. و به همین دلیل نه تنها در ایران بلکه در تمام کشوهای اسلامی یک بعدش آن عدم تولید ثروت بوده است. و به همین دلیل بود که خیلی علیه فرهنگ کار ، کار کردند. بخش دوم این بود که این پول ، پولی که از درآمد نفت به دست میاد صرف امور عمرانی و زیربنایی نشود. لذا مصرفگرایی را دامن زدند. برای این که مصرف گرایی ، هم باز پولش بره به جیب اونا و مصرف کالاهای خارجی را دامن زدند و تبلیغ کردند.
هنوز هم گیر آن هستیم از این حیث که بعضی ها مصرف کالای خارجی یا داشتن کالای خارجی را نشانه تشخص اجتماعی می دانند در حالی که ما باید کاری بکنیم که از نظر فرهنگی مصرف کالاهای داخلی نشانه تشخص اجتماعی و انقلابی باشد.

مجری: حالا ما باید درباره کالاهای داخلی صحبت کنیم بعضی ها می گویند کالاهای داخلی و ایرانی کیفیت ندارد. نمی دانم با این صحبت میشه چی گفت.؟

دکتر قدیری: شما اگر تاریخ را بررسی کنید می بینید یک زمانی اگر می خواستند بگویند یک جنسی خیلی بنجل است میگفتند ژاپنی مثل الان که می گویند چینی درجه سه است. اما آن جا هم کارگران و هم کارمندان نهایت تلاششان را کردند یعنی مجموعه تولید برای این که کیفیت بهبود پیدا کند هم این که مردم ژاپن کالای بنجل و گران داخلی را به کالای مرغوب ارزان خارجی ترجیح دادند. چون اگر کسی کالا می خرد ( جنس ایرانی یا خارجی ) دارد انتخاب میکند اقتصاد کشور خودش را تقویت کند یا اقتصاد کشور خارجی را. اشتغال تو کشور خودش یا تو کشور خارجی. تقویت پول کشور خودش یا کشور خارجی. این یک واقعیت است ممکنه کسی بگوید که این یخچال خارجی مرغوبه ( هرچند که خودمان الان یخچال های مرغوب زیادی داریم ). بله شما می توانی یخچال خارجی بخری و در خانه ات قرار بدهی و پسرت بیکار و معتاد باشه. یا این که یخچال ایرانی بخری و پسرت شاغل باشه. این موارد خیلی موثره.

مجری: یک عکس روزنامه بود دوستان اگر نشان دهند. چی شد شما یکتنه رفتی سفارت شاهنشاهی را در ایتالیا گرفتی.
دکتر قدیری: خب من بیست سالم بود درایتالیا پنج سال قبل از پیروزی انقلاب اولین انجمن اسلامی دانشجویی را در آن جا تاسیس کردم که به بزرگترین تشکل دانشجویی تبدیل شد. بعد رفتم نوفل لوشاتو خدمت حضرت امام و برگشتم به رم برای این که سفارت را آزاد کنیم مبارزات را علیه رژیم شاه و به نفع جمهوری اسلامی ادامه دهیم.

مجری: شما در ایتالیا درس می خوندید.؟
دکتر قدیری: من هجده سالم بود رفتم ایتالیا برای تحصیل در رشته معماری. یعنی سال هزار و سیصد و پنجاه و یک هفت سال قبل از انقلاب. انجمن اسلامی هم پنج سال قبل از انقلاب تشکیل شد.

مجری: من جسارتا یک سوال بپرسم: وضع باباتون خوب بود که شما را فرستاد خارج تحصیل کنید.؟
دکتر قدیری: متوسط بود اون موقع چون دلار شش تومن بود افراد متوسط هم می توانستند بروند حالا چرا شش تک تومن بود زیرا روزی پنج میلیون و چهارصد هزار بشکه نفت از زیر پای ما خالی می شد. دو و نیم برابر الان در حالی که جمعیت کمتر از نصف بود. یعنی الان میزان صادرات نفت به ازای هر ایرانی یک پنجم قبل از انقلاب به ازای هر ایرانی است. این پیشرفت هایی که به دست آوردیم علیرغم این است. اون موقع پنج برابر بود وامروز یک پنجم قبل از انقلاب است.

به هر حال من وقتی برگشتم ایتالیا ، خیلی سختم بود که برگردم دوست داشتم کنار حضرت امام بمانم در نوفل لوشاتو. ولی احساس کردم باید این کار را بکنم. آمدم ایتالیا و شبانه روز مشغول بودم مثلا اتفاق افتاد که من سه روز و دو شب نخوابیدم. برای این که بیشتر نمی توانستم نخوابم چون سلولهام اجازه نمی داد. دهه فجر این احساس به من دست داد وقتی حضرت امام تشریف آوردند ایران ( که پیشاپیش تبریک عرض می کنم به ملت ایران و تمام ملت ها چون انقلاب ما جهانی است در حقیقت. که اگر من یک لحظه در انجام تکلیفم غفلت بکنم خدای ناکرده اتفاقی برای امام ، انقلاب و اسلام بیفتد هرگز خودم را نخواهم بخشید لذا شبانه روز کار می کردم. تو دهه فجر همین همین طور .
وقتی که حضرت امام بازرگان را به عنوان نخست وزیر منصوب کردند تا من خبرش را شنیدم رفتم سفارت (سفارت ایران در ایتالیا) تنها هم رفتم.( من همه اینها را به طور مفصل در سایتم آورده ام و در این جا خلاصه می گویم.) در زدم گفتم با سفیر کار دارم گفتند وقت قبلی داری گفتم نه. حالا اون موقع بیست و پنج سالم بود. یک جوان ایتالیایی بود رفت و برگشت گفت کارتون چیه.؟ گفتم بگویید من قدیری هستم نماینده دولت موقت جمهوری اسلامی . آمده ام سفارت را تحویل بگیرم. حالا این کار من بدون هماهنگی با جایی صورت گرفت. من خودم در ایتالیا مسئول کل انجمن های اسلامی بودم. تعجب کرد ( دربان ) رفت و بعد از چند دقیقه آمد و گفت سفیر نیست. گفتم خب نفر دوم سفارت بیاد. رفت و برگشت و گفت نفر دوم هم نیست. گفتم خب نفر سوم یا هر کسی که در سفارتخانه است. رفت و برگشت گفت اقا هیچ کس نیست. گفتم پس بگویید من بر می گردم سفارت را اماده کنند که تحویل بگیرم. من آماده بودم در را وا کنند بروم داخل و تلفنی هم به یکی از دوستان اطلاع داده بودم که اگر نیامدم بدانید که من آن جا (سفارت) هستم. بالاخره وا نکردند و ما هم آمدیم این طرف خیابان و پلیس جلو ما را گرفت و گفت شما بودید در سفارت. شما کی هستید. گفتم: من نماینده دولت موقت جمهوری اسلامی هستم آمده ام سفارت را تحویل بگیرم. کارت خواست من کارت دانشجویی ام را تحویل دادم. بالاخره ما که سابقه مان روشن بود. ویزای ما سرجاش بود. اقامت ما هم قانونی بود. و کار خلاف هم نکردیم نه به کسی زدیم نه فحش دادیم و نه شیشه ای شکسته ایم. بعد از گذشت نیم ساعت که کارت شناسایی ما را چک کردند گفتند می توانی بروی. بعد وقتی رادیو آزاد شد من داشتم میرفتم جلسه انجمن که یک تاریخی را تعیین کنیم برای این که فراخوان بدیم بچه ها از همه جای ایتالیا بیایند تا حمله کنیم و سفارت را بگیریم. دیدم یک ایرانی در خیابان بالا و پایین می پره میگوید رادیو ازاد شد رادیو آزاد شد. سوار اتوبوس بودم پیاده شدم گفتم چی شده است گفت پنج دقیقه قبل رادیو را گوش می کردم گفت اینجا صدای انقلاب اسلامی است. گفتم دیگه چی گفت؟ گفت: ای مردم ارتش رادیو تلویزیون را محاصره کرده است می خواهد آن را از ما پس بگیرد کمک کنید. تا این را شنیدم دوباره رفتم طرف سفارت. ساعت شش بعد از ظهر بود و نم نم باران. سفارت تعطیل بود. د راین زمان یک دربان ایرانی که سرایدار بود اومد گفتم در را باز کن گفت شما؟ گفتم من رئیس جدید نمایندگی هستم نماینده دولت موقت جمهوری اسلامی. گفت من اجازه ندارم. من دربانم. شما باید با رئیس نمایندگی صحبت کنید. گفتم رادیو گوش کردید گفت آره گفتم اون نظام تمام شد الان نظام اسلامی است و من نماینده آن هستم. گفت ببخشید من اجازه ندارم. گفتم خوب گوش کن ببین چی بهت می گویم یا در را باز می کنی و این را به مثابه همکاری با انقلاب می دانیم و تو به کارت ادامه می دهی یا آخرین روز کاریته . در را باز کن. باز کرد و رفتیم داخل و این طوری سفارت فتح شد و فرداش هم من اولین کنفرانس مطبوعاتیم را اجرا کردم.

مجری: دست شما درد نکند البته شما دستور نداشتید که نماینده انقلاب اسلامی هستید.

دکتر قدیری: نخیر معلوم بود. مگر اینهایی که در ایران همه کاری می کردند دستور داشتند بروند جایی را بگیرند. حمله کنند به پادگانی یا جایی دیگر. هر ایرانی وظیفه خودش می دانست که برای پیروزی انقلاب اسلمی تلاش کند و ما هم همینطور.
مجری: این وله ای که دیدیم شاید یکی بگوید یک کشور ابرقدرت اومده در عیدش را در کشور ما جشن گرفته است این که نشانه قدرت است.

دکتر قدیری: خب این که بین کشورها فی نفسه روابط باشد رفت و آمد باشد اشکالی نداره باید دید آیا میاد در یک کشور مستقل بازدید می کنه یا این که اونو نوکر خودش می دونه. یعنی شما اگر ملاحظه کنید اینجا سفارت آمریکا تصمیم می گرفت و قبلش سفارت انگلیس.  حتی علم برای کودتا بعد از رضا خان و این ها با نفر دوم سفارت انگلیس در ارتباط بود تا اونا شاه را تائید کنند که این بمونه. در ایران طوری بود که دربان سفارت انگلیس شاید اعتبارش از وزیر ایرانی بالاتر بود.

مجری: آقای دکتر شما درباره اسلام و مسیحیت خیلی کار کردید و آن گونه که من می دانم خیلی آدم از جمله سیصد یا نزدیک به سیصد  نفر را شما در مکزیک مسلمان کردید. چندین نفر در ایتالیا مسلمان کردید.

دکتر قدیری: ایتالیا در دوره اول انقلاب بود.

مجری: چگونه این کار را می کردید مگر می شود این کار را کرد اونها با این اعتقادبزرگ می شدند چه چیزی به آن ها می گفتید که مسلمان می شدند.؟
دکتر قدیری: من از هجده سالگی رفتم ایتالیا از آن جا شروع کردم با مسیحیت اشنا شدم ده سال در ایتالیا بودم در مکزیک هم زیاد بحث کردم و مطالعاتی داشته ام. ببینید آنقدر خرافات در مسیحیت وارد شده است که که ناچار شدند حتی در کلیساها بزرگ می نویسند تعقل و تفکر بزرگترین دشمن ایمان است. حالا ما تو اسلام داریم یک ساعت تفکر بالاتر از هفتاد سال عبادت است. قران دائما دعوت می کند به تعقل و تفکر. در حالی که اونا اصلا تفکر و تعقل را کنار گذاشته اند چون اگر بخواهند فکر کنند و عقل را بکار گیرند باورهایشان قابل قبول نیست. البته من صحبت از مسیحیت انحرافی می کنم نه مسیحیت اصلی. مسیحیت اصلی که اسلام امتداد آن است. لذا برای این که افراد مسلمان بشوند یک مقدمه ای داشت تا از مسیحیت ببرند. ( قطع رابطه کنند ) برای این که از مسیحیت جدا شوند تنها یک راه داشت فقط  کافی بود ما آن ها را دعوت کنیم به تعقل. همین و بس. ببینید مثلا یک مراسم خیلی مهم مسیحیان غسل تعمید است. ما هم به آن ها احترام می گذاریم. اما فلسفه این چیه.؟ آنها می گویند هر بچه ای به دنیا متولد می شود گناهکار به دنیا می آید. گناه آدم و حوا به دوششان است. با این گناه هیچ کسی وارد بهشت نمیتونه بهشت مگر این که اقای کشیش او را غسل تعمید کند.
حالا این را مقایسه کنید با اسلام که میگه بچه بیگناهه. از زمان بلوغش مسئول اعمال خودش است و فقط هم مسئول اعمال خودشه. نه پدر ؛ مادر ، برادر و دیگران. اون کاری که خودش انجام میده مسئولشه . خب شما اینها را جلو هم قرار دهید و مقایسه کنید ببینید کدامیک با عدالت الهی همخونی داره. یکی میگه بچه تو شکم مادرش هم گناهکاره. دومین مراسم مهم مراسم عشاء ربانی است. اصولا مبلغین و مبشرین مسیحی اینها را می خواهند در کشورهای اسلامی تلبیغ کنند نمی گویند. عشاء ربانی هر هفته است در کلیساها. نون را در شراب می زنند و می دهند بخورند. این چیه.؟ این چیزی که در انجیل عبارتی آمده است که مسیحیان به آن معتقدند ولی ما معتقدیم جعل شده است. این که حضرت مسیح علیه السلام فرموده اند که او خدا هم است خدای پسره مردم بیایید بدن مرا بخورید خون منو بخورید تا بدن منو نخورید تا خون منو نخورید جاودانه نمی شوید. خب چون دستور انجیل از زبان حضرت مسیح علیه السلام. اینا نون را می گویند سمبل بدن مسیح و شراب هم سمبل خونش است. من اسمشو گذاشتم مراسم خدا خوری مسیح خوری. خب آن ها فلسفه این را نمی گویند ما داریم احترام می گذاریم. خب دارند برگزار می کنند با امنیت کامل. ولی خب خوبه فلسفه اش را بگویند. خب شما بگویید این چه خدایی است که مسیحیان آن را می خورند. یعنی خیلی زود می شد آنان را مسلمان کرد من در مکزیک بین یک ربع تا بیست دقیقه طول می کشید تا یک مسیحی را مسلمان کنم و فقط کافی بود آنان را به تفکر و تعقل سوق می دادیم. بله یک کتابی هم نوشته ام به نام مسیحیت از واقعیت تا تحریف چاپ اول آن تمام شده و همین عقایدشان  را که مورد تائید کاتولیک ها هم قرار گرفته است یعنی دادم گفتم هر جای این را که من از قول شما نقل می کنم و شما به آن اعتقاد ندارید بگویید من حذفش میکنم.
مجری: یک مقداری سراغ بحث های امروزی تر برویم. شما این سوال برنامه را ازتون بپرسم. شما اگر در استانه پیروزی شما خودتون خیلی مسئولیت داشته اید جاهای زیادی سفیر بوده اید. بعد این اتفاق که از معماری به مدیریت استراتژی در جای خود محل بحث و بررسی است. قرار بوده شما معماری بخونید بعد رفتید سراغ مدیریت استراتژی و خیلی چیزهای دیگه. حالا به این سوال پاسخ دهید که شما از مسئولین چه انتظاری دارید.؟
دکتر قدیری: بله. حضور شما عرض کنم که مسئولین بودجه کشور در اختیارشونه. این بودجه مال مردمه. مدیریت را مردم بهشون واگذار کردند باید پاسخگوی اون مسئولیتی که گرفتند باشند. شکی در این نیست لذا باید این فرصت مسئولیت و ماموریت خود را یک فرصت خدمت و جمع آوری ثواب برای آخرت بدانند. کشور را به پیش ببرند . کارهای مردم را انجام دهند.
مجری: شما تحقیق کرده اید آیا تا به حال به کسی گفته اید که این اشکالات برطرف بشود.؟
دکتر قدیری: من استراتژی نوشتم راهکار نوشتم. کتاب در زمینه های مختلف نوشتم مقاله هم که به طور مرتب می نویسم در مصاحبه ها و سخنرانی ها بیان می کنم.

مجری: گوش شنوا هست.؟
دکتر قدیری: گوش شنوا تا حدودی است من الان کارشناس عالی هستم ما داریم کارشناس ، کارشناس ارشد ، کارشناس خبره و کارشناس عالی. یکی از شرایط کارشناس عالی شدن این است که طرح هایی را ، طرح های متعددی را پیشنهاد کرده باشد تصویب شده باشد. اجرا شده باشد و موفق باشد و الحمد لله من طرح های زیادی را داده ام که اجرا شده است ولی هنوز خیلی باید کار کرد. ولی من میخام در پاسخ به این سوال شما که وظیفه مسئولین چیست بگو.یم انقلاب برای مردم است. و مردم برای حفظش باید چکار کنند.
انقلاب مال مردم است مردم برای حفظ انقلاب باید چکار کنند. ببینید مثلا همین الان غربی ها تهدید کرده اند که نفت ما را نخرند حالا ما داریم آن ها را تهدید می کنیم که نفت بهتون نمی فروشیم. غربی ها برای چی ما را تهدید می کنند و می گویند به شما بنزین نمی فروشیم و یا نفت را از شما نمی خریم.غربی ها در واقع می خواهند برای مردم کشور ما مشکل ایجاد کنند .غربی ها می گویند اگر برای مردم ایران مشکل ایجاد بشه علیه نظام خودشون قیام می کنند. غربی ها این موضوع را درک نمی کنند که مردم ما می فهمند عامل اصلی مشکلات آن ها هستند . حالا فرض بر این که بتوانند ( غربی ها ) مشکلی ایجاد کنند آنها مشکل ایجاد می کنند آنوقت مردم بیایند علیه نظام ، منتخبین و انقلاب خودشان قیام کنند. من معتقدم که در همین مقطع باید بگوییم مردم ما برای حفظ انقلاب و تنبیه آن هایی که می خواهند ما را تحریم کنند چه کاری باید انجام بدهند. حالا سوال را این گونه مطرح کنیم که مثلا مردم تو انقلاب چکار کردند.؟ همه کار کردند برای این که انقلاب پیروز شود در جنگ همه مشارکت کردند در هر مرحله ای هر جا ما پیروزی به دست آو.ردیم به خاطر اتحاد مردم و مسئولین بوده است.حالا هم بیایند مشارکت کنند من یک پیشنهاد  دارم دهه فجر است انقلاب هم است ما بیاییم کالاهای کشورهای اروپایی را حتی المقدور نخریم. مردم تحریم کنندیک زمانی است می گوییم اقا وزارت بازرگانی تحریم کند وارد نکند یک موقعی هم است که می گوییم خودمان تحریم کنیم. می توانیم این کار را بکنیم جنس خارجی نخریم. مقام معظم رهبری بحث جهاد اقتصادی را که داشتند یکی از محورهای آن این بود که حتی المقدور جنس ایرانی بخریم و حتی المقدور جنس خارجی نخریم.حالا یکی این است که مردم مشارکت کنند و جنس خارجی نخرند یکی دیگر هم این که تولید کنندگان داخلی ما مردم را به خاطر این کارشان جریمه نکنند.یعنی نیایند حالا که مردم به کالاهای داخلی روی آورده اند آنها را گران کنند یا جنس بنجل بدهند باید هر دو با هم تلاش کنند تولید کننده تولیدش را از نظر کیفی و کمی بهبود ببخشد سعی کند با قیمت ارزان تر تمام شود کارگر ساعت مفید کاری خود را افزایش دهد.

مجری: قبول دارید که ما یک سری مشکلاتی در تولید داریم به هر صورت یک بخشی از این تولیدی که صورت می گیرد محصولاتی است که مواد اولیه آن از خارج تامین می شود. تولید کننده به خاطر شرایطی که هست مجبور است این مواد را گران بخرد و گرانتر بفروشد. غیر از آن دستگاه های ما برخی از دستگاه های ما خارجی است و باید وارد شود.

دکتر قدیری: بله طبعا یک وقتی است که تولید کننده مواد اولیه را گران می خرد و قیمت تمام شده گران است. من می گویم قیمت باید طبیعی باشد واقعی باشد تولید کننده هم سود ببرد اما سودش معقول باشد تلاشش را بکند که جنس بهتر و سالمتری تولید کند.

مجری: شما با واردات مخالفید چینی ها همه صنعت ما مانند صنعت کفش را قبضه کرده اند.

دکتر قدیری: ببینید ما چیزی را که خودمان نتوانیم تولید کنیم در یک مقطعی اگر وارد کنیم و در حین این که داریم تلاش می کنیم تولید کنیم اشکالی ندارد. اما کفش را ما خودمان داریم تولید می کنیم پیراهن تولید می کنیم چیزهای دیگر تولید می کنیم مثلا میوه از خارج وارد کنیم و فکر این نباشیم که چه بلایی سر کشاورزانمان میاد

مجری: برنج . برنج

دکتر قدیری: هر چی به هر حال اگر ماجنس از خارج وارد نکنیم یک کمی گران می شود اما در عوض کشاورزی ما را رونق می دهد حالا ما شب عیده میوه برزیلی نخوریم چی میشه.؟

مجری: بابا اتفاقی نمی افتد من به شخصه می گویم اتفاقی نمی افتد.

دکتر قدیری: مثلا بعضی ها فکر می کنند احترام به میهمان حتما به این است که میوه های درشت برایش بیاورند. کی گفته این را. بالاتر از احترام به مهمان احترام به کشاورزه. احترام به کشور است. احترام به کشور ما این است که ما محصول داخلی را مصرف کنیم.البته من یک کتابی نوشتم انشاء الله همین ما چاپ می شود تحت عنوان عوامل و موانع فرهنگ کار و پیشرفت. در این کتاب نقاط ضعف و وقت خودمان را ارزیابی کردم عوامل و موانع پیشرفت سایر کشورها راو دیدگاه اسلام را گفته ام و در نهایت هم استراتژی دادم هم راهکار.

مجری: یکی دو تا عکس دارید شما با حضرت امام حالا می بینیم عکس ها را. شما جین پوشیدید.

دکتر قدیری: بله این مربوط به قبل از انقلاب است . این عکس هم که شما دارید می بینید مربوط به کنفرانس مطبوعاتی قبل از انقلاب است شهوریور 57 و اون عکس در ته و دست راست شما دو تا عکس می بینید یکی صادق طباطبایی است و دیگری بنده هستم.

مجری: آهان این عکستونه که شلوار جین پوشیده اید شما جین می پوشید تازه جینش هم سنگشور داره .

دکتر قدیری: نه سنگشور نداره سنگشور نکردیم این از بس که پوشیده ام این طوری شده است ببینید این یک پارچه است که می گویند محکمه از نظر جنس.

مجری: آخه می گویید ما جوانان نپوشیم.

دتر قدیریک حالا من عرض می کنم. این پارچه جنسش محکمه خب. تو آمریکا و غرب کسی که نمی خواهد و پول ندارد دائما شلوار عوض کند جین می پوشد.شلوار کار هم است. وقتی کسی کار می کند یا یک لباس را زیاد می پوشه مثلا زانوها یا یک جای دیگر آن پاره می شود .

یکی از استراتژی های فرهنگ غرب این است که غربی ها اگر هم فقیر هستند احساس فقر نکنند احساس برخوردای کنند. خب در غرب اگر کسی شلوار جین پاشه و زانوش هم پاره شده بود این احساس فقر می کرد به همین خاطر برای این که کسی دیگر احساس فقر نکند آمدند شلوار جین را پای چند تا هنرپیشه ها کردند که اون بپوشه و این دیگه خجالت نکشد که شلوار پاره پوشیده است یا این که احساس فقر بودن نکند.حالا می بینیم در ایران برخی ها می آیند لباس نو می خرند بعد می سایند و یک جایش را هم پاره می کنند و فکر می کنند مده.

خب غربی ها و امریکایی ها با این هدف جین پا می کنند که فقراش احساس فقر نکنند ولی در کشور ما طرف شلوار نوش را پاره می کند و احساس برخورداری هم دارد آدم بعضی موقع ها غصه می خورد.

مجری: خب تصاویری را که دیدید مربوط به 21/ شهریور / 57 است رای اعتماد به دولت شریف امامی. اقای دکتر قدیری شما اون موقع را به یاد دارید دیگه یا این که ایتالیا بودید.

دکتر قدیری: من ایتالیا بو

مجری: این که شاه دنبال هم نخست وزیر عوض می کرد می خواست خودش را نجات بدهد دیگه.؟

دکتر قدیری: بله شاه هرکسی را به عنوان نخست وزیر منصوب می کرد پیشرفتی احساس نمی کرد مانند کاری که تو مصر کردند. مبارک مجبور شده بره حالا طنطاوی را گذاشته است. بلکه وی بتواند نظام را حفظ کند.منتهی در ایران این سرعت خیلی سریع بود و خوشبختانه نتوانستند کاری بکنند.

مجری: شما درباره مصر صحبت کردید شما در خیلی از کشورهای خارجی سفیر بودید این فضای بیداری اسلامی که این روزها همایشی تحت عنوان جوانان و بیداری اسلامی در تهران در حال برگزاری است حاصل چیه.؟

دکتر قدیری: خودشون می گویند بیداری اسلامی حاصل انقلاب اسلامی ایران است. از انقلاب اسلامی یاد گرفته اند. من صحبت های یکی از علمای مصری را که در دوره قبل به ایران آمده بود شنیدم که می گفت: ما در میدان التحریر وقتی دیدیم مبارک استقامت می کند و ما هر چه تلاش می کنیم فایدهای نداره داشتیم به تدریج ناامید می شدیم که خطبه های مقام معظم رهبری اون قسمتش که به عربی خوانده شد در این میدان پخش شد و این امید داد به مردم. مردم پایدار ماندند و ادامه دادند و مبارک وقتی دید چاره ای ندارد رفت و خوشبختانه بدون این که حساب و کتابش را بکنند مصادف شد با 22 بهمن ماه. این هم جزئی از زیبایی های کار بود.

به هر حال انقلاب ما اثر خودش را گذاشته است و بین 15  خرداد تا 22 بهمن 15 سال طول کشید حضرت امام فرموده بودند که انقلاب ما صادر ده بود. و ما آثارش را امروز می بینیم.امروز ایران و جهان اسلام به نسبت گذشته در جهان در بهترین وضعیت خودش قرار داردو از این زمان به بعد هم بهتر خواهد شد. اسرائیل و غرب و این دولت های دست نشانده در بدترین وضعیت خود قرار دارند و باز هم بدتر خواهند شد.

مجری: این اتحاد کی محقق می شود اتحاد کلی زیرا برخی ها هستند از جمله همین دولت های دست نشانده در مسیر وحدت مانع تراشی می کنند.

دکتر قدیری: اتحاد زمانی محقق می شود که این دولت های دست نشانده عوض بشوند این ها دست نشانده اند این ها مخالف اتحاد هستند اصلا این ها را گذالشته اند که اختلاف ایجاد بشود و جهان اسلام متحد نشود. اصلا اصل تشکیل اسرائیل بر این بوده است که جهان اسلام متحد نشود آن ها از نیل تا فرات را می گفتند حالا این شعار از نیل تا فرات آن ها به شعار از نهر تا بحر ما تبدیل شده است یعنی تمام فلسطین باید برگردد به دست فلسطینیان و قطعا پیروزی نزدیک است.

این قرن حضرت امام فرمودند دیروز هم مقام معظم رهبری فرمودند این قرن قرن اسلام است. واقعا هم همینطور است.

مجری: برای این که بیشتر و بیشتر عزیزانمان در کشورهای مختلف مقاومت کنند فکر می کنید چه چیزی می تواند بهشون انرژی بده برای تقویت بیداری اسلامی.

دکتر قدیری: خب همین اجلاسی که در تهران گذاشته اند و دور هم جمع شده اند و پای صحبت های مقام معظم رهبری نشسته اند. ما باید سعی کنیم آنها را مطلع سازیم  توطئه هایی که علیه آنان صورت می گیرد را ما تجربه کرده ایم و تجربیات انقلابمان را در اختیار آنان قرار دهیم. زیرا ما انقلاب مصر را در کشور خودمان تجربه کردیم و می توانیم به مردم مصر در این باره کمک کنیم. فرمایشات مقام معظم رهبری و حضرت امام را برای آنان بازگو و منعکس کنیم. به هرحال راه های زیادی وجود دارد. امروز این امکان برای ما وجود دارد که اگر یک بانک ایمیلی یا پست الکترونیکی از همه مردم دنیا داشته باشم از جمله از کشورهای اسلامی ما هر روز می توانیم برای آنان مطلب بفرستیم یعنی من معتقدم باید به جایی برسیم روزی ده ها میلیون ایمیل از ایران برای تمام سرتاسر جهان فرستاده شود.

مجری: بله براشون بفرستیم تا با این توطئه هایی که مواجه می شوند بیشتر آشنا شوند.

دکتری قدیری: بله توطئه ها را بشناسند راه های وحدت را بشناسند وحدت حتما حاصل خواهد.

مجری: میگم آمریکا دیگه تمام فشارش را علیه انقلاب برای سرنگونی آن استفاده کرد از ترور کردن سران و بزرگان انقلاب تا آن اتفاقات عجیب و غریب تا حادثه طبس و واقعا همه کاری کردند.

دکتر قدیری : بله در همین جنگ هشت ساله در همین فتنه سال 88 دیدیم که خانم کلینتون گفت حمایت و هدایت آن ( فتنه ) با ما بود. اینها همه کاری دارند می کنند. بودجه تخصیص می دهند اما من به شما عرض کنم یکی از همین توطئه ها ممکن است کشورهای قدرتمند را سرنگون کند. ما 32 سال است که هستیم. اولا بودن ما یک پیروزی بزرگ است ثانیا ما در اوج تحریم ها اینقدر پیشرفت داشتیم این پیشرفت ها محسوس و زیاد است. اصلا یکی از ویژگی های امروز این است که امروز پیشرفت آنقدر در کشور ما عادی و زیاد شده است که اگر یک نفر یک رو نتونه یک شبکه سیما را ببینه یا روزنامه بخونه فرداش دیگه تکرار نمیشه. مثلا همین اواخر اعلام کردند وزارت دفاع سه تا زیردریایی تحویل نیروهای مسلح داد ایرانی که کشتی های عادی آن را باید ملوان خارجی میامد واداره می کرد امروز زیردریایی می سازیم موشک می سازیم ماهواره بر می سازیم ماهواره می سازیم هواپیما می سازیم جنگنده می سازیم. اینها خیلی چیزهای بالایی است.

مجری: خیلی صحبت های ما باشما ماند من امیدوارم که یک روز دیگه در خدمت شما باشیم. فالکسی را دیدید باهاش صحبت کردید و گفتید که چرا آرایش می کنید دوست داشتیم بیشتر درباره آن صحبت کنیم ببخشید والسلام.