پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

پنجشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۳۹ ق.ظ

سخنگو/ قدیری ابیانه: شورای اصولگرایان کاشان اسارت نامه از من خواست!، آیت الله نمازی محبوب مقام معظم رهبری است.

افشاگری از پشت پرده انتخابات در کاشان

مصاحبه ای با دکتر قدیری ابیانه، دیپلمات ایرانی، سفیر سابق ایران در استرالیا و مکزیک و کارشناس مسائل استراتژیک انجام داده ایم که به شرح ذیل منتشر می شود:

جناب آقای دکتر قدیری ابیانه، از اینکه در این ایام پرمشغله که مراجعات بسیاری دارید، وقت خود را اختیار ما قرار دادید کمال تشکر را دارم، با کسب اجازه از شما به اصل مصاحبه می پردازم

بفرمایید.

–   به عقیده شما ویژگی برتر و اهمیت منطقه کاشان در چیست که این خطه را متمایز کرده است؟

از ویژگی های کاشان و آران و بیدگل این است که مردم بسیار مومن و شهید پروری دارد و این را از نسبت تعداد شهدا به جمعیت در این منطقه که جزو بالاترین ها در کشور است میتوان فهمید، مساجد اینجا همیشه پر است از مردم برای انجام نماز به موقع و به جماعت و همه سنی از افراد را  میتوانیم در نماز جماعت مشاهده کنیم. همچنین حدود ۶۰۰ هیئت مذهبی دارد و این از ویژه گی های این شهر است و حتی خانه هایی که مردم میسازند و یا اجاره میکنند این را در آن لحاظ میکنند که سالنی داشته باشد تا بتوان در آنجا مراسم مذهبی برگزاری کرد.

حوزه های علمیه متعدد و غنی دارد، تاریخ پرافتخاری دارد، شخصیت های بزرگی که چراغ راه ملت ما بوده اند و هستند و این منطقه مزین است به امام زاده گانی از جمله سلطانعلی بن محمد باقر (که یکی از چهار امام زاده واجب التعظیم است)، هلال بن علی و ولی بن موسی کاظم  و امام زاده بیدگل و … به همین جهت هم مجموع این موارد را که در نظر بگیریم معروف است به دارالمومنین.

چون افراد در سنین مختلف به مسجد مراجعه می کردند و به همین خاطر پای منبرها آموزه های اسلامی را یاد گرفته اند و در جمهوری اسلامی ایران از آنجایی که آموزه های اسلامی یکی از ملاک های گزینش افراد است معمولا کاشانی ها در سراسر کشور در آزمونها به راحتی قبول می شوند و در مصادر امور مشغول هستند.

–   حضرتعالی از کسانی بودید که مورد حمایت مرحوم آیت الله یثربی (ره) قرارداشتید ، از رابطه خود با ایشان بفرمایید.

مرحوم حضرت آیت الله یثربی هم از نوادر دوران معاصر بودند که بسیار محبوب بودند هم در این منطقه و هم در ایران و اتفاقا ایشان یک مدتی را هم در جوانی در روستای ابیانه بودند و ما ابیانه ای ها همه مدیون ایشان بودیم و من این توفیق را داشتم در زمانی که از تهران به ابیانه میرفتم اگر فرصتی بوده به دیدار ایشان می رفتم و با استقبال گرم ایشان هم روبرو می شدم. ضمن اینکه در انتخابات مجلس ششم که من از نطنز نامزد شدم ایشان حامی بنده بودند و از رهنمودها و حمایت های ایشان نیز استفاده کردم؛ خدا رحمت کند ایشان را و مقامشان را که عالیست متعالی بدارد.

–   بعد از درگذشت حضرت آیت الله یثربی چه مشکلاتی پدیدار شد؟ و به عقده شما با چه استراتژی این مشکلات برطرف شد؟

بعد از درگذشت ایشان شکاف هایی ایجاد شد. خوشبختانه مقام معظم رهبری با تعیین حضرت آیت الله نمازی که از مفاخر روحانیت هستند زمینه را برای وحدت حول محور روحانیت اصیل فراهم کردند و داشتن چنین امام جمعه ای که مفتخر شده است به نمایندگی ولی فقیه باعث مباهات این منطقه است و همگان باید قدر این نعمت بزرگ را بدانیم، برای ایشان آرزوی سلامت و طول عمر با عزت میکنم و امیدوار هستم که خداوند به همه ما توفیق هم حمایت و هم استفاده از این نعمت را عطا بفرماید.

تسلط بالای ایشان به فقه اسلامی و سلامت نفسی که رهبر در ایشان سراغ دارند و اهمیتی که کاشان در امر دین و حوزه های علمیه و مردمی متدین دارند موجب چنین انتخاب مبارکی شده است. البته ایشان عملا نماینده ولی فقیه در منطقه کاشان بزرگ محسوب می گردند. که شامل آران وبیدگل و حتی نطنز هم می شود. این حکم ایشان فراتر از حکم امام جمعه ای کاشان است. ضمن اینکه حکم ایشان مستقیما توسط شخص مقام معظم رهبری صادر شده است حال آنکه معظم له معمولا فقط نمایندگان ولی فقیه در استانها را شخصا منصوب می فرمایند.

بنده به نوبه خویش خود را شرعا و منطقا موظف به حمایت از ایشان می دانم. این را هم همینجا بگویم که کاشان شهری است که هم حوزه های علمیه زیاد و هم دانشگاه های بزرگی دارد و همکاری بین این دو با مشارکت مساجد، هیئت ها و افراد دلسوز و خیر که در این شهر زیاد هستند. با این وصف کاشان و آران و بیدگل می تواند اگر وارد عرصه تبلیغات جهانی بشوند کاشان را به یک پایگاه جهانی تبلیغ اسلام تبدیل بکند و من می بینم این زمینه را در اینجا که بتواند به چنین مهمی دست پیدا کند و شرایط فعلی جهان هم می طلبد که ما در راه تبلیغ اسلام انسجام و تلاش بیشتری داشته باشیم.

 

شما عضو شورای اصولگرایان کشور هستید و در جلساتی که به ریاست حجه الاسلام والمسلمین تقوی برگزار می شود شرکت دارید، شرکت شما از طرف کدام تشکل و سازمان است؟

این افتخار نصیب من شده که در این جلسات حضور پیدا کنم اما حضورم بعنوان یک شخصیت حقیقی است و نه شخصیت حقوقی. من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم و بعنوان یک چهره ولایتمدار سرشناس که در عرصه رسانه و فرهنگ و سیاست فعال است برای حضور دعوت شده ام، علاوه بر آن عضو کمیته رسانه ای شورای اصولگرایان مرکز نیز هستم که مسئولیت آن با آقای حسینی وزیر سابق ارشاد است.

البته بنده مدیر تأسیس انجمن بین المللی نخبگان مسلمان هم هستم که یک سازمان مردم نهاد بین المللی می باشد و حزب سیاسی نیست.

 

–   شنیده می شود  شما عضو جبهه پایداری هستید، چقدر این مورد صحت دارد؟

من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم، از جمله جبهه پایداری و هرگز هم عضو آن نبوده ام. تنها سازمانی که بنده عضو و البته موسس آن بودم، انجمن اسلامی دانشجویان در ایتالیا است که آن را پنج سال قبل  از انقلاب در سن بیست سالگی تأسیس کردم، بعد از انقلاب بنده به وزارت خارجه پیوستم و جزو اساسنامه وزارت خارجه است که وزارت خارجه ای ها نمی توانند عضو هیچ حزب و گروهی باشند تا زمانی که بازنشسته شوند. هرچند خیلی‌ها هستند که عضو وزارت خارجه هستند و در احزاب حتی مسئولیت های بالایی دارند اما من رعایت کردم چون متعهد شدم به اینکه عضو هیچ حزب و گروهی نباشم هرچند اگر هم باشم عواقبی برای بنده نخواهد داشت کما اینکه برای دیگران نداشته است.

هر بار هم که در انتخابات شرکت کردم بعنوان نامزد مستقل ولایت مدار شرکت کردم. البته از حمایت احزاب و گروه ها و جبهه های اسلامی، اصولگرا و ولایت مدار استقبال می کنم. دفعه قبل هم بعنوان نامزد مستقل اصولگرا شرکت کرده بودم و جبهه پایداری بنده را اصلح تشخیص داد، جبهه متحد اصولگرایان در دور قبل نیز چهار نفر را بعنوان صالح انتخاب کرده بود که من و آقای گرانمایه و دو نفر دیگر بودیم، آن زمان که رهبریت جبهه متحد اصولگرایان با مرحوم آیت الله مهدوی کنی بود این جبهه اعلام کرد که بین شما چهار نفر هر کس مقبول تر باشد ما از او حمایت می کنیم. منتهی اعضای ستاد آقای گرانمایه که مایل بودن ایشان انتخاب شود اینگونه وانمود کردند که قدیری ۲هزار رای بیشتر نخواهد داشت و آقای گرانمایه برنده انتخابات خواهد بود و اگر حقیقت برای آنها بیان می شد آنها هم از من حمایت می کردند، به هر حال من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم و به هیچ حزب و گروهی هم تعهد ندارم، تعهد ایمانی دارم نسبت به اسلام و ولایت و حمایت از نظام.

 

–   علت حضور شما در انتخابات از حوزه کاشان و آران و بیدگل چیست؟

در سال ۱۳۹۰ من هیچ برنامه ای برای نامزدی از کاشان نداشتم، جمعی از کاشانی های حزب اللهی که اتفاقا جزو اعضای فعال ستاد آقای گرانمایه بودند با من تماس گرفتند و خواستند با من جلسه ای داشته باشند، ملاقاتی صورت گرفت و آنها در دور گذشته خواستند که من نامزد مجلس شوم و من به آنها گفتم که شما آقای گرانمایه را دارید چرا میخواهید از من دعوت کنید، برداشتی که از آقای گرانمایه داشتم بعنوان یک آدم خوش سابقه، مومن و ولایی بود. آنها گفتند ما خودمان جزو فعالین ستاد ایشان بودیم اما در فتنه ۸۸ هرچه اصرار کردیم ایشان حاضر نشد علیه فتنه موضع بگیرند و سکوت کردند و علی رغم اصرار خیلی زیاد، ما به او گفتیم اگر موضع نگیری از او عبور خواهیم کرد و عبور کردیم حالا آمده ایم از شما دعوت کنیم.

من گفتم هستند کاشانی های دیگری که ضد فتنه موضع دارند و شخصیت های برجسته ای هستند وجود دارند، گفتند بله ما ابتدا رفتیم سراغ آقای مقدم فر که آن موقع رئیس خبرگزاری فارس بودند اما ایشان قبول نکردند، بعد گشتیم دیدیم موضع شما صریح است و در همه مقاطع در دفاع از ولایت در مقابله با فتنه، انحراف و … موضع داشتید رسیدیم به شما و دعوت میکنیم از کاشان نامزد شوید.

من آن موقع نپذیرفتم گفتم من آدمی نیستم که بخواهم در انتخابات مثل دیگران که صدها میلیون تومان خرج میکنند هزینه کنم. گفتند احتیاجی نیست پول خرج کنید ما سینه به سینه اینکار را انجام می دهیم. گفتم من به کسی وعده و وعید نمی‌دهم که مثلا تو را می‌گذارم فرماندار، رئیس اداره و… معتقد به شایسته سالاری هستم، وگرنه خیانت است و کف شایسته سالاری هم ولایت مداری است. گفتند ما هیچ توقعی از شما نداریم و ما هم همین باور را داریم و بالاخره پس از چند هفته بنده را قانع کردند که از اینجا نامزد بشوم و ورود پیدا کردم.

البته روبرو شدم با کسانی که با آقای گرانمایه بودند و از اینکه کس دیگری بیاید و نامزد باشند ناراحت بودند، خب ۱۴ نفر از کاشان نامزد بودند، حالا نمی‌دانم چرا اینها رای نیاوردن نامزدها را گردن بنده می اندازند که بیشترین رای را با کمترین هزینه داشتم درحالی که اگر آنها کنار می رفتند این انشقاق ایجاد نمی شد. ضمن اینکه یکی از اعضای اصلی شورای اصولگرایان فعلی و ستاد گرانمایه در آن زمان اخیرا به من گفت اگر بجای شما آقای گرانمایه ۳۴هزار رای آورده بود و دوم شده بود ما انتخابات را باطل می کردیم و به دور دوم می رساندیم بخاطر اینکه آنقدر سند درباره تخلفات انجام شده داشتیم که می شد انتخابات را باطل کرد اما چون شما شدید نفر دوم ما اینکار را نکردیم.

به هرحال بنده آمدم و با ۷ میلیون تومان آمدم و این هم سودی بود که از فروش کتاب هایم بدست آورده بودم، ولی مواجه شدم با ناجوانمردی، تهمت، دروغ و جوسازی عده ای که ادعای  اصولگرایی داشتند؛ من از افراد بی دین توقعی ندارم اما از کسانی که ادعای دینداری دارند اصلا توقع چنین حرکاتی را نداشتم.

آنقدر علیه من تبلیغ کردند و دروغ گفتند، تهمت زدند و غیبت کردند که من به یکی از علمای اینجا گفتم آنقدر گناه من را شستند که گویی بی گناه از انتخابات بیرون میروم.

انتخاب شدن یا نشدن دست مردم است، بستگی دارد به رای مردم، اینطور نیست که خدمت کردن فقط در مجلس باشد، مگر قبل از اینکه نامزد شوم خدمت نمی کردم، مگر بعد از اینکه رای نیاوردم خدمت نکردم، الان هم اگر رای آورم در موضع جدید خدمت خواهم نمود وگرنه خدمات خود به انقلاب اسلامی در هر موقعیتی باشم ادامه خواهم داد. ان شاالله

 

–   آقای دکتر، شما در نطنز هم از محبوبیت خاصی برخوردارید، همچنین به لحاظ حضورتان در مدارج بالای مدیریت کلان کشور و سابقه دیپلماتیک در تهران چهره آشنایی محسوب می شوید، حال سوال اینجاست که چرا از آن حوزه ها نامزد نشدید؟

در مجلس ششم من نامزد نطنز شدم، اولا بیشترین جمعیت آن منطقه را بادرود دارد. مردم مومن و سخت کوش خوبی دارد اما به شدت قوم گرا هستند، به نظرم این یکی از موانع انتخاب اصلح است. دوم اینکه نامزدی که در نطنز بود با یک برنامه ریزی فراگیر در آخرین ساعات تبلیغات انتخاباتی همه جا را پر کردند که قدیری به نفع او کنار رفته و طوری وانمود کردند که واقعیت است؛ متاسفانه این روشها الان هم جاری است. الان هم می شنوید که قدیری به نفع نامزد دیگر کنار رفته یا قرار است کنار برود و من این نوع شایعه پراکنی ها را مخالفت با حق الناس می دادنم. این شایعات برای فریب مردم است.

 در انتخابات، حق الناس، فقط شمارش دقیق آرا در صندوق نیست، بلکه حق الناس این است که اطلاعات غلط به مردم ندهند و آنها را فریب ندهند، اما این روشها به شدت رایج است. بعضی ها دروغ و تخریب و فریب را بخشی از سیاست می دانند که البته من معتقدم کسانی که اینکار را می کنند دیانتشان هم مثل سیاستشان است چون دین ما بر خلاف مکتب کمونیست ها که می گوید هدف وسیله را توجیه می کند هدف هر وسیله ای را توجیه نمی کند. دروغ و تهمت جزو وسایل رسیدن به هدف در اسلام نیست، ولی خب متأسفانه رایج است.

اما تهران؛ در تهران ارزیابی ها این است که اگر من در لیستی بروم هم به آن لیست کمک می شود بخاطر شناختی که از من هست و هم من البته از آن لیست بهره می برم چون به تنهایی امکان تبلیغ بین جمعیت ده دوازده میلیون نفری را ندارم. الان خیلی از مناطق تهران جمعیتش از مجموع جمعیت شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل و نطنز بیشتر است، ضمن اینکه الان که با شما مصاحبه میکنم هنوز لیست تهران بسته نشده است و چون شخصیت های درجه یک کشور در تهران هستند بر سر قرار گرفتن در لیست رقابت سختی است. بنابر این یک نفر از ماه ها پیش نمی داند که آیا در لیست خواهد بود یا نخواهد بود، خیلی ها معتقد هستند اگر بنده در لیست قرار بگیرم جزو ده نفر اول خواهم بود اما معلوم نیست که بالاخره آیا جزو لیست خواهم رفت یا نه، پس اگر میخواستم از تهران نامزد بشوم باید منتظر می شدم ببینم در لیست می روم یا نه، اما در شهرستان هایی مثل کاشان اینگونه نیست، خودم تصمیم گرفتم که نامزد شوم و فعالیتم را شروع کردم و از خیلی وقت پیش سراغ برخی علما رفتم و اطلاع دادم، دفعه قبل میگفتند خیلی دیر آمدی حالا زودتر آمدم. ضمن اینکه در این چهار سال شناخت بیشتری نسبت به من پیدا شده است. و البته تأکید فراوان دوستان کاشانی بویژه برخی از خانواده های معظم شهدا برای نامزدی مجدد هم موثر بوده است بویژه که بسیاری از افراد از اینکه به بنده رای نداده اند ابراز پشیمانی می کردند و بیان می کردند که مرا نمی شناختند و اکنون این عدم شناخت کمتر شده است.

 

–   گفته می شود شورای اصولگرایان کاشان شما را دعوت کرده به حضور در شورا و ارائه نظرات و شما نپذیرفتید، علت این دعوت و علت عدم پذیرش شما چیست؟

 

اینطور که می گویند نیست ، شورای اصولگرایان کاشان چهار نفر را به عنوان اصولگرا اعلام کرد که بیایند و در شورا نظرات خود را بگویند. من و حجت الاسلام والمسلمین احتشام و دکتر ساداتی نژاد و دکتر فدایی در لیست آنها اصولگرا معرفی شدیم.

 حاج آقا احتشام انصراف دادند، من اعلام آمادگی کردم بعنوان یک نامزد مستقل ولایت مدار و برای حضور در شورا و ارائه نظراتم.

 ما را یک روز دعوت کردند به هیات رئیسه شورا و گفتند برنامه ای داریم برای دعوت از شما سه نامزد، یک جلسه سیاسی، یک جلسه اقتصادی و  یک جلسه فرهنگی، هر کدام چهل و پنج دقیقه شما صحبت خواهید کرد و چهل و پنج دقیقه هم سوال خواهند پرسید. منتهی برگه ای را جلو من گذاشتند و گفتند باید امضا کنید تا ما شما را دعوت کنیم.

در متن برگه دو نکته وجود داشت، اول: اینجانب متعهد میگردم که شورای اصولگرایان کاشان را به رسمیت شناخته و به راهکارها و تصمیمات اتخاذ شده توسط آن شورا پایبند باشم.

در این قسمت چند اشکال بزرگ وجود دارد. اولا این تعهد فقط در دوران نامزدی نیست بلکه دوران نمایندگی را نیز شامل می گردد. یعنی بنده باید متعهد شوم که مطابق نظر این شورا در مجلس عمل خواهم کرد و این مغایر است با قسمی که نماینده در مجلس باید بخورد. چون در آنجا قسم میخورد که مطابق با مصالح کشور و اسلام عمل کند. حالا اگر یک نماینده ای تشخیصش از مصالح کشور با تشخیص اعضای شورا متفاوت بود اینجا باید قسم خورده باشد و متعهد باشد به اینکه نظر شورا را تامین کند. ضمن  اینکه نماینده  مجلس همه مردم دو شهرستان را نمایندگی می کند و قرار نیست فقط نظر یک جمع ۳۰ نفری را نمایندگی نماید.

ثانیا این شورا در بهترین حالت شورای اصولگرایان کاشان است، شورای اصولگرایان کاشان برای انتخاب اعضای شورای شهر، منطقی است اما اگر قرار است که برای دو شهرستان یعنی کاشان و آران و بیدگل نماینده انتخاب شود، شورای اصولگرایان نمی تواند فقط از شهر کاشان باشد. حتی این شورا، شورای شهرستان کاشان هم نیست چون از نقاط مختلف شهرستان مثل نیاسر، برزک  و نقاط دیگر نماینده ای در آن حضور ندارد.

 پس چطور توقع دارند که من این شورا را بعنوان شورایی که بخواهد برای کل منطقه تصمیم بگیرد به رسمیت بشناسم ، اگر می‌خواستند شورایی تشکیل بدهند باید شامل اصولگرایان دو شهرستان می شد، به تناسب جمعیت از بین اصولگرایان و ولایت مداران.

ضمن اینکه حضرت آیت الله نمازی ابتدا هفت نفر را تعیین کردند برای اینکه شورای اصولگرایان شکل بگیرد و شورای شهر در اختیار نیروهای اصولگرا باشد که کار ارزنده ای هم بود هرچند اکثر اعضای آن از ستاد سابق آقای گرانمایه بودند، ایشان بعد فرمودند شورا را گسترش بدهید شورایی فراگیر از اصولگرایان کاشان باشد، اما اینجا  گروه ها یا تشکل ها بجای اینکه شورایی تشکیل بدهند که فراگیر اصولگرایان باشد تصمیم گرفتند کار شورا را خودشان به طرق مختلف در دست بگیرند. مثلا خیلی از اصولگرایانی را که ممکن بود به اینها رای ندهند دعوت نکردند. برعکس از خیلی افرادی که مثلا متمایل به آنها بودند حتی اگر عناصر مهمی در شهر نبودند دعوت کردند. مثلا یکی از اعضای هیئت اولیه شورای اصولگرایان لیستی را ارائه داد که از آنان برای شرکت در جلسه رای گیری دعوت شوند ولی آنها این کار را نکردند و آن لیست توسط کسی معرفی شده بود که قبلا رئیس ستاد انتخابات بنده بود. اینجا هم لیست را از خودشان چیدند. پس در حقیقت این شورا شورای فراگیر اصولگرایان نیست هرچند آدم های شاخص و خوبی هم در آن انتخاب شدند.

سه گروه شاخص در این گروه هستند، گروه موتلفه، گروه آقای رضوان نژاد و عاشورائیان و گروه کسانی که جزو تیم آقای نائینی فرمانده سابق سپاه هستند و برای من خیلی جالب است که آنها رفتارشان با آقای نائینی رفتار رئیس و مرئوس است درحالی که در شورا، رئیس شورا مثل فرمانده سپاه نیست که بتواند دستور بدهد به بقیه و بقیه موظف باشند مطیع باشند. ولی متاسفانه یک چنین حالتی بین اعضا اتفاق می افتد، یعنی شورا را با یک پادگان نظامی اشتباه گرفته اند. بنابر این من این شورا را به این دلائل فوق به عنوان شورای فراگیر اصولگرایان دو شهرستان به رسمیت نمی شناسم و نمی توانم قسم بخورم که به بنظرات آنان پایبند به آن باشم.

بند دو این شورا می گوید:

"در پیشگاه خداوند متعال و قرآن مجید سوگند یاد می نمایم در صورتی که در جمع بندی شورای اصولگرایان میزان رای لازم را جهت نامزدی دهمین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی بدست نیاورم از نامزدی انتخابات انصراف داده و پشتیبانی خود را از تصمیم نهایی شورای اصولگرایان اعلام نمایم."

خب من باید قسم بخورم که مطیع اکثریت اعضای این شورا هستم در حالی که باید از من قسم بگیرند که من مطیع ولایتم، مطیع دینم، مدافع حقوق ملت هستم. ولی من باید قسم بخورم که مطیع این جمع هستم، جمعی که خیلی از آنها جزو کسانی هستند که دور گذشته تا توانستند بی تقوایی کردند، جمعی که تعدادی از آنها در مصادری که بودند هرچه آشنا بوده از داماد و برادر زن و شوهر خواهر را در مناصب دولتی و شهرداری و… گنجانده اند با حقوق های آنچنانی یعنی شایسته سالاری هیچ 

در حقیقت آنها با این متن تعهد می گرفتند که اصولگرا نیستیم. زیرا پایبندی به اصول را نخواسته اند بلکه پایبندی به نظر ۱۶ نفر را گرفته اند.

زیرا شورا حدود ۳۰ عضو دارد و اگر ۱۶ نفر به موضوعی رای دهند پس اکثریت را بدست آورده است و نماینده بدون اینکه حق رای داشته باشد باید مطابق با قسم به قرآن که امضائ کرده است مطیع این ۱۶ نفر باشد. البته اگر همه اعضا در جلسه شرکت نداشته باشند با اکثریت شرکت کنندگان یعنی شاید حتی با ۹ رای می توانند برای نماینده تعیین تکلیف کنند و خود نماینده صاحب رای نیست.

این متن سند اسارت نامزد است. حالا من چگونه می توانم قسم بخورم که پایبند آنها باشم؟ گفتم من چنین قسم نامه ای را امضاء نمی کنم. گفتند پس ما شما را دعوت نمی کنیم تا نظرتان را بشنویم.

گفتم من دو شرط دارم که این را امضا کنم یکی اینکه خودم به این نتیجه برسم که آن شخصی را که انتخاب کردید اصلح است. اگر او را اصلح بدانم شرعا موظف هستم به نفع او بروم کنار. دوم اینکه به این نتیجه برسم اگر حضور من باعث انشقاق آراء می شود و یک آدمی که به ولایت پایبند نیست به مجلس می رود من حاضرم کنار بکشم.

گفتند  ما هیچ شرطی را نمی پذیریم. فقط باید امضا کنید ، گفتم من این شروط را مینویسم شما ببرید شورا بررسی کنند و در مورد پذیرش و یا عدم پذیرش تصمیم بگیرند، قبول نکردند. حتی اقای نائینی که در مشهد بود تلفنی خط داد که کاغذ را از زیر دستش بیرون بکشید که چیزی روی آن ننویسد! صدایش شنیده می شد.

گفتند ما شما را به شورا برای ارائه نظرات دعوت نمیکنیم. گفتم شما موظف هستید من را دعوت کنید. چون قرآن می گوید (فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) بشنوید نظرات را و بهترین آنها را انتخاب کنید، شما موظف هستید طبق آیه قران که خود "اصل" است اگر اصولگرا هستید من را دعوت کنید. من متقاضی حضور در شورا و ارائه برنامه هایم هستم. گفتند دعوت نمی کنیم. گفتم خلاف قرآن و اصول عمل می کنید.

این هم دلیلی بر دلایل دیگر که من نباید این شورا به عنوان یک شورای اصولگرا به رسمیت بشناسم.

بعد گفتم شما آیا ملاک هایی را مشخص کرده اید تا مقابل آنها نمره بدهید. گفتند نه، فقط رای گیری میکنیم، گفتم من در دور قبل حدود ۳۴هزار رای آوردم که به نسبت ۳۴هزار رای افرادی باید در شورا حضور داشته باشند. گفتم شما شرعا مکلف هستید اصلح را انتخاب کنید. ملاک اصلح بودن نیز پایبندی به ولایت است و نه پایبندی به نظر جمع ۳۰ نفره شما. حتی اگر شما اصلح را بین سه نفر موجود انتخاب کردید اما بعدا در وقت ثبت نام نامزدها، افرادی آمدند که از همه ما صالح تر بودند چطور میخواهید به آنها بگویید دیر آمدید یا نیامدید در حالی که آنها طبق قانون به موقع آمده اند و ثبت نام کرده‌اند؟! گفتند ما الان انتخاب میکنیم و کاری به دیگران نداریم. خلاصه رفتار غیرمنطقی و مستبدانه داشتند. من هم گفتم به عنوان مستقل ولایتمدار شرکت میکنم و به آنها هشدار دادم شما شرعا و قانونا موظف هستید تبلیغ نامزد خود را بکنید و حق تخریب من را ندارید. این بار مثل دفعه قبل سکوت نمیکنم و اگر تخریب کنید پاسخ تخریب های شما را میدهم و این هشدار را به آنها دادم.

ولی متاسفانه شاهد این هستیم که اینها دروغ پراکنی زیاد میکنند یا حقیقت را کامل نمی گویند. نیمی از حقیقت را می گویند. مثلا میگویند ما قدیری را دعوت کردیم به شورا ولی خودش نیامد! نمی گویند که قدیری اصرار داشت بیاید در شورا ولی راهش ندادیم تا نظراتش را بشنویم، بگویید شرطی گذاشتیم که مطیع نظرات ما باشد و او قبول نکرد.

آیا اگر کسی را انتخاب کردید که به نظر من مفسد باشد و یا برود مجلس رانت خوار بشود آیا باید پیشاپیش از قبل قسم بخورم که به نفع او بروم کنار و از او حمایت کنم؟!

دو نفر آن تعهدات را امضا کردند. آقایان دکتر ساداتی و دکتر فدایی، آقای فدایی که رای کمتری آورده بود با وجود قسم مکتوب به قرآن در انتخابات شرکت کرده است، حالا توجیحاتی آورده که خودش میداند و خدای خودش.

البته لازم می دانم به این نکته تأکید کنم روش بکار گرفته شده توسط شورای موسوم به اصولگرایان کاشان با روش سایر شوراهای اصولگرایان در سایر شهرها تفاوت دارد و یک روش من درآوردی است. مایل نبودم این مطالب را در مورد آنها بگویم ولی آنقدر به شایعه پراکنی، تهمت، دروغ پردازی و تخریب روی آوردند که چاره ای برای بنده نگذاشتند.

–   صحت این موضوع که می گویند نظر آیت الله نمازی با منتخب شورا است، چقدر صحت دارد؟

در اینجا چون حضرت آیت الله نمازی با ذهنیت انسجام اصولگرایان پیشتاز این قضیه بودند و کار ارزنده ای هم بود هرچند توسط یک عده به انحراف کشیده شد، اعضای شورا مرتب تصمیمات خود را به نماینده محترم ولی فقیه نسبت می دهند تا جایی که گفتند چون ما در شورا آقای دکتر ساداتی نژاد را انتخاب کرده ایم، چون این شورا به پیشنهاد آیت الله نمازی تشکیل شده، پس منتخب شورا منتخب آیت الله نمازی است. پس اگر کسی در رقابت با شورای اصولگرایان کاشان نامزد معرفی کند یا نامزد شود پس او ضد شوراست! پس ضد نماینده ولی فقیه است! پس ضد ولایت فقیه است!

هرچقدر هم آیت الله نمازی می فرمایند که نسبت دادن حمایت از نامزدی جفا به ایشان است و ایشان سخنگو ندارند و شأن ایشان تعیین مصداق نیست بلکه ارائه معیارهاست فایده ای ندارد. همه جا خلاف نظر معظم له مطالبی را بیان می کنند.

 پس با این حساب الان تمام این ۴۶ نفر که ثبت نام کردند و یا حتی آنها که توسط شورای محترم نگهبان  احراز صلاحیت شدند ضد ولایت فقیه هستند؟! چرا چون شورا اینطوری تصمیم گرفته است. این نگاه با نگاه شورای اصولگرایی کشور در تضاد است.

بعد از اینکه تصمیمشان را در موررد دکتر ساداتی نژاد گرفتند، آمدند سراغ من که ما از شما میخواهیم بروید کنار، گفتم من کنار نمیروم و با شما رقابت سالم و قانونی می کنم و اعلام هم کرده ام آقای ساداتی نژاد را اصولگرا می‌دانم، اگر خودم نامزد نمی شدم از ایشان حمایت می‌کردم، اما شرایط کشور را من خطرناک می‌بینم. دولت، اصلاح طلبان و کشورهای خصم مثل آمریکا، انگلیس و اسرائیل تمام تلاششان را میکنند که این مجلس دست اصولگرایان نیفتد و حتی بتوانند در مجلس خبرگان رهبری هم نفوذ پیدا کنند، دولت هم دیگر لحاظ شرعیات و قانون و بیت المال و حق الناس را قائل نیست و سعی میکند از برجام و توافق یک موج دروغین پیروزی بسازند و بر این موج سوار شوند و مجلس را فتح کند.

یک فرضیه ای که باید در نظر بگیریم (هرچند کمرنگ) این است که اکثریت مجلس بیافتد دست این عده و بشود یک مجلس ششم دیگر. حالا با ویژه گیهای متفاوت آن زمان، در فتنه ۸۸ خیلی ها شمشیر را از رو بسته بودند علیه ولایت، اینبار شعار ولایت میدهند و علیه ولایت عمل میکنند. دیگر عکس رهبر و امام را پاره نمی‌کنند، عکس امام و رهبر را در دست می‌گیرند و علیه اسلام و نظام اسلامی عمل میکنند، همانطوری که عمرو عاص قرآن را سر نیزه کرد. لذا باید تلاش کنیم کسی که میخواهد از کاشان و از هرجایی وارد مجلس شود حتما یک اصولگرا و ولایتمدار و پایبند به اسلام، ولایت و حقوق مردم باشد. اما باید کسی باشد که بتواند سینه سپر کند در مقابل آنها، بتواند جلو آنها بایستد. یعنی جلوی یک مجلس احتمالا منحرف و یک دولت مدعی اعتدال اما حامی فتنه گران.

ما شاهد این بودیم که آقای روحانی برای یک وزارتخانه بسیار حساسی مثل وزارت علوم همواره یک فتنه گر را معرفی می کرد یعنی کسانی که در فتنه نقش اساسی داشتند و متاسفانه نماینده این منطقه به همه آنها رای اعتماد داد. به هرحال ما کسی را میخواهیم که در مقابل فتنه و انحراف سینه سپر کند. کسی که اینجا محافظه کار باشد، در آنجا محافظه کار تر خواهد بود.

بعضی می‌گویند برای اتحاد، من از حق خودت بگذر. می‌گویم درست است که نامزدی یک حق است ولی من به عنوان یک لقمه به آن نگاه نمی‌کنم. بلکه به عنوان یک تکلیف نگاه می‌کنم. مثل این می‌ماند که به شهید خرازی بگویید از حق خودت برای فرمانده شدن بگذر، مگر فرمانده شدن جز شهادت چیز دیگری دارد؟ مگر او رفته که فرمانده بشود؟ او برای پیروزی اسلام فرماندهی را برعهده گرفته است. اینجا بستگی دارد به نگاه افراد، بعضی ها به یک مسئولیت و یک پست به عنوان یک موضع قدرت و یک لقمه نگاه می‌کنند که باید در اختیار خود و بستگانشان باشد.

من نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری و وزارت و سفارت و … را یک موضع خدمت می‌بینم، مثلا همین حرف را می‌شود برای امام جمعه کاشان آیت الله نمازی زد. آیا ایشان به دنبال قدرت است؟ من می‌گویم ابشان به دنبال گسترش اسلام است و به خاطر اسلام به خودش زحمت داده و پذیرفته امام جمعه شود. می‌توانست در حوزه علمیه و راحت تر از این زندگی کند و به مطالعاتی که مورد علاقه شان است بپردازند و باید بخاطر این زحمتی که متقبل شده اند دستشان را هم بوسید.

مثل این می‌ماند که شما به یک جراحی بگویی شما از حق خودت در جراحی قلب یک بیمار بگذر. گیرم او از حق خود برای جراحی کردن بگذرد، آیا می تواند از حق بیمار برای جراحی شدن قبلش هم بگذرد؟!

ما موظف هستیم به انتخاب اصلح. اولا کسانی که خود را صالح می‌دانند شرعا موظف هستند خودشان را نامزد کنند، شورای نگهبان هم شرعا و قانونا موظف است که صلاحیتشان را بررسی کند.

این نامزدها هم شرعا موظف هستند اگر در خدمت در این پست کسی را بهتر از خودشان می‌دانند به نفعش کنار بروند.

ممکن است فردی برای این پست اصلح باشد ولی برای یک پست دیگر اصلح نباشد، مثلا اگر فردی بخواهد در شورای شهر نامزد شود باید خیابانهای شهر را بشناسد ولی برای نمایندگی مجلس این لازم نیست، اگر فردی بخواهد راننده تاکسی بشود باید تمام کوچه پس کوچه ها را هم بشناسد. برای هر شغلی یک ضروریت هایی وجود دارد.

هدف شما از نامزدی چیست؟

اهداف ملی باعث شده نامزد بشوم، معتقدم تصمیمات غلطی در مجلس و دولت گرفته می شود که من به غلط بودن آن واقف هستم و مشکلات را می شناسم و راه حل های آن را هم میدانم و اگر بروم اونجا میتوانم کمک کنم به اینکه اینها اصلاح شود و تاثیرات عظیمی را در کشور بگذارد.

اما اگر بنده به عنوان نماینده این منطقه انتخاب شوم شرعا و قانونا موظف هستم از حقوق این منطقه دفاع کنم و دفاع خواهم کرد، از کسانی که ادعا می کنند بخاطر کاشان، آران و بیدگل نامزد شده اند من بیشتر از آنها می توانم به این مناطق خدمت کنم، کسی که می تواند از حقوق ایران در نزد کشورهای بیگانه و در سطح جهانی دفاع کند از حقوق این منطقه نمی تواند در سطح کشور دفاع بکند؟ اگر کسی چهره ملی باشد بیشتر می تواند خدمت کند یا یک فرد ناشناخته در سطح کشور؟ در حالی که خیلی از این نامزدها در خود کاشان نیز ناشناخته هستند، بنده به نسبت آنها شناخته شده ترهستم، بسیار سفرباید تا پخته شود خامی.

 

–   میگویند شما خارج بودید و از داخل خبر ندارید، خود شما چه دفاعی برای این موضوع دارید؟

من از سال ۵۱ تا ۶۱ در ایتالیا بودم، بیست سالگی (سال ۱۳۵۳) اولین انجمن اسلامی دانشجویی را دراین کشور تاسیس کردم. بیست و پنج سالگی در نوفل لوشاتو در خدمت حضرت امام بودم. بعد از انقلاب هم ۳ سال رایزن مطبوعاتی بودم. پنج شش سال هم به عنوان سفیر در مکزیک و استرالیا در خارج بودم، یعنی مدتی را که بعد از سفیر بودن در ایران بودم از عمر سیاسی خیلی از این نامزدها بیشتر است.

 

یکجا شنیدم که می گفتند زمانی که شما انجمن اسلامی را در ایتالیا تاسیس کردید و یا زمانی که شما با امام در نوفل لوشاتو بودید این افراد تازه به مهد کودک می‌رفتند.

(خنده دکتر قدیری)، 

–   بعضی رقبای شما عنوان می کنند که سال ها کار اجرایی کردند ولی شما نه در امور اجرایی نبوده اید ، این موضوع چقدر صحت دارد؟

البته من کار فکری زیاد کردم، ولی کار اجرایی من هم از اینها بیشتر بوده است، رایزن مطبوعاتی بودم، مدیر کل اطلاعات مطبوعات بودم، سفیر بودم، معاون دفتر رئیس جمهور با چهار اداره کل بودم ، اداره کل اطلاعات مطبوعات، اداره کل روابط عمومی، اداره کل دفتر پژوهش ها و دفتر تبلیغات دولت زیر نظر بنده فعالیت می کردند، در تمام شوراهای عالی کشور به غیر از شورای عالی امنیت ملی حضور مستمر داشتم، با مسائل کلان کشور آشنا هستم، رئیس مجمع روابط عمومی های کشور بودم ، دبیر کمیته اطلاع رسانی دولت بودم، معاون سخنگو وزارت خارجه بودم ، معاون سنخنگوی دولت بودم ، عضو و دبیر شورای عالی سیاستگذاری تبلیغات دولت بودم، توی وزارت خارجه مسئول تبلیغات جنگ ، مسئول مقابله با تبلیغات خارجی ، عضو ستاد ۵۹۸، عضو کمیته آزادسازی اسرا بودم و مسئولیت های زیاد دیگری که داشتم، پس هم کار اجرایی داشتم و البته کار تئوریک هم کرده ام.

تمام ایران را دیده‌ام، از دامداری و مرغداری و کشاورزی گرفته تا هواپیما سازی و موشک سازی و انرژی هسته ای، نقاط قوت و ضعف کشور، نیازها و توانایی ها را می شناسم.

الان وقتی در کاشان صحبت می کنم، افرادی می گویند کاشان یک وضعیت ویژه ای دارد ، وقتی می گویم خب حالا مشکلات چه هست، مشکلاتی را می گویند که در همه کشور هست منتهی اینجا مثلا کارخانه نساجی تعطیل شده آنجا یک کارخانه نوع دیگر، اینجا می گویند جوانها بیکارند، همه جا هست، ازدواج تاخیر می افتد، همه جا هست، سطح آب پائین رفته، همه جا هست

لذا کسانی که جایی را ندیده اند می گویند این مشکلات خاص این منطقه هست، من که همه جا را دیده ام می گویم این مشکلات فراگیر است، اتفاقا یک سری موارد هست که جایگاه حل آن در مجلس است ، اگر توانستی بودجه ای را مثلا برای اشتغال اختصاص بدهی یک سهمی از آن هم برای این منطقه خواهد بود و گرنه اگر آنجا نتوانی بودجه اختصاص دهی جای دیگری هم نخواهد بود.

حالا برای مسائل اقتصادی و عمرانی، شب قدر وضعیت اقتصادی کشور موقع بودجه نویسی است، آن هم در مجلس، دولت پیشنهاد می دهد و مجلس تصویب می کند، اگر آنجا توانستی حق منطقه را بگیری، گرفته‌ای وگرنه بقیه اش شعار است.

در کاشان مردم بر این باورند که در اصفهان حقشان را می خورند،  توی این منطقه تا به حال آرانی ها و بیدگلی ها فکر می کردند که کاشانی ها حقشان را خورده اند، راوندی ها و نیاسر و برزک و لتحر می گویند کاشان حق ما را خورده اند، الان که نماینده از آران است، کاشانی ها و بقیه می گویند آرانی ها حقشان را خورده اند، بیدگلی ها می گویند آران حق ما را خورده است. خلاصه همه فکر می کنند حقشان خورده می شود، البته از جهاتی هم درست است، وقتی قوم گرایی بیاید به وسط میدان، کسی که می گوید "کاشان وطن من است"، "من وطن پرستم" بعد می بینی توی همین وطنش، منطقه خودش نسبت به بقیه جاها اولویت دارد، اگر بتواند بودجه ها را می کشاند به آن حوزه و ظلم می کند به مناطق دیگر و این را هنر می داند، بدبختی ما این است که اگر بتواند اجحاف کند به مناطق دیگر به نفع منطقه خودش این را یک هنر و دست آورد می داند. من می‌گویم این ظلم است، ما باید تلاش کنیم هر منطقه ای به حق خودش برسد، من قطعا قوم گرایانه عمل نخواهم کرد، قوم دوستی نشانه ایمان است، گحب الوطن من الایمان"، اما "قوم گرایی" معیار جاهلیت است، متاسفانه گاهی این قوم گرایی آنچنان امواجش سهمگین است که اسلام گرایی را با خودش می برد.

حالا حدود ۳۴هزار رایی که من دفعه قبل آوردم معلوم می شود که اینجا اینطوری قوم گرا نبوده، این به این معنی نیست که دیگران که به یک کاشانی رای دادند قوم گرا هستند، لابد آنها را اصلح تشخیص دادند، اما این قوم گرایی که ما در آران و بیدگل شاهدش بودیم یک موج قوم گرایی را در این منطقه دامن زده است و این چیز خوبی نیست، مردم نگرانند که نماینده از آران و بیدگل باشد یا کاشان، من نگرانیم این نیست، من نگرانیم این است که آیا یک ولایت مدار مومن نماینده خواهد شد یا فرد غیر صالح.

چه فرقی است بین یک شهید کاشانی با یک شهید آرانی یا بیدگلی یا ابیانه ای یا شمالی، مگر همه اینها رفتند جبهه که یک چیزی را بیاورند توی آران و بیدگل و کاشان؟! آنها رفتند از مملکت و نظام اسلامی دفاع کنند.

چه فرقی بین یک پدر و مادر شهید آرانی و بیدگلی و کاشانی و جاهای دیگر وجود دارد؟ چرا ما تسلیم این موجهای جاهلیت بخواهیم بشویم، چرا در شورای اصولگرایان کاشان می گویند اعضای شورا فقط باید کاشانی باشند. اگر می خواهند نماینده انتخاب کنند برای دو منطقه، آیا این قوم گرایی نیست؟ پس چیست؟ و چرا در آران و بیدگل بگویند حالا آرانی یا بیدگلی باشد، چرا نمی گویند باید مومن ترین و کارآمدترین باشد؟!

 من یک سوالی دارم از شما، اگر یک نفر یک عمل حساس جراحی قلب داشته باشد که اگر این عمل موفق باشد این بیمار زنده می ماند، شما می‌گویید که این عمل را باید یک جراح همشهری انجام بدهد یا می گویید، بهترین جراح کشور. در فوتبال تیمها می‌گردند از دنیا بهترین مربی ها و بهترین بازکنان را بیاورند، اما موقعی که می‌خواهیم که سرنوشت مملکت را بسپاریم به نماینده مجلس می گوییم همشهری باشد، بعد می‌گوییم چرا تصمیمات غلط گرفتند در مجلس، من خیلی شنیدم بعضی ها اعتراض می کنند مثلا فلان وزیر چرا وقتی مسئول شد نزدیکانش را پست داد، می گویم خب او آدم قوم گرا و فامیل گرایی بوده که کار غلطی انجام داده است، شما خودتان مگر غیر از این هستید؟! اگر برادرت نامزد باشد به غیر او رای میدهی؟ اگر در مقابل همشهری ات مثلا فرد دیگری نامزد شده باشد به شخص دیگری رای میدهی؟ خب شما زورت یک رای است، ملاکت قوم گرایی و فامیل گرایی است؛ او هم همین ملاک را دارد، منتهی او دیگر زورش یک رای نیست، پست معاونت می‌دهد، مدیرکلی، ریاست سازمان و چیزهای دیگر می‌دهد، یکدفعه شما توی مملکت می بینی مثلا اگر وزیر شد شمالی ، بعد از یک مدت کوتاه می بینی همه مدیران کشوری در آن حوزه، لهجه شان شمالی شد، اگر آذری شد همه لهجه شان آذری می شود، اصفهانی وزیر می شود می‌بینی لهجه ها همه شد اصفهانی، چرا چون انتصاب ها بر اساس فامیلی یا قومی است و این یک چیز غلطی است ، اتفاقا یکی از حساسیت هایی که نسبت به من در این منطقه دارند از طرف کسانی که موقعیتی در این شهر داشتند این است که می گویند قدیری توی مشت ما نیست، اگر بیاید، زیرآب این انتصابات فامیلی ما را می زند! چون من معتقدم به شایسته سالاری، می گویم اگر کسی فرد شایسته ای باشد و شما از فامیل انتخاب کنی شما خیانت کرده ای به مردم، خب یک نماینده مجلس اگر عدالت طلب است باید با این انتصابات فامیلی و قومی برخورد کند چه در سطح کشور و چه در سطح منطقه و من هم برخورد خواهم کرد، و اینها هم می دانند که من از آنها نمی ترسم و از این ناراحت هستند، دوست دارند نماینده توی مشتشان باشد و کار چاق کنشان باشد، همه را نمی گویم یک عده خاصی ، من هم حالا متاسفانه وزنم آنقدر زیاد هست که توی بغل کسی هم جا نمی شوم چه برسد توی مشت کسی! من گفته ام که اهدافم ملی است، ولی این را هم گفته ام که اگر بروم مجلس برای این منطقه بیش از کسی که ادعا دارد اهداف منطقه ای دارد به اینجا خدمت می کنم ولی اینها تیکه دوم را نمی گویند و سانسور می کنند، می گویند قدیری کاری به کار کاشان یا آران و بیدگل نخواهد داشت، مثل این است که بگویند ما خودمان از زبان قدیری شنیدیم که سر نماز می گوید خدایی نیست! من بگویم اشهد ان لا اله الا الله ، لا اله را بگویند و الا الله را نگویند، این بداخلاقی ها مشاهده می شود.

من گاهی چیزهایی از مدعیان اصولگرایی می‌بینم و می دانم که اگر خودم پایبند به ولایت و اصول نبودم، مبلغ و مدافع ولایت نبودم، می گفتم اگر این اصولگرایی است من اصولگرایی را نخواستم، بعضی افراد را می‌بینم که می‌گویند این آقا اصلاح طلب است وقتی صحبت می‌کنی می‌بینی از اینها بیشتر پایبند به ولایت است، من سخنرانی هایی که میکنم می‌بینم بعضی مواقع افرادی متقاضی کارهایی برای شهر یا روستایشان هستند که من معتقدم چیزهایی که آنها می خواهند شاید یک دهم یا یک صدم آنچه حقشان است نیست ولی نمی‌دانند.

روزی نیست که سه چهار تا دعوت برای سخنرانی در سراسر کشور دریافت نکنم، اما مثلا ما را دعوت می کنند که راجع به نهم دی در کاشان صحبت کنیم. همین آقایان می روند و زیرآب جلسه را می زنند، چرا؟ مگر قانون منعی گذاشته است، حتی به صاحب خانه ای که من خانه اجاره کرده ام فشار آوردند که چرا خانه ات را به قدیری اجاره داده ای!

 چه کسانی این فشار را می آورند؟

همین آقایون، من دلم به حال مردمی می سوزد که اینها خودشان را صاحب مردم و صاحب شهر می‌دانند.

راحت تهمت می‌زنند، راحت دروغ می گویند، ولی من آدمی نیستم که تسلیم شوم، تهدید به اینکه چاقو کش اجیر می‌کنیم و لت و پارت می‌کنیم هم شدم ولی من اهمیتی به این موضوعات نمی‌دهم.

من اگر می‌خواستم از این تهدیدها بترسم آن زمانی که یک گروه از سازمان چریک های فدایی خلق که کمونیست هستند اعلام کردند که قدیری و کلیه اعضای خانواده اش در دادگاه به اصطلاح خلق محکوم به اعدام شده اند، آن موقع باید می ترسیدم که نترسیدم، از آن موقع که تهدید به ترور کردند من آدرس تمام سخنرانی های آینده ام را بر روی سایت میگذارم.

به هر حال اینجا مرتب تلاش میکنند که ما را در اذهان خراب کنند، نظر سنجی هایی که سازمان های مختلف به صورت محرمانه انجام داده اند نشان می دهد که بنده مقبولیتم توی جامعه بیشتر از دیگران است، اما همین باعث شده که بیشتر دست و پا بزنند و برای تخریبم بیشتر تلاش کنند. البته تخریبشان هم به جایی نمیرسد، نسبت به دوره قبل ریزش داشته ام اما رویش بیشتر بوده است.

خیلی ها الان در کاشان نگران هستند که وجود چندین نامزد اصولگرا باعث شکست اصولگرایان بشود، خب راهش این است که به اصول پایبند باشیم راهش را مقام معظم رهبری نشان داده اند گفتند بگردید اصلح را شناسایی کنید و به اصلح رای بدهید، اصلح را که شناسایی کردید کمکش هم بکنید

همه جا جار زدند که قرار است قدیری به نفع آقای ساداتی نژاد برود کنار، می گویم چرا دروغ می گویید چرا مردم را فریب می دهید، شاید آقای ساداتی نژاد خودش هم خبر ندارد که در ستادش این کار را می کنند، ولی اتفاقی است که دارد می افتد.

یکدفعه آقای کاکلی نامزد سابق و فعلی مجلس از همین حوزه خودمان از مشکات با من تماس گرفت و گفت ما در جلسه ای هستیم و یکی از آقایون گفته شما قرار است به نفع آقای ساداتی نژاد بروید کنار، گفتم نه چنین چیزی صحت ندارد. هر کس گفته گزارش غلط می دهد، او سپس در جمع مذکور گفت که با قدیری تماس گرفتم کنار رفتنش را تکذیب کرده است، ولی آن فرد از رو نرفته بود و گفته بود که "این یک توافق سری است و قرار است تا روز آخر سری بماند"!!! حالا چرا اینکار را می‌کنند؟ می خواهند یک افرادی را جذب کنند در ستادشان، ولی آنها می گویند قدیری را ترجیح می دهیم. برای اینکه آنها را جذب خودشان کنند این دروغ را می گویند، درحالی که من قرار نیست بروم کنار و نمی روم.

وحدت می خواهند؟ اصلح را شناسایی کنند، شرط اصلح بودن هم قبول داشتن شورای اصولگرایان کاشان نیست، پایبندی به اصل ولایت است. و من پایبند به اصل ولایت هستم، مجموع مواضعی که من در دفاع از ولایت و علیه فتنه و… گرفته ام خیلی بیشتر است از مجموع مواضعی است که کل اعضای این شورا باهم گرفته اند.

قولی که به مردم می دهم این است که هرچه در توانم باشد در انجام وظیفه نمایندگی چه در سطح کشور و چه در سطح منطقه انجام دهم، تلاشم را می کنم از عدالت عدول نکنم، حق کشی نکنم، پارتی بازی نکنم ، مثلا دوره قبل یک جوانی آمد گفت من ۱۰۰ رای تضمین شده دارم، تلاش کنم می توانم به پانصد رای برسانم، فقط یک شرط دارم و آن این است که شما اگر نماینده شدی من را معرفی کنی یک جایی مشغول به کار بشوم، گفتم من هرگز این کار را نمی کنم، من بیایم پارتی تو علیه چه کسی بشوم؟ آن بدبختی که باید از زندگی ساقط شود چون پارتی ندارد کیست؟ چرا باید دینم را بگذارم روی دنیای تو علیه دنیای دیگری، چون تو برای من رای جمع کرده ای؟ من همچین رایی را نمی خواهم. من آمده ام تا با کار برای دین و دنیای مردم آخرت خودم را آباد کنم.

این منطقه پر است از خوبی ها، مردم خوب و مومن، خانم های محجبه، اهل هیئت، اهل خیر، اهل نماز جماعت در مساجد. اما یک اشکالی هم دارند که خیلی بد است و آن اینکه مسئله انتخابات که می شود خیال خودشان را راحت می کنند و می گویند هرچه حاج آقا بفرماید، حالا این حاج آقا مثلا مداح است، رئیس هیئت است یا دیگری، تو قرار است فکر بکنی، چطور وقتی خواستگار برای دخترت می آید بررسی می کنی که زندگی دخترت را بدهی به دست این آدم یا نه، آیا اگر مداح محل گفت دخترت را به فلانی بده بدون تحقیق موافقت می کنی؟ یا بررسی می کنی؟ چطوروقتی  سرنوشت کشور را میخواهی بسپری به دست کسی می گویی هرچه دیگری بگوید! تو پدر خانواده هستی، خانم، تو خودت باید دقت کنی گرفتار نشوی، چرا موقع انتخابات، فکر کردن و بررسی کردن را تعطیل می کنند و می سپارند به دیگری. لذا متاسفانه رسم شده است در کاشان که بعضی نامزذها به رئیس هیئت پول می دهند به عنوان کار خیر و بعد هم او می گوید این آدم خوبی است به او رای بدهید، البته همیشه هم اینطور نیست. گاهی پول می گیرند و به هرکه دلشان خواست رای می دهند، البته بی تاثیر نیست.

خب نماینده ای که از این خرج ها می کند وقتی رفت مجلس به جای اینکه از حقوق مردم دفاع کند آنجا باید رای بفروشد، بجای اینکه برود با رانت مقابله کند دنبال این است که یک رانتی گیرش بیاید، این هزینه هایی که کرده است باید جبران کند.

اگر در مملکت ما فساد است که هست، یکی از علت هایش بخاطر این است که یکی از مراکز ضد فساد که مجلس است کارش را درست انجام نمی دهد، چرا درست انجام نمی دهد؟ چون انتخاب مردم فاسد بوده، چون مردم به پول خرج کردن و ناهار و شام دادن و پول به هیئت و مسجد دادن رای داده اند، نگفته اند این اصلا صلاحیت این کار را دارد یا نه، همین که آدم خوبی است و کمک کرد به هیئت و مسجد کافی است. پس آدم تا میلیاردر نباشد نمی تواند وارد انتخابات شود، خیلی از جاها بخاطر همین تفکر خیلی از آدم های ارزنده پا به میدان نمی گذارند و می گویند من اگر بخواهم مجلس بروم باید این خرج ها را بکنم. من اگر از این خرج ها را بکنم باید خودم وارد فساد بشوم و نمی خواهم فاسد بشوم، پس اصلا نامزد نمی شود.

یا نکته دیگری هست که هر شهر و روستایی شما می روی از نامزد همه چیز می خواهند، مردم می گویند این اگر که نماینده شود دیگر پیدایش نمی شود پس الان که نامزد هست یک چیزی از او برای شهرمان بگیریم، و البته کار درستی نیست.

من معتقدم باید یک کار فرهنگی کرد، فرهنگ انتخابات، فرهنگ عزت، این مشکلات همه جای کشور رایج می شود، کاشان و آران و بیدگل باید از این جهت الگو باشند برای سایر مناطق و این نظر من است و البته می توانند الگو باشند و باید باشند، حق کاشان و اران و بیدگل است که در کشور الگو باشند، حق کاشان و آران و بیدگل است که بیش از این پیشرفت کنند، حق شان است که نماینده شان در مجلس یا سکوت نکند یا حرف های بی اساس نزند و رسیدن به این حق به عملکرد خودشان بستگی دارد.

www.sokhango.com

۹۴/۱۱/۰۸

نظرات  (۱۲)

زنده باد اقای قدیری .سخنانتان حق است .
مجلس انسان شجاعی را میخواهد که در مقابل انحرافات سینه سپر کند و بی پروا از ولایت فقیه دفاع کند .نباید در این دوره حساس که دشمنان چشم طمع به کسب اکثریت مجلس دارند افرادی را انتخاب کنیم که امتحان خودشان را در دفاع از ارزش ها پس نداده اند
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۲۸ محمد از اران
سلام دکتر ممنون از افشاگریتان 
ماهمه طرف دار شما هستیم فقط یک خواسته دارم و این که طرف دار حزب خاصی نباشید
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۲۷ محمد از اران
سلام دکتر ممنون از افشاگریتان 
ماهمه طرف دار شما هستیم فقط یک خواسته دارم و این که طرف دار حزب خاصی نباشید
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۰۷:۱۳ عاشق رهبری
سلام ان شاالله موفق وپیروزباشیدوقول بدهیدمثل افرادی که ادعای اصول گرایی میکنند )علی لاریجانی( ازموضع دفاع از حقوق مردم وبالاخص ولایت فقیه کوتاه نیاییدوتغییرموضع ندهیدکه هیچ وقت ازشمانمیگذریث بااگرامکان داردخودتان شخصاباآقای ساداتی نژادخصوصی بنشینیدوقضیه رابه خیروخوشی حل کنیدکه رقیب دولتی برنده نشوددعاگوهستم 
سلام درمورد استان شدن کاشان جه نظری دارید ایا برنامه ای دارید
۲۸ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۴۱ میلاد کاظمی آرانی
مصاحبه خوب و جامعی بود.
انشالله موفق ونماینده دوره دهم باشید
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۳۱ حامی ولایی

از اینکه کاشان را برای حوزه انتخابیه مجلس انتخاب کردیک بسیار خوشحال شدیم.

امیدوارم مردم قدرشناس کاشان و آران و بیدگل با انتخاب دکتر قدیری ابیانه به عنوان چهره سرشناس ملی؛ گام موثری در پیشرفت منطقه و کشور بردارند.

ان شاالله

به نظر من به شورای اصولگرایان کاشان که در اولین حرکت خود دچار خطای راهبردی شد چگونه می شود اعتماد داشت؟
آیا اینکه در ابتدا یک سوگندنامه از کاندیداها بگیرد که حریت و استقلال خودشان را از دست بدهند و با این کار فرد اصولگرای مسلم و اصلحی رو چون دکتر قدیری ابیانه از خود براند، آیا این صحیح است؟! 
نماینده مجلس در وهله اول باید ولایت مدار، شجاع و دنباله روی حق باشد نه اسیر  نظرات 20 -30 نفر
سلام جناب دکتر ف حرفهایی که زدید واقعا اکثریتش حق است وبنده وخیلیها هم قبول داریم ،بشخصه هم میگویم فردسرشناستری مثل شما در حال حاضربرای مجلس مفیدتراست .لکن درنهایت ازشما ودکترساداتی میخواهم خودتان باهم وبدون دخالت دیگران صحبت کنید ودرنهایت یکی درعرصه رقابت باقی بمانید .بالاخره ازتکرارتجربه دور قبل یامجلس ششم بهتراست اگربهترین نیست .
با سلام

به نظر من دکتر قدیری ابیانه از جهات مختلف نسبت به دکتر ساداتی نژاد اصلح است. اگر تعهد و ولایت مداری این دو عزیز را محرز و یکسان بدانیم می ماند تخصص که از هر جهت یعنی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و بین المللی دکتر قدیری اصلحه ایشان چهره ملی و بین المللی است که کاشانی ها باید روی حضور ایشان در هیئت رئیسه مجلس سرمایه گذاری و افتخار کنند. اما دکتر ساداتی نژاد در صورت رأی آوردن تنها نقش یک نماینده معمولی را دارد. دکتر قدیری ابیانه کسی است که ضمن اینکه سالها سفیر تام الاختیار ج.ا.ایران در مکزیک و استرالی بوده، یک مبلغ تمام عیار اسلامی است که توانسته 300 نفر را شیعه کند.

دست مریزاد آقای قدیری... ان شاءالله شاهد وحدت اصولگرایان در شهر باشیم و این آقایان اصولگرایانِ خودخوانده دستشان رو شود و دیگر مردم گول سمت‌های آن ها را نخورند ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">