دیپلماسی پشتوانه میخواهد
یادداشت دکتر محمدحسن قدیری ابیانه در روزنامه حمایت 14/1/1395
1- در گذشتهای نه چندان دور، وسعت کشورمان حدود سه برابر وسعت فعلی بود اما در هر جنگی، بخش مهمی از ایران به اشغال متجاوزین در آمد. تنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در طول جنگ تحمیلی بود که مردم با دفاع جانانه، اجازه ندادند تا حتی یک وجب از خاک کشور، تحت اشغال باقی بماند. جالب است که بدانیم وسعت ایران، از مجموع وسعت کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا بیشتر است. موقعیت ژئو استراتژیک، ژئو پولتیک و ژئو اکونومیک ایران و برخورداری از منابع غنی نفت و گاز و معادن متنوع، همواره یکی از انگیزههای طمعکارانه دشمنان در گذشته و حال بوده تا آن را تجزیه و یا حتی اشغال نمایند بنابراین، موضوع تجزیه ایران توسط دشمنان، یک توهم نیست. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، گروههای ضد انقلاب تحت حمایت بیگانگان برای تجزیه کشور تلاش کردند و در این سالها، انواع و اقسام توطئهها را به کار بستند که یکی از آنها، جنگ تحمیلی هشت ساله بود اما انقلاب زنده و پویای اسلامی در مقابل تمام آنها ایستادگی کرد.
نکته قابل توجه اینکه به دلیل تحریمهای نظامی و فقدان سلاحهای لازم، جنگ تحمیلی هشت سال طول کشید و صدام به موشکباران شهرهای ما پرداخت ولی نیروهای مسلح کشورمان برای پاسخگویی، موشکی در اختیار نداشتند تا او را از جنایتهایش بازدارند. همین نیاز و دستورصریح قرآن مبنی بر آمادگی نظامی (وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ / سوره انفال آیه 60) موجب گردید تا نیروهای دلسوز و وفادار به انقلاب به فکر تولید موشک بیفتند و اکنون بر اثر همت و تلاش جمعی آنان است که کشورمان از این منظر در رتبه اول منطقه و رتبه ششم جهانی قرار دارد. نیروهای مسلح ما امروز، توان ضربه زدن به هر دشمنی که بخواهد به ایران تجاوز نماید را دارند. بنابراین دشمنان ما به خوبی واقفند که در صورت وقوع هر گونه تجاوز، موشکها و تجهیزات پیشرفته ایرانی میتواند چنان بلایی را بر سرشان وارد آورد که آنها را از کرده خود پیشمان کند.
2- ایران به هیچ وجه قصد کشور گشایی ندارد اما به اذعان دوست و دشمن، دامنه نفوذ معنوی ایران به منطقه و جهان کشیده شده و کشورمان محبوب قلوب مسلمانان و آزادیخواهان جهان است. افزون بر این، نیمی از نقاط راهبردی دنیا، به جهان اسلام تعلق دارد. وسعت و جمعیت مجموع کشورهای اسلامی بینظیر است، به گونهای که از اندونزی در شرق تا مراکش در غرب، جمعیتی بالغ بر یک و نیم میلیارد مسلمان را در خود جای داده است. این جماعت عظیم اگر با یکدیگر متحد شوند، به ابرقدرتی تبدیل خواهند شد که بلاشک، قدرت برتر جهانی خواهند بود. همین نگرانی باعث شد تا استعمار در صدد تجزیه کشورهای اسلامی بر آید و سیاست «اختلاف بیانداز و حکومت کن» را در پیش بگیرد. تشکیل رژیم مجعول صهیونیستی با شعار از نیل تا فرات که با ترسیم دو نوار آبی بر روی پرچم آن نیز متجلی میباشد، در همین راستا قابل ارزیابی است. این رویای صهیونیستی شامل بخشهایی از چهارده کشور است و حتی شهرهای مکه و مدینه را در بر میگیرد و علت موجودیت منحوس آن، برای ممانعت از شکلگیری از این ابرقدرت اسلامی بوده است؛ سیاستی که در زمان جورج بوش، تحت عنوان «خاورمیانه جدید» از آن یاد میشد و تجاوز به لبنان و فلسطین به عنوان مقدمه و درد زایمان این توطئه جدید، تدارک دیده شده بود. همه این حقایق نشان میدهد که ایران به عنوان پرچمدار تمدن نوین اسلامی، باید بر توان دفاعی و نظامی خود افزوده و هرگز از کید دشمن غافل نشود.
3- استکبار در کنار تقویت و بروزرسانی نظامی خویش و اختصاص روزافزون بودجه نظامی، در یک جنگ روانی و فریب تبلیغاتی، سعی میکند این باور را به مسئولین و مردم کشورهای هدف القاء نماید که عصر جنگ و کشورگشایی گذشته است. این در حالی است که تظاهر به داشتن چنین عقایدی آنهم از سوی بزرگترین آتشافروزان دنیا، فریبی بیش نیست! ما در عصری به سر میبریم که جهان در حال گذار از نظم تکقطبی به سمت چندقطبی است و در همین دوران است که بیشترین جنگها و کشتارها در جهان رخ داده و خواهد داد. مشاهده وضعیت جاری غرب آسیا، از لبنان و سوریه گرفته تا عراق و افغانستان و یمن نشان میدهد که دشمنان ما همچنان بر اشغالگری اهتمام دارند و شکلگیری داعش و گروههای تروریستی در کنار حمایت غرب به رهبری آمریکا از جنایات آنها در همین راستاست. علیرغم شعلهور بودن آتش فتنه و جنگ در کشورهای همسایه و منطقه، آنچه که باعث شده ایران در امنیتی مثالزدنی قرار داشته باشد، هوشیاری مسئولین و مردم به ویژه رهبر حکیم انقلاب اسلامی نسبت به تقویت بنیه موشکی و دفاعی است.
4- کسانی که امروز خطر تهاجم نظامی دشمن را نادیده گرفته و قدرت موشکی کشور را «غیر ضروری» میدانند، به کشور خدمت نمیکنند و دانسته یا ندانسته در خدمت دشمنند. کشوری که تنها بر دیپلماسی و گفتگوی بینالمللی تکیه کند و فاقد قدرت بازدارندگی باشد، علاوه بر اینکه حقوق ملت را در معرض خطر قرار میدهد، به جهت فقدان توان نظامی، در همان حوزه دیپلماسی هم از قدرت چانهزنی کمتری برخوردار خواهد بود زیرا اساساً کشوری میتواند در معادلات جهانی قدرتمند ظاهر شود که در تمام ابعاد از جمله قدرت نظامی، حرفی برای گفتن داشته باشد.
بنابراین، کشور ما باید در تمام زمینهها تقویت شود؛ هم در جنبه نظامی و امنیتی، هم از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و هم از منظر گفتگو و مذاکره تا بتواند سرافرازانه از حقوق خود به شایستگی دفاع کند و ثابت نماید که نظام اسلامی، نظامی حائز تمام مولفههای قدرت و اقتدار است.