نمره پایین! / یادداشت قدیری ابیانه در روزنامه حمایت ارگان رسمی قوه قضائیه:
بیش از یک سال از زمانی که توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5 به اجرا در آمده، میگذرد اما با این وجود، بدعهدیهای آمریکا و متحدانش در این خصوص در حال تبدیل شدن به پروندهای قطور است. تاکتیک «نرمش قهرمانانه» که در طول گفتگوهای هستهای از سوی مقام معظم رهبری مطرح گردید، راه را برای مذاکره هستهای با تأکید بر حفظ اصول و چارچوبها فراهم کرد تا از این طریق، ادعاهای آمریکا بار دیگر به بوته آزمون درآید و کذب بودن آنها ثابت شود.
اما در عین حال، ایشان همواره هشدار میدادند نباید به آمریکا اعتماد کرد و باید مراقب فریبکاری و بدعهدی شیطان بزرگ بود. این هشدارها نه بر اساس یک تصور، بلکه بر اساس تجربه طولانی مدت و مبتنی بر واقعیات داده میشد و حتی خطوط قرمزی نیز برای مذاکرات، تعیین گردید. به هر ترتیب، توافق هستهای به سرانجام رسید و اجرای آن آغاز گردید اما آنچه در عمل رخ داد، تکرار تجربیات تاریخی ملت ایران درباره بدعهدیهای غرب و آمریکا بود.
بر اساس گزارش نهادهای رسمی، ایران به طور کامل به تعهدات هستهای خود عمل کرده است، با این حال، غربی ها به ویژه آمریکا از زیر بار تعهداتشان، همچنان شانه خالی میکنند. تعهداتی که نه تنها دولت فعلی آمریکا در قبال آن از خود سلب مسئولیت کرده بلکه به دولت آینده نیز اجازه میدهد تا آنها را کاملاً نادیده بگیرد. با این حال، دولت فعلی آمریکا تلاش میکند کشورمان را مقصر عملی نشدن کامل برجام معرفی کند.
اردیبهشت ماه سال جاری بود که رئیس جمهور این کشور طی سخنانی تصریح کرد «توافق هستهای برای توقف برنامه هستهای ایران و انتقال مواد هستهای بود که محقق شد اما من نمیتوانم قول بدهم ایران بتواند از این فرصت برای ورود به جامعه بینالملل استفاده کند. روح توافق هستهای نیازمند سیگنالهایی است که ایران باید بفرستد و از آن طریق شرکتها را مطمئن سازد اقدام تحریکآمیزی نمیکند!»
از این اظهارات به روشنی میتوان دریافت که آمریکا و متحدانش، همچنان منتظر اقداماتی فراتر از متن توافقنامه مانند توقف برنامه موشکی، التزام به حقوق بشر مورد انتظار غربی و توقف حمایت از جبهه مقاومت هستند. در واقع رئیس جمهور آمریکا آشکارا اجرای برجام را نیازمند اقدامات سازشکارانه از سوی ایران میداند.
از سوی دیگر، تعهدات مالی آمریکا از جمله برقراری مراودات بانکی کشورهای دنیا با بانکهای ایرانی به دلیل تهدیدات این کشور همچنان عملی نشده و به صورت غیرقانونی به موضوعاتی خارج از تعهدات کشورمان گره خورده است.
این موارد را باید به تهدیدات حزب جمهوریخواه و رئیس جمهور احتمالی این حزب در مورد عدم التزام به اجرای برجام بیفزاییم. در سند رسمی سیاستگذاری جمهوریخواهان که به تازگی به تصویب رسیده به صراحت آمده است: «ما، توافق دولت با ایران برای برداشتن تحریمهای بینالمللی و روانه کردن صدها میلیارد دلار پول به سمت ایران را توافقی شخصی بین رئیسجمهور و شریکان شخصیاش دانسته و آن را برای رئیسجمهور بعدی غیر الزامآور میدانیم.»
در این سند بعد از بیان اینکه رئیسجمهور بعدی آمریکا الزامی به اجرای «برجام» نخواهد داشت، آمده است: «باید همه گزینهها را برای مقابله با وضعیتی که امنیت، منافع و بقاء دوستان ما را به صورت جدی تهدید کند، زنده نگاه داریم.»
روشن است که منظور از «مقابله» در این بند از سند حزب جمهوریخواه، رویارویی نظامی و تشدید تحریمهاست، یعنی همان گزینههایی که دولت دموکرات اوباما پیش و پس از برجام، بارها بر آنها تأکید کرده بود! بنابراین، تفاوتی در بدعهدی و دشمنی، میان این دو حزب وجود ندارد و همه آنها در قبال ایران اسلامی، سیاستهای مبنایی مشابهی را مد نظر دارند.
نکته حائز اهمیت این است که شیوه غیرقانونی آمریکا در عدم پایبندی به اجرای برجام و به قول وزیر محترم خارجه کشورمان، «نمره پایین» این کشور در اجرای تعهداتش، پیشبینیهای رهبر حکیم انقلاب درباره «بدعهدی» کاخ سفید را بیش از پیش آشکار کرده است.
ایشان بارها تأکید کرده بودند که «اینها بدعهدند، بدذاتند، زیر قولشان میزنند، عمل نمیکنند» اما با وجود این، برخی همچنان در اعتماد به آمریکا بیاحتیاط عمل میکنند، در حالی که حتی دشمنان نظام اسلامی هم حق میدهند به آنها بیاعتماد باشیم. به عنوان نمونه «گری سیک» - استاد دانشگاه کلمبیا، کارشناس مسائل خاورمیانه و نویسنده چندین کتاب درباره روابط ایران و آمریکا- معتقد است: «آنها (ایرانیها) دلیل محکمی در دست دارند که نمیتوانند به ما اعتماد کنند.» جک استراو - وزیر پیشین امور خارجه انگلیس- نیز در مصاحبهای به همین موضوع اشاره کرد و گفت: «بسیاری از ایرانیها با گرایشهای مختلف سیاسی، به دلایل متعددی به آمریکا اعتماد ندارند.»
چه دلیلی برای بیاعتمادی به آمریکا بالاتر و روشنتر از اینکه مقامات کاخ سفید با کمال وقاحت و با وجود تعهد رسمی برای اجرای برجام، در مقابل دوربینها به مردم ایران و دنیا چشم میدوزند و بیشرمانه عنوان میکنند تا زمانی که ایران اسلامی زیادهخواهیهای آنان را نپذیرد، همچنان به خصومت ادامه خواهند داد؟
اظهارات دیگر مقامات رسمی کشورمان از جمله آقای دکتر ولایتی (عضو هیئت نظارت بر برجام) مبنی بر اینکه آمریکا به تعهداتش عمل نکرده و نیز تصریح آقای عراقچی بر عدم لغو تحریمها در صحنه عمل و باقی ماندن وعدهها بر روی کاغذ، همگی مؤید واقعیتهای پیشگفته و ضرورت هوشیاری درباره آینده است.
بنابراین، باید به فکر چاره بود و با توجه به سیاست ریاکارانه دشمن، تدابیری برای پیشگیری از نقض عهدهای بعدی اندیشید.
به نظر نگارنده، ادامه این روند از سوی دشمنان موجب میشود تا برجام، به ابزاری برای کنترل رفتار ایران و اهرمی برای پذیرش استاندارهای غرب تبدیل شود.
اکنون زمان آن فرا رسیده که مقامات کشورمان با اقداماتی هوشمندانه – به گونهای که ناقض برجام نباشد – پاسخی شایسته به بدعهدیها و کارشکنیهای غرب بدهند. عملی کردن مولفههایی که اقتدار همه جانبه انقلاب اسلامی را تضمین میکنند (اقتصاد مقاومتی، سند چشمانداز بیست ساله در افق 1404 و ...) در کنار اقداماتی که در سطح جهانی باید پیگیری شوند، میتواند کفه موازنه را به نفع ایران سنگین کند و تا حد زیادی از میزان تهدیدات و بدعهدیها بکاهد. یقیناً تدبیری که بر پایه تدبیر عقلا و دلسوزان کشور در مواجهه با خصومتها اندیشیده شود، متضمن منافع انقلاب و کشور خواهد بود و جز از طریق همراهی، همدلی و همکاری حاصل نخواهد شد.