بازنده جنگ یمن کیست؟ / یاداشت قدیری ابیانه در روزنامه حمایت
1. جنگ یمن در حالی به دومین سال خود نزدیک میشود که عربستان با هدف پیروزی در کوتاهمدت به این کشور حمله کرد اما تا گردن در باتلاق فرو رفت و ازآنجاکه نمیخواهد شکست خود را بپذیرد، روزبهروز بر ابعاد حملات وحشیانه خود میافزاید.
عربستان نشان داده است که در این راستا هیچ حدومرز دینی، اخلاقی، انسانی و حتی بینالمللی را رعایت نمیکند و به هیچیک از آنها پایبند نیست. امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که آلسعود همه مرزهای جنایت و سبعیت را در یمن پشت سر گذاشته و در ارتکاب آنها به دلارهای نفتی، سلاح و حمایتهای همهجانبه آمریکا، رژیم صهیونیستی، ارتجاع منطقه و غرب متکی است.
آخرین مورد از منظومه سبعیت حاکمان سعودی، حمله به مجلس ختم پدر وزیر کشور یمن بود که طی آن صدها نفر کشته و مجروح شدند. هواپیماهای عربستان با استفاده از بمبهای 800 کیلویی اهدایی از سوی آمریکا، چهار بار این نقطه را بمباران کردند. هدف قرار دادن پیدرپی و چندباره این مجلس، ثابت میکند که این جنایت بههیچوجه ناشی از خطای محاسباتی و عملیاتی– آنگونه که مسئولان عربستان مدعی هستند – نبوده، بلکه عامداً دست به این جنایت بزرگ زدهاند. حتی گفته میشود که خلبانهای صهیونیست در هدایت هواپیماهای پیشرفته عربستان به کار گرفتهشدهاند.
مورد دیگری که گویای خباثت سران آلسعود و همدستی آنها با واشنگتن است، ماجرای شلیک موشکهای ناشناس به سمت ناو آمریکایی است که بر پایه خبر منتشرشده از سوی پنتاگون، این موشکها به هدف اصابت نکرده و این کشور اعلام کرده که به دنبال یافتن عاملان این حمله میباشد.
آمریکاییها با وجود اینکه ابراز کردهاند هنوز نمیدانند که موشک از چه ناحیهای و توسط چه کسانی شلیک شده است اما اعلام نمودند که بهتلافی موشکبارانی که هنوز منبع آن مشخص نشده، سه مرکز راداری ارتش یمن را مورد حمله قرار دادهاند، این در حالی است که هم ارتش و هم انصار الله، شلیک موشک بهسوی ناو آمریکایی را رد کرده و اعلام نمودند که چنین اقدامی از سوی آنان صورت نگرفته است.
دو فرضیه در این جریان مشکوک، قابلتصور است: اول اینکه آمریکا این ادعای دروغ را برای مقدمهچینی بهمنظور مداخله مستقیم در جنگ با یمن جعل کرده است؛ در این صورت، شلیک موشک، تنها در خطوط خبری نمود پیدا کرده و واقعیت ندارد. دوم، عربستان، خود این حمله را انجام داده تا انصارالله را مقصر جلوه دهد و پای آمریکا را به جنگ با انصارالله و مردم یمن باز کند، زیرا خود را ناتوان از شکست یک ملت میبینند، غافل از اینکه آمریکا نیز نمیتواند مردم را به هزیمت بکشاند؛ آنهم ملتی بهپاخاسته و بیدار مثل ملت مقاوم یمن. این توحش و نظایر آن، نمیتواند انقلاب مردم یمن را متوقف کند؛ این مسئله را آمریکا نیز دریافته است و بر این اساس، باید منتظر دخالتهای بیشتر آمریکا در جنگ یمن مانند مورد فوقالذکر باشیم.
2. موقعیت راهبردی یمن در بابالمندب، یکی از دلایل مخالفت سرسختانه آمریکا، عربستان و همپیمانانشان با استقرار یک نظام مردمی در یمن است. آنها حاضرند دست به هر جنایتی بزنند تا کنترل بابالمندب در اختیار مردم یمن قرار نگیرد، به این دلیل که از نظر آنان بابالمندب و کانال سوئز دارای اهمیتی فوقالعاده است که اینگونه نیز هست. چنانچه کانال سوئز و یا تنگه بابالمندب، به روی کشتیهای عربستان و همپیمانانش بسته شود، مجبور خواهند بود برای رسیدن به مقصدشان، کل آفریقا را دور بزنند و هزینه و وقت زیادی روی دست این کشورها خواهد گذاشت. بیجهت نیست که آمریکاییها و غربیها تمام مرزهای اخلاقی در حمایت از آلسعود را نادیده انگاشته و نهتنها چشم بر اقدامات ضدبشری آنان بستهاند، بلکه تمامقد و با تمام امکانات از این جنایات حمایت میکنند.
3. این جنگ نتوانسته دستاوردی برای عربستان داشته باشد و در شرایط کاهش قیمت نفت، دچار بحران اقتصادی شده است. از سوی دیگر، با قانون ضد سعودی «جاستا» که در کنگره آمریکا به تصویب رسیده، اموال این کشور در آمریکا نیز در معرض خطر بلوکه شدن قرار گرفته و بر وخامت اوضاع سعودی خواهد افزود. لذا دولت عربستان برای تأمین هزینههای جنگ یمن ناچار شده بسیاری از هزینههای خود را کاهش دهد، تعداد قابلتوجهی از پروژهها را تعطیل، کارگران خارجی را بدون پرداخت حقوق و مطالباتشان اخراج کند، حقوق و مزایای کارمندان خود را بکاهد و به بهانه صرفهجویی در پرداخت حقوق، تقویم اداری این کشور را از هجری به میلادی تغییر دهد.
4. امنیت عربستان در سایه حملات تلافیجویانه انصار الله و ارتش یمن بهشدت به خطر افتاده و به دلیل اینکه ارتش یمن و انصار الله موفق شدهاند ضربات سنگینی بر پیکره ارتش سعودی وارد کنند، احساس ناامنی در سرتاسر عربستان -بهاستثنای شهرهای مکه و مدینه- فراگیر شده است. عربستان هر لحظه منتظر است موشکهای یمن، مراکز حساس و حاکمیتی این کشور را هدف قرار داده و منهدم کند، از همین رو، در طائف، ریاض و دیگر شهرها، تدابیر امنیتی شدیدی را برقرار نمودهاند. خطاهای راهبردی عربستان به حدی است که حتی «عبدالفتاح السیسی»، حاکم نظامی مصر که با حمایت این کشور، قدرت را به دست گرفت نیز نتوانست با سیاستهای عربستان در یمن و سوریه همسویی داشته باشد و این روزها آتش اختلاف بین مصر و عربستان، شعلهور شده است.
5. ثمره دیگر جنایتهای عربستان در یمن، از دست رفتن اعتبار پوشالی وهابیت در میان کشورهای مسلمان است، بهنحویکه دانشگاه الازهر مصر، به مقابله با وهابیت پرداخته و در همایش شهریور ماه "اهل سنت و جماعت" در گروزنی پایتخت جمهوری چچن، سلفیها و وهابیها و دیگر گروههای افراطی و تکفیری در شمار اهل سنت به حساب نیامدند. این در حالی است که عربستان طی سالهای گذشته، صدها میلیارد دلار هزینه برای تبلیغ وهابیت در کشورهای مختلف اسلامی هزینه کرده بود. افزون بر این، جنگ عربستان با یمن، موجب ایجاد تنفر بیسابقه در مردم یمن اعم از شیعه و سنی علیه سعودیهای وهابی شده است، بهنحویکه امروزه در کنار شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل، شعار ننگ بر آل سعود را با تمام وجود و یکپارچه سر میدهند.
تمام این حقایق نشان میدهد که عربستان با وجود تمام جنایتها و خونریزیها، به معنای واقعی کلمه، «بازنده واقعی» جنگ یمن است و هر چه بر ابعاد حملات و کشتارهای سعودیها در منطقه افزوده میشود، نابودی این رژیم فاسد و دستنشانده نظام سلطه نیز نزدیکتر خواهد شد.
روزنامه حمایت ۱۳۹۵/۷/۲۴