مبارزه ادامه دارد
به قلم قدیری ابیانه- یادداشت در روزنامه حمایت
روحانیون و طلاب علوم دینی ازجمله اقشار تأثیرگذار در مسیر پیروزی و تشکیل حکومت اسلامی بودند که نقش بسزایی در تحکیم آرمانها بر عهده داشتند و میتوان گفت که تداوم و بقای نهضت انقلابی در گرو جهاد فرهنگی این قشر فرهیخته بوده و هست. یکی از چالشهای عمده پیش روی انقلاب اسلامی که رهبر حکیم انقلاب در دیدار روز گذشته خود با فضلا و طلاب حوزه علمیه استان تهران نسبت به آن هشدار دادند، خطر مخالفت «با تداوم هنجارهای انقلابی» از سوی کسانی است که با اصل انقلاب نیز کارشکنی میکردند و خواستار مبارزه فعالان فرهنگی ازجمله روحانیون برای مبارزه در راستای «تداوم هنجارهای انقلابی» شدند.
اهمیت این مقوله از این منظر قابل واکاوی است که انقلاب اسلامی برای تحقق حکومت و جامعه اسلامی صورت گرفت و نمیتوان از نظام، حکومت و جامعه اسلامی بدون در نظر گرفتن ارزشها سخن به میان آورد. در حقیقت هدف مبارزات پیش از انقلاب، ترویج اسلام و در نتیجه هنجارهای اسلامی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی، این هدف محقق شد و گامهای مهمی در جهت شکلگیری حاکمیت اسلامی صورت گرفت؛ و علیرغم دشمنیهای داخلی در کنار انفعال و عملکرد غلط برخی از جریانها و موانعی که بر سر راه تشکیل مدینه فاضله انقلاب اسلامی قرار دادند لیکن نظام اسلامی مستقر گردید.
با این وجود میبینیم؛ هم توطئه نفوذ برای جلوگیری از عملکرد درست دستگاههای حاکمیتی در جریان است و هم تبلیغات گستردهای برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی و ایجاد مانع برای شکلگیری جامعه اسلامی به راه افتاده است. آنچه وظیفه روحانیون و حوزههای علمیه را در شرایط کنونی سنگینتر کرده است، مخالفت آشکار بعضی از افراد و گروههایی است که در حاکمیت صاحب منصب هستند ولی با هنجارهای اسلامی بهمنظور نضجگرفتن و رشد جامعه و حاکمیت ارزشهای دینی مخالفت می ورزند؛ لذا زمانی میتوانیم به بار نشستن درخت تناور ارزشها را شاهد باشیم و به آرمانشهر انقلاب اسلامی نزدیکتر شویم که ارزشهای اسلامی بهعنوان یک هنجار در ذهن و فکر آحاد مردم جامعه، نقش بسته باشد؛ درحالیکه بعضی از مدعیان بهاصطلاح آزادی، میکوشند آرمانهای انقلابی را منسوخ و تاریخ گذشته معرفی کنند و کشور را به قهقرا ببرند.
لطیفه ماجرا اینجاست؛ همانهایی که به این هنجارها اعتقاد ندارند و آنها را مغایر با حقوق جامعه میدانند، برای کسب محبوبیت در میان آحاد مردم، بهپایبندی به اصول و هنجارهای انقلابی تظاهر کرده و خود را عامل به این ارزشها معرفی میکنند. همین حقیقت ثابت میکند که تلاش این طیف، آب در هاون کوبیدن است و اسلام و انقلاب در جانودل آحاد مردم حکشده است؛ و اگر تعارضی وجود دارد، از ناحیه وادادگان و خائنان به آرمان و انقلاب است نه مردم.
مشت کوبیدن این جماعت فریبخورده بر سندان و ایجاد تقابل کاذب بین آزادی و عقاید انقلابی، در حالی است که همانها در صف اول مخالفت و عناد با اصل انقلاب قرار داشتند و امروز برای کسب منافع گروهی و حزبی وانمود میکنند که دوره مبارزه و انقلابیگری به اتمام رسیده است. چشم و گوش آنها نسبت به حقایق جاری در جامعه کور و کر است وگرنه جانفشانی مردم بهپای انقلاب و حضور در بزنگاهها را میدیدند و برخلاف جریان قاطبه مردم حرکت نمیکردند. اگر بخواهیم که فقط یک دلیل بر بطلان این اقدامات فریبنده و پوچ بیاوریم، کافی است که تاریخچه حمایت آمریکا و غرب از تفکر جریانهای خسته و بریده از انقلاب را مرور کنیم و به یادآوریم که از بهمن سال 57، هر فرد یا گروهی که علیه منافع کشورمان سخن گفته یا گام برداشته – از منافقین و تجزیهطلبان گرفته تا لیبرالها و فتنهگران – تحتالحمایه شیطان بزرگ و ایادیاش قرار داشتهاند و گذر زمان، نهتنها چیزی از دشمنیهای آنان نکاسته بلکه برشدت آن نیز افزوده است.
لذا اگر کسی دل در گروی انقلاب دارد، نباید در برابر فرضیه خیانتبار «پایان انقلابیگری» سکوت کند و از این جهت است که نخبگان فکری و فرهنگی کشور در مدارس علوم دینی، رسالت روشنگری و پافشاری بر هنجارهای انقلابی را بر عهده دارند زیرا یکی از اهداف کلیدی مخالفان صبغه ارزشی انقلاب، به حاشیه راندن روحانیون از متن جامعه و ساحتهای گوناگون کشور به گوشه حجرهها و حوزههای علمیه است. بهعبارتدیگر، آنها درصددند که کارکرد برجسته روحانیت، پیش و حین پیروزی انقلاب و پیشتازی آنها در تفسیر و تعلیم اسلام سیاسی را به اسلام منهای سیاست تقلیل دهند و فراتر از آن، از حضور روحانیون در عرصههای دیگر، چهرهای قبیح و زشت بسازند.
اهمیت آنچه تاکنون از ناحیه استقرار ارزشهای اسلامی در کشورمان رخداده، از این واقعیت مشخص میشود که دشمنان خارجی نیز از بدو قدرتگیری اسلام سیاسی، رأساً دستبهکار شده، کارشکنیها را آغاز کردند و تاکنون نیز بر طبل مخالفتهای خود به هر طریقی که بتوانند میکوبند؛ چراکه هنجارهای مطلوب استعمارگران را با شکست مواجه کرده و مانع زیادهخواهی آنان شده است.
از سوی دیگر، انقلاب اسلامی با ایدهها و تفکرات منحصربهفرد خود در حوزه علوم انسانی، جامعه و سیاست، عملاً نظریات نو و بکری را پیشروی جهانیان قرار داده است که نگارش دو نامه از سوی رهبر انقلاب به جوانان غرب و آمریکا در معرفی اسلام ناب محمدی و دسیسههای دشمنان، ازجمله آنهاست. ضمن اینکه در کشور ما جوانان متفکر و هیئتهای اندیشهورزی که با ایجاد هنجارهای جدید در مقیاس جهانی و برملا نمودن توطئههای پیچیده سازمانهای استکباری برای به انحطاط کشیدن بشریت، باب تازهای را در برابر تفکرات لیبرالیستی و مارکسیستی به وجود آوردهاند، کم نیستند و همین مسئله باعث عصبانیت استکبار جهانی شده است. گواه درستی این مدعا آنکه از عربدهکشیها و خطونشان کشیدنهای دستگاههای عریض و طویل نظام سلطه در برابر انقلاب اسلامی میتوان به حقانیت مسیر انقلاب پی برد و به تعبیر زیبای رهبر معظم انقلاب؛ «اگر دشمنان اسلام و حاکمیت قرآن از وجود، قاطعیت و حرکت ما خشمگین نباشند، باید در مفید بودن خود شک کنیم.»
در پایان این یادداشت، ضروری است به این نکته اشاره داشت که مبارزه و جهاد در راه حفظ و تداوم ارزشها وقتی معنا پیدا میکند که مجاهدان، خود را به عینه در میدان جنگ حاضر ببینند و برای مصاف در خرمشهرهای پیشرو در عرصههای فرهنگی، تمام عِدّه و عُدّه خود را آماده کنند. در این صورت است که حفظ هویت انقلابی و اسلامی، همچون پیروزی در نبرد نظامی به ضرورت و الزام غیرقابل تغییر مبدل شده و طعم تلخ هزیمت و ناامیدی به دشمنان قسمخورده انقلاب میچشاند.
https://www.mashreghnews.ir/amp/76 8031/