پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۱، ۰۲:۳۱ ق.ظ

۰

گفتگوی  مفصل «جوان» با دکتر محمدحسن قدیری ابیانه

//bayanbox.ir/id/8458342803303001240?view

محمدحسن قدیری ابیانه دکترای دفاعی علـــوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک دارد. رایزن مطبوعاتی و سخنگوی سفارت ایران در ایتالیا (سال‌های ۱۳۸۵ -۱۳۶۱)، سفیر ایران در مکزیک و استرالیا، عضو ستاد ۵۹۸ (قطعنامه صلح بین ایران و عراق) و کارشناس عالی وزارت امور خارجه برخی از سوابق وی است.

جوان: کاندیدای دوره نهم مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگوی تفصیلی با جوان ضمن بررسی طراحی‌های مغرضانه کنونی دولتمردان ترکیه در بحران سوریه آینده این توطئه‌چینی‌ها را برای این کشور خطرناک توصیف می‌کند.

وی همچنین به نبود نگاه استراتژیک در نزد سیاسیون این کشور در مسائل منطقه اشاره می‌کند و جایگاه و شأن ترکیه را پایین تر از آن می‌داند که رهبری بیداری اسلامی در منطقه را برعهده بگیرد.

نقش ترکیه در تحولات منطقه‌ای پس از تغییرات عربی چه جایگاهی یافته است؟

ترکیه می‌توانست یک نقش مثبت ایفا کند اما مورد روانشناسی غرب قرار گرفت و بازی داده شد، البته خودش به این بازی تمایل نشان داد، بدون آنکه از عواقب آن مطلع باشد. دولت ترکیه هوای احیای دولت عثمانی را در سر دارد و در همین نقطه هم مورد فریب قرار گرفته است. غربی‌ها و اسرائیل با استفاده از این آرزوی ترکیه و تحت لوای حمایت از ترک‌های مقیم کشورهای مختلف و وعده‌های عملی نشدنی (حمایت از ترکیه بزرگ) وارد بازی شده‌اند که نتیجه آن نه تنها منجر به برآورده شدن خواسته دولت اردوغان نیست، بلکه می‌تواند به تجزیه ترکیه هم بینجامد. این انگیزه ترکیه باعث شده است در تحولات جاری بیداری اسلامی در جهان، ترکیه خودش را با جمهوری اسلامی ایران برای رهبریت این تحولات رقیب ببیند و تصور کند که فرصت حمایت غرب و اسرائیل از ترکیه برای جایگزینی نقش ایران در بیداری اسلامی را از دست ندهد و بخواهد از شرایط به وجود آمده نهایت استفاده را ببرد و به این بازی وارد بشود.

وقتی آقای اردوغان به مصر سفر کرده بود، حکومت لائیک ترکیه را به عنوان الگو برای جامعه مصر مطلوب معرفی کرده و ارائه می‌‌کند. هرچند که پاسخ این پیشنهاد را انقلابیون مسلمان مصر به خوبی دادند و در ادامه با انتخاب مرسی هم آن را تکمیل کردند. به صورت کلی این سیاست‌هاست که ترکیه را به دام انداخته و باعث شده که مقامات سیاسی این کشور با نوع فعالیت‌ها و موضع‌گیری‌های خود در پازل امریکا و متحدانش بازی کند. یکی از اقدامات شنیع و تأسف‌آوری که دولتمردان آن مرتکب شده‌اند، مجموعه اقداماتی است که در رابطه با حق حاکمیت سوریه و تمامیت ارضی این کشور صورت داده است و کشور اسلامی ترکیه را به پایگاه اسرائیل، امریکا و کشورهای مرتجع برای ارتکاب جنایات ضد بشری و جنگ طلبانه ضد‌سوری و ضد‌حکومت مردمی بشار اسد تبدیل کرده است.

شما به حس رقابت ترکیه با جمهوری اسلامی ایران در منطقه برای رهبری و لیدری تحولات منطقه اشاره کردید، جایگاه و شأن ترکیه با ایران در این راستا قابل قیاس است؟

قابل قیاس نیست اما دولت امریکا، اسرائیل و کشورهای اروپایی،‌ترکیه ضددینی را بر ترکیه اردوغان که معتقد به آزادی رفتارهای شخصی اسلامی است ترجیح می‌دهند. در کنار این دولت‌های غربی دولت اردوغان که معتقد به حاکمیت اسلام در جامعه نیست و فقط به عملکرد‌های فردی افراد یک جامعه اعتقاد دارد را به نظام‌های اسلامی مثل ایران یا آنچه ملت‌های مسلمان مثل ملت مصر می‌خواهد (که همان در رأس قرار گرفتن ارزش‌های اسلامی و الهی است) ترجیح می‌دهند. لذا غربی‌ها ترجیح می‌دهند الگوی ترکیه به جای الگوی ایران در منطقه و جهان اسلام مورد تأیید و ارائه شود. گرچه حتی اجازه رفتارهای شخصی اسلامی و یا رعایت ضوابط اسلامی در رفتارهای شخصی و زندگی خصوصی افراد را هم حاضر نیستند ببینند، غرب در مرحله فعلی مایل است که به جای ایران ترکیه الگو قرار بگیرد هر‌چند که توزیع الگوی اردوغان را هم نمی‌پذیرد. اما باید گفت ترکیه هرگز نمی‌تواند جای ایران را در بیداری اسلامی و تحولات منطقه و همچنین رهبریت جهان اسلام بگیرد و این غیرقابل تصور است. جایگاه ترکیه با ایران کاملاً متفاوت و غیرقابل قیاس است.

نگاه امیدوارانه غرب به نقش‌آفرینی ترکیه در منطقه و از جمله در بحران سوریه عوایدی را هم به همراه داشته یا خواهد داشت؟

باید بگویم اگر صهیونیست‌ها حکومت ترکیه را بد بدانند، حکومت ایران را بدتر می‌‌دانند و از میان بد و بدتر، بد را ترجیح می‌دهند. البته غربی‌ها (همانطور که در فرانسه می‌بینیم) حتی به تحریم دانشجویان محجبه با عنوان جلوگیری از ادامه تحصیل دست می‌زنند و این چنین وضعی در ترکیه هم هویدا بوده و اردوغان می‌خواهد حداقل حجاب هم مثل بی‌حجابی آزاد باشد، نه‌آنکه جامعه تنها به حجاب پایبند باشد. ولی با اینکه دولت‌های غربی حتی اسلام‌گرایی در حد اردوغان (که حد ضعیفی است و فقط بر اعمال فردی تأکید دارد) را هم نمی‌پذیرند ولی آن را به الگو قرار گرفتن ایران ارجح می‌دانند و اما این رویکرد دستاوردی برای این دولت‌ها در پیش نخواهد داشت، هرچند که دولت‌های غربی حکومت مبارک را به حکومت ترکیه ترجیح می‌دهند، یا حکومت‌هایی مثل دولت‌های مرتجع مثل اردن، مراکش و برخی از کشورهای دیگر حوزه خلیج فارس را بر ترکیه ترجیح می‌دهند، چرا که به صورت کامل به غرب وابسته هستند. اما به هر حال وقتی می‌بینند که این حکومت‌ها در حال ساقط شدن هستند و مردم دنبال جایگزین می‌گردند ترجیح می‌دهند زمانی که نمی‌توانند این حکومت‌‌ها را حفظ کنند یک حکومت در حد تفکر اردوغانی جای آن را بگیرد ولی اگر دست غرب برسد حتی نوع تفکر اردوغان را هم تحمل نخواهد کرد و تمامیت ارضی ترکیه را تحمل نخواهد کرد و حتی یکی از طرح های آنها این است که بخش استانبول و قسمت غربی ترکیه را که جزو اروپاست و غصب شده توسط عثمانی می‌دانند، جدا کنند.

 پس باید انتظار داشت که غربی‌ها دست به تجزیه ترکیه در طول سال‌های آتی بزنند؟

بله این در ماهیت تفکر غربی‌ها وجود دارد و چنین نیتی را در سر دارند. آنها صراحتاً به ترکیه نمی‌گویند که ما تو را در تیررس خود داریم و تو را در اتحادیه اروپا جای نمی‌دهیم بلکه کاری کرده‌اند که اینها (ترکیه) همواره امیدوار باشند به عضو شدن در اتحادیه اروپا، در حالی که هرگز عضویت او را نمی‌پذیرند. غربی‌ها در صورتی حاضرند ترکیه به اتحادیه اروپا بپیوندد که بخش غربی آن از ترکیه جدا و از مسلمانان هم خالی شود تا آن بخش اروپایی ترکیه به دامن اروپا برگردد.

پس ویژگی‌های قومیتی و جغرافیایی کشور ترکیه را هم می‌توان از دلایلی دانست که غرب به وسیله آن می‌تواند ترکیه را تحت فشار سیاسی قرار داده و تا آستانه تجزیه و فروپاشی پیش ببرد؟

اینکه یک کشوری(چه ترکیه، چه ایران یا عراق) دارای قومیت‌های مختلف باشد هم می‌تواند به امتیاز تبدیل شود و هم می‌تواند یک نقطه ضعف باشد، این شرایط در شرایط اسلام‌گرایی یک امتیاز است اما در شرایط قوم‌گرای یک عامل تفرقه و تجزیه به حساب می‌آید. لذا ما می‌بینیم در حالی که اروپایی‌ها از قومیت‌های مختلف تشکیل شده‌اند، زبان‌های مختلف،‌نژادها و مذاهب مختلف دارند، هر‌چند مسیحی هستند ولی از مذاهب مختلف مسیحیت هستند، جنگ جهانی اول و دوم بین آنها واقع شده و میلیون‌ها نفر از یکدیگر را در تاریخ خودشان کشته‌اند و دریای خونی از قتل یکدیگر به وجود آوردند ولی دنبال اتحاد بین یکدیگر هستند اما وقتی نوبت به جهان اسلام می‌رسد صحبت از قومیت و تفرقه می‌کنند.

خب نگاه دولتمردان ترک چگونه است که این شرایط بستری برای فروپاشی این کشور را فراهم کرده است؟

نوع نگاه فرق می‌کند، البته ترکیه خودش نمی‌خواهد این اتفاق رخ دهد، می‌خواهد ترکیه یکپارچه باشد ولی غرب است که به دنبال تفرقه است و به دنبال دامن زدن به قومیت‌گرایی. منتها دولت اردوغان فکر می‌کند می‌تواند قومیت‌گرایی، را در خارج از مرزهایش دامن بزند اما درون مرزهایش در امان باشد. در حالی که این اشتباه استراتژیکی است که دولت ترکیه می‌کند. اگر قرار بود که قومیت‌گرایی در خارج از مرزها دامن زده شود مثلاً بیاید ترک‌های سوریه را جدا بداند و بخواهد به قومیت ترک‌گرایی در سوریه یا در عراق و یا جاهای دیگر دامن بزند، خودش هم مصون نخواهد بود و این مسئله قومی‌گرایی دامن خودش را می‌گیرد و کمک می‌کند به غرب که ترکیه هم تجزیه شود. من معتقد هستم در پس آرزوی ترکیه برای گسترش حیطه گسترش و نفوذ خود و احیای عثمانی اگر این سیاست‌ها را ادامه دهد خطر تجزیه ترکیه فعلی هم وجود دارد.

براساس چه مصادیق یا علائمی، تجزیه ترکیه را پیش‌بینی می‌کنید؟

اصولاً یکی از شعارهای رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات است و فرات از ترکیه سرچشمه می‌گیرد و غیر از این، مسئله قوم‌گرایی ادعای صهیونیست‌ها روی خاک ترکیه هم موجود است، به خاطر همین هم صهیونیست‌ها تلاش زیادی کردند که زمین‌های اطراف فرات را کرایه کنند یا بخرند تا در آینده‌ای اگر این کشوردچار تجزیه شد بتوانند ادعای مالکیت کنند. این در کردستان عراق هم همینطور است و صهیونیست‌ها دارند زمین‌های مرغوب را به قیمت‌های ارزان خریداری می‌کنند، همان کاری که زمانی با فلسطین کردند.

البته این کار را هم در ترکیه، در عراق و در جاهای دیگر هم دنبال کردند و می‌کنند اما بالاخره همانطور که شما گفتید قومیت‌های مختلف در ترکیه هستند،‌کردها هستند، بعد ترک‌ها هستند، علویان، شیعیان و اهل سنت هستند و اگر قرار باشد به قومیت‌گرایی و اینجور مسائل دامن زده شود ترکیه ضرر خواهد کرد.

می‌توان گفت که نوع تحرکات ترکیه در منطقه زمینه‌های این هدف را تا حدودی فراهم کرده است.

بله ما قطعاً می‌توانیم بگوییم که این کارهایی که ترکیه انجام می‌دهد به ضرر خودش تمام می شود. الان ترکیه بدون اجازه دولت مرکزی عراق در کردستان عراق کنسولگری زده و به نوعی کمک می‌کند به تجزیه عراق. از طریق کردهای عراق سلاح و نیرو می فرستد به درون سوریه تا دست به اعمال تروریستی بزنند. نکته خیلی مهم و جالب این است که آقای اردوغان و دولت ترکیه در رابطه با جنایاتی که تروریست‌ها دارند در سوریه انجام می‌دهند اعتراضشان به انتشار اسناد این جنایات است، نه ارتکاب این جنایات و می‌گویند شما چرا صحنه سربریدن سوری‌ها را فیلمبرداری کرده‌ و نمایش داده‌اید. اعتراضی به اصل سربریدن ندارند و اعتراض به انتشار آن دارند و وهابیان هم همین را مطرح کرده‌اند و همینطور غربی‌ها و خواسته‌اند که از مستندسازی و انتشار آن خودداری کنند در حالی که نیروهای تروریستی که وارد سوریه شده و دست به جنایات می‌زنند، آنها ارتکاب این نوع جنایات را جزو افتخارات خودشان می‌دانند. اینکه یک کودک شیعه سه ساله را به دار بکشند، اینکه شیعیان و علویان آنها را سر ببرند اینها جزو افتخاراتشان است و اینها باعث مفتضح شدن این دولت‌های استکباری و کسانی که از اینها حمایت می‌کنند مانند ترکیه، قطر و عربستان می‌شود.

نگاه دولتمردان ترک به اسلام و حکومت اسلامی چیست؟ می‌توان گفت که آنها سعی داشته‌اند از این کلید واژه در جهت پیشبرد اهدافی خاص استفاده ابزاری کنند؟

آنها معتقدند که باید افراد در اعمال فردی مذهبیشان آزاد باشند، لذا اگر فحشا و فساد و برهنگی در ترکیه آزاد است، پوشش هم آزاد باشد. یعنی مخالفتی با فحشا و برهنگی و فساد ندارند بلکه می‌گویند حالا اگر قشری هم خواستند مسائل اسلامی را رعایت کنند، آنها هم بتوانند، به اصطلاح به حکومت لائیک سکولار اعتقاد دارند. آنها با آن آقای اربکان متفاوتند. حزب اربکان و آن جناح مانند اخوان‌المسلمین خواستار رعایت ارزش‌های اسلامی و حاکم شدن ارزش‌های اسلامی در جامعه هستند اما اینها نه، به خاطر همین هم برای اینکه حزب اربکان و اسلام‌خواهان ترکیه سر کار نیایند، غیرمستقیم و به طرق‌ مختلف از فعالیت حزب توسعه و عدالت که معتقد به آزادی عمل فردی است حمایت کردند البته حمایت از اینها درمقابل احزاب لائیک و ضد دینی نبود بلکه در مقابل اسلام‌خواهان آنجا بود که البته قطعاً حزب عدالت و توسعه آقای اردوغان از احزاب ضداسلامی بهتر است ولی نسبت به نیروهای ارزشی و کسانی که خواهان حاکمیت‌های ارزش‌های اسلامی در جامعه و از جمله حکومت هستند عقب‌تر هستند.

نوع نگاه آنها به بحث بیداری اسلامی در منطقه چیست و اهداف مبتنی بر این نگاه قابل تصویر است؟

آنها طبیعتاً از تحولاتی که در آن ترکیه نفع ببرد استقبال می‌کنند به شرطی که احساس کنند که این تحولات منجر به آن خواهد شد که جای پای ترکیه در آن کشورها باز شود. آنها به احیای حتی بخشی از دولت عثمانی (حتی اگر شده از لحاظ نفوذ در ملت‌ها و کشورها این نفوذ را احیا بکند) راضی هستند ولی طبیعتاً و قطعاً اینها مایل نیستند که یک حکومت اسلامی مثلاً در مصر روی کار بیاید. مایل هستند یک حکومت لائیکی سرکار بیاید که مسلمانان هم بتوانند به آداب و رسوم خودشان احترام بگذارند و البته ترکیه بتواند کمیت‌ نفوذ خودش را گسترش بدهد، یعنی بیشتر دولتمردان غربی سراغ ملی‌گرا‌ها هستند تا اسلام‌گرا و دولتمردان ترک هم می‌توان گفت بیشتر ملی‌گرا هستند تا اسلام‌گرا و این برای نظام سلطه مطلوب است. بهتر است بگویم دولتمردان ترک اول ترک هستند و بعد مسلمان در حالی که ما (ایرانیان) می‌گوییم اول مسلمان هستیم و بعد ایرانی و اگر مقدر بشود که بین اسلام و منافع مادی ترکیه یکی را انتخاب کنند، منافع مادی ترکیه را بر اسلام و احکام آن ترجیح می‌دهند.

چرا ما می‌بینیم ترکیه با مسائل منطقه‌ای، سیاست مستقلی ندارد و همیشه پارادوکس‌ها را در رفتارهای دولتمردانش هست، این ناشی از نداشتن فهم استراتژیک سیاسیون این کشور است یا دلایل دیگری را باید مورد لحاظ قرار داد؟

به عقیده من اینها فاقد نگاه استراتژیک هستند و فریب غرب را خورده‌اند و نمی‌فهمند که اگر بخواهند باشند (حتی در سرزمین فعلی‌شان) باید راه دیگری را در پیش بگیرند. اما غرب و به خصوص امریکا شیطان بزرگ است و از ویژگی‌هایی شیطان فریب دهندگی است و این فریب را در مورد کردها هم به کار می‌گیرند، یعنی آنگونه وانمود می‌کند که می‌خواهد به احترام حقوق کردها و اتحاد کردها از شکل‌گیری کشور کرد حمایت کند و از قومیت کرد پشتیبانی و حمایت کند.

آنها با این انگیزه سعی دارند کردهای کشورهای منطقه را فریب بدهند این در حالی است که قصد اصلی غرب، تضعیف کشورهای اسلامی است. اگر اینها موفق به تجزیه عراق شوند در نهایت حاضر نخواهند شد حتی یک کردستان در عراق وجود داشته باشد.

چرا؟

برای اینکه سرزمین‌های اسلامی باید به تکه‌های کوچک‌تر تقسیم بشود تا آنها بتوانند در آن اعمال نفوذ و رأی کنند و این غیر ممکن است.

پس تجزیه عراق هم یکی از راهبردهای نظام سلطه در منطقه است؟

بله. آنها قدم‌های بزرگی برای تجزیه این کشور برداشته‌اند. اصلاً یکی از اهداف اشغال عراق در راستای سیاست خاورمیانه بزرگ که امریکا مطرح می‌کرد، بود و آن تجزیه تمام کشورهای خاورمیانه و از جمله عراق بود. لذا در اولین قدمی که برداشتند و به عراق حمله کردند این کشور را به سه قسمت و سه حوزه اداری که هرکدام از بخش‌‌ها به صورت مجزا مسئولیت‌ گرفتند و این در حقیقت مقدمه تجزیه بود. ما امروز می‌بینیم که رئیس جمهور امریکا به صورت مستقیم با آقای بارزانی صحبت می‌کند و شرکت‌های نفتی مستقیماً با این فرد قرارداد می‌بندند، بدون اینکه با حکومت مرکزی عراق هماهنگ کنند. جالب است عراقی‌هایی که می‌خواهند به کردستان عراق سفر کنند احتیاج به یک نوع ویزا دارند و این روند در حال شکل‌گیری است و اجازه تردد و رفت و آمد را به راحتی نمی‌دهند. همین کردها با شرکت‌های نفتی قرارداد می‌بندند و اقداماتی نظیر آنچه ترکیه انجام داد، در کردستان عراق صورت داده‌اند و آن ایجاد سرکنسولگری در آن محدوده است، اینها مقدماتی است برای تجزیه کردستان از عراق.

چقدر این تجزیه محتمل است؟

اینها جزو برنامه‌ها و نقشه‌های آنهاست و اگر بتوانند دولت مرکزی عراق را تجزیه کنند و اگر ترکیه در این تحولاتی که صورت می‌گیرد، تضعیف بشود به این سمت خواهند رفت. پس نقشه آنها این است که این کار را بکنند منتها آنچه که جلوه می‌دهند نزد افراد این است که آنها خواستار یک کشور کردنشین هستند به صورت مستقل ولی هدف آنها این نیست.

هدف آنها در شرایط تجزیه کشورهای اسلامی حتی یک کردستان واحد در عراق نیست، بلکه در طرح خاورمیانه جدید، سلطه کامل بر منطقه هدف است. آنها نه تنها سلطه کامل بر منطقه‌ را می‌خواهند بلکه تصاحب منابع نفتی را هم می‌خواهند، اینها با هم متفاوت است، تصاحب پررنگ‌تر از سلطه است و ما نباید فراموش کنیم تا ۱۰ سال دیگر نفت امریکا تمام می‌شود و تا چهار سال دیگر نفت انگلیس. آنها به منابع انرژی برای پیشرفت خودشان نیازمند هستند و اصولاً اشغال عراق هم در همین راستا بود.

سفر دولتمردان ترکیه به کردستان عراق با چه هدفی صورت گرفت، می‌توان گفت در راستای همین پروژه بود؟

بله. ترک‌ها این سفر را در راستای تجزیه عراق صورت ندادند، چرا که خودشان هم آسیب می‌بینند و هدف آنها تضعیف دولت بشار اسد و سوریه بود اما رفتار ترکیه مثل کسی است که روی شاخه نشسته و آن را می‌برد.

تضعیف دولت سوریه از این طریق چگونه قابل تصور است؟

مثلاً از طریق مرز مشترکی که سوریه با کردستان عراق دارد می‌خواهند سلاح به دست تروریست‌ها برسانند و از این مسیر هم راهی برای نفوذ تروریست‌ها به خاک سوریه پیدا کنند و به صورت کلی مرزهای سوریه از سمت عراق را هم سعی دارند ناامن کنند.

چرا رفتار ترکیه در قبال تحولات منطقه ابتدا ثبات‌گرا و اصلاح طلبانه بود و پس از آن براندازانه شد؟

البته ترکیه بر اساس تحلیل‌هایی که منطبق بر اهدافش است خود را در این منجلاب گرفتار کرد.

ترکیه هم در تدوین اهداف و آرزوهایش دچار مشکل شده است و هم در تبیین استراتژی خود به بن‌بست رسیده است. آنها در پی‌احیای دولت عثمانی هستند و سعی دارند تمام ترک‌ها را به انضمام خودشان دربیاورند و برنامه‌هایی هم در رابطه با ایران در سردارند ولی قطعاً سیاست‌های آنها به نتیجه نخواهد رسید و عایدی جز شکست نخواهد داشت.

تهییج، تحریک و تجهیز تروریست‌ها از سوی ترکیه با چه هدفی صورت می‌گیرد؟

آنها متأسفانه فکر می‌کنند که این تحرکات منافعی را برایشان به همراه دارد، در صورتی که این طور نیست و دولتمردان ترک ضعف تحلیل استراتژیک دارند. آنها فکر می‌کنند از این طریق می‌توانند به سوریه ضربه بزنند و بخش‌هایی از آن را جدا و به ترکیه الصاق کنند. یعنی غرب وعده‌های اینچنینی را به ترکیه داده است ولی در حقیقت ترکیه بازی خورده است و زیان‌های اساسی را متحمل خواهد شد.

بسیاری معتقدند سطح مطالبات اسلام‌گرایانه و غرب‌ستیزانه مردم ترکیه بسیار فراتر از این حدی است که دولت اردوغان در حال پیاده‌سازی آنها است، این زمینه مخالفت‌های عمیق‌تر مردم مسلمان ترکیه را با دولت فراهم نمی‌کند؟

بله همین طور است و قطعاً دولت ترکیه در این راستا دچار مشکل خواهد شد اما اردوغان برای پیگیری این سیاست‌ها مورد حمایت احزاب دست‌نشانده امریکا و اسرائیل در ترکیه است؛ یعنی آن احزابی که با این حد از اسلام‌گرایی دولت اردوغان مخالف بودند چون اردوغان و حزب متبوعش امروز در راستای منافع امریکا و اسرائیل عمل می‌کنند. امروز اسلام‌گرایی در ترکیه نسبت به گذشته قابل قیاس نیست و از رفتار دولت ترکیه در قبال سوریه راضی نیستند، دولت اردوغان بیشتر از آنکه به حمایت مردمش دل بسته باشد، به حمایت‌های امریکا و اسرائیل دل بسته است.

همگرایی بین علویان سوریه و ترکیه چقدر بر متشنج شدن اوضاع ترکیه تأثیرگذار است؟

رفتار دولتمردان ترکیه در قبال سوریه واگرایی را بیشتر و اوضاع داخلی این کشور را متشنج‌تر می‌کند اما ما نباید فراموش کنیم که ترک‌های اهل تسنن ترکیه بیشتر ارزش‌گرا و خواهان حاکمیت ارزش‌ها در کشورشان هستند و آنها از این سیاست مطیعانه ترکیه در مقابل غرب ناراضی هستند، بنابراین هم این خطر وجود دارد که علوی‌های ترکیه مخالفت‌های خود را آشکارتر کنند و به مقابله برخیزند و همین خطر برای ترکیه و حزب اردوغان وجود دارد که مسلمانان ارزشی ترکیه (اهل‌تسنن) از این حزب روی برگردانند.

مخاصمه ترک‌ها با سوریه چه فرجام و سرانجامی را به دنبال دارد؟

این به ضرر هر دو کشور است ولی در اینجا سوریه در موضع تدافعی و دفاع از تمامیت ارضی خود است و ترکیه در موضع تهاجمی و هم‌پیمانی با امریکا و صهیونیست‌ها و در موضع تجاوز و حمایت از تروریست قرار دارد. سوریه حق دارد از خودش دفاع کند و حتی اگر بتواند ترکیه را مجازات بکند.

احتمال درگیری نظامی هم وجود دارد؟

سوریه خواهان آن نیست اما ترکیه روز به روز قدم‌های بیشتری در این رابطه برمی‌دارد به نحوی که سوری‌ها توانسته‌اند حتی ژنرال ترکیه را در خاک خود دستگیر کنند. ترکیه حتی تانک و ضد هوایی و تجهیزات پیشرفته در اختیار تروریست‌ها قرار می‌دهد.

دامنه درگیری‌های سوریه به داخل ترکیه و لبنان هم کشیده شده، این دخالت‌ها توطئه‌آفرینی‌های ترکیه در قبال سوریه را تضعیف می‌کند؟

استکبار تلاش می‌کند در جبهه‌های مختلف سوریه را درگیر کند به همین دلیل از شمال این کشور یعنی ترکیه این توطئه‌ چینی‌ها صورت می‌گیرد و هم در مرزهای لبنان، سعد حریری و همفکرانش که عوامل امریکا هستند تلاش‌های زیادی را صورت داده‌‌اند و یک راه دیگر اردن است. تحریک دولتمردان عراق علیه سوریه بی‌نتیجه ماند و جایگزین آن کردستان عراق است که برنامه‌های ویژه‌ای را هم در این رابطه طراحی کرده‌اند. به هر حال این درگیری‌ها نه به نفع سوریه است، نه به نفع ترکیه و نه به نفع جهان اسلام است. ما امیدواریم فرجام بحران سوریه که ساخته دست امریکا و متحدان منطقه‌ای اوست به نفع دولت مردمی سوریه و جبهه مقاومت باشد.

محمداسماعیلی - چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۱

۹۱/۰۶/۰۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">