پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

سه شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۳۰ ب.ظ

۰

جرم دانشجویان و تحصن نمایندگان!

سه شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۳۰ ب.ظ

  ۸ تیر ،۱۳۸٢

این روزها بحث دستگیری دانشجویان به بحث مورد علاقه رادیوهای بیگانه تبدیل شده است و برخی از اعضای مجلس شورای اسلامی نیز در حمایت از دستگیر شدگان دانشجو دست به تحصن زده و احزابی چون حزب مشارکت نیز حمایت خود را از این تحصن اعلام کرده اند.
ولی آیا برخورد با دانشجوی متخلف باید با برخورد با اوباش و اراذل یکسان باشد؟!
آیا اصولا باید با دانشجویان متخلف برخورد کرد و یا اینکه باید حرمت دانشجو و دانشگاه را نگاه داشت؟!
آیا نباید بین دانشجو و سایر اقشار جامعه فرقی قائل شد؟!
پاسخ به این سوال، به جرمی که دانشجو مرتکب می شود بستگی دارد.
اینجانب معتقدم باید حتما بین دانشجو واستاد و روحانی و مسئول حکومتی با افراد عادی تفاوت قائل شد.
برای اینکه منظور خود را روشن کنم به ذکر مثالی روی می آورم.
تصور کنید که فردی در خیابان چادر از سر زنی بکشد و به او حرف های رکیکی بزند و سپس سنگ بر سر او بکوبد و به ماشین او آسیب برساند و بانکی را به آتش بکشاند.
این عمل می تواند توسط فردی دیوانه که به تازگی از تیمارستان مرخص شده و یا توسط نوجوانی نابالغ رخ دهد. ممکن است فرد بی سوادی به اینکار اقدام نماید و یا او از جوانان پشت کنکوری بیکاری باشد. ممکن است این فرد یک دانشجو و یا یک کارمند حقوق بگیر دولت و یا یک استاد دانشگاه و یا حتی به فرض یک روحانی و یا یک مسئول حکومتی باشد.
برای جرم مشابه که توسط افراد متفاوت ممکن است رخ دهد چه مجازاتی باید در نظر گرفته شود؟!
آیا درست است که گفته شود که چون مجرم یک مسئول دولتی است و یا چون روحانی است باید تبرئه گردد؟!
به نظر اینجانب عکس آن باید اتفاق بیافتد. یعنی اگر او به فرض یک روحانی است و یا مسئولیت دولتی دارد باید مجازاتش سنگین تر از افراد دیگر باشد. اگر او فردی است که مسئولیت حکومتی بر عهده و در عین حال لباس روحانیت بر تن دارد، باید مجازات سنگین تری برایش پیش بینی گردد.
اگر او یک استاد دانشگاه است باید مجازات سنگین تری نسبت به دانشجو متحمل گردد و اگر یک دانشجو است باید مجازاتش سنگین تر از افراد پشت کنکوری و یا بی سواد باشد.
در مثال فوق کسانی که مستحق تخفیف در مجازات هستند ابتدا آن فرد دیوانه که باید تبرئه شود و مسئول بیمارستانی که او را رها کرده مجازات شود و سپس آن نوجوان نابالغ که باید به مراکز تادیب سپرده شود.
پس آیا نباید در خواست تخفیف مجازات برای دانشجویان را توهین به این قشر تلقی کرد؟
اگر دانشجویی به جمع اراذل و اوباش پیوست و اگر این دانشجو به نوامیس مردم اهانت نمود و اگر اموال عمومی را تخریب کرد، باید مجازات سنگین تری را نسبت به سایر اراذل و اوباش متحمل گردد. پس این همه سر و صدا برای چیست؟!
آیا تقاضای تبعیض برای دانشجو توهین به او تلقی نمی شود.
ممکن است گفته شود که این دانشجو در آینده به درد کشور می خورد و نباید او را اینگونه از نظام زده کرد!
به نظرم فردی که در زمان دانشجویی خود دست به تخریب اموال عمومی می زند در آینده نیز رعایت بیت المال عمومی را نخواهد کرد و به جمع افراد مفسد و دزد می پیوندد. فردی که به فرض در دوران تحصیل در رشته پزشکی سنگ بر سر مرد و زن و نیروی انتظامی و بسیجی بکوبد و چادر از سر زن مسلمان بکشد، پس از فارغ التحصیل شدن نیز به سرقت اعضای بدن افراد نظیر کلیه آنان می پردازد تا سود بیشتری ببرد و به نوامیس مردم تجاوز می کند.
به نظر اینجانب نه تنها نباید برای دانشجویانی که به اوباشی گری می پردازند تخفیفی قائل شد، بلکه باید مجازات های سنگین تری را برای آنان قائل شد.
کسی که به اموال عمومی لطمه بزند، باید از حق استفاده از اموال عمومی محروم گردد و یکی از مظاهر استفاده از اموال عمومی تحصیل رایگان است. اینجانب به جد معتقدم که دانشجویی که به اموال عمومی لطمه بزند باید از تحصیل رایگان و از حق استفاده از سایر اموال عمومی محروم گردد. او همچنین باید حق تصدی مسئولیت های عمومی را از دست بدهد. البته این بخشی از مجازات هایی است که باید برای او پیش بینی کرد. اگر مجرم به فرض، طلبه حوزه علیمه باشد، باید مجازات او سنگین تر از دانشجو باشد و قس علی هذا.
و اما در مورد چهار نماینده ای که به اصطلاح در دفاع از دانشجویان در مجلس تحصن کرده اند لازم به ذکر است که اینها جزو کسانی هستند که اخیرا در طی یک مکتوب که به امضائ آنها رسیده است تاکید کرده اند که باید: "از افزودن قید و صفت بر کلمات معنی داری چون مردم سالاری و آزادی" رها شد.
یعنی باید از قید و صفت دینی و مشروع آزاد شد و این در حالی است که آنها قسم یاد کرده اند که حامی و حافظ دین باشند. آنها در حقیقت با امضاء این نامه قسم خود را که شرط نمایندگی است زیر پا گذاشته اند و لذا صلاحیت حضور در مجلس شورای اسلامی را ندارند. جرم این ها کمتر از جرم اوباش نیست.

۹۰/۱۰/۱۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">