در رابطه با مشکلات اقتصادی و اعتشاشات خودگرده را تدبیر نیست!
انتخاب خبر: در روزهای اخیر تجمعها و اعتراضهای به حق مردم در شهرهای مختلف به مشکلات اقتصادی فضای کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
اما اعتراض هایی که با نام "نه به گرانی و بیکاری" آغاز شده همچنان به سمت رادیکالیسم و طرح شعارهای ساختار شکنانه در حرکت است و سوالات و نگرانی های فراوانی را به وجود آورده است. این تجمعها و اعتراض ها البته باعث ذوق زدگی کشورهای دشمن جمهوری اسلامی ایران شده است.
اما سوال اساسی این است که چرا این اعتراض ها اصلا شکل گرفت و به صورت فراگیر ادامه یافت؟ دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، فعال سیاسی اصولگرا و استراتژیست جبهه اصولگرایی در گفتگو با خبرنگار انتخاب خبر به ریشه یابی تجمع ها و اعتراض های مردمی در ایران می پردازد.
در ادامه، مشروح این مصاحبه را می خوانید.
چرا «تجمع نه به گرانی و بیکاری» به تظاهرات سراسری در ایران انجامید؟
واقعیت این است که نارضایتی زیادی در مردم نسبت به وضعیت اقتصادی کشور وجود دارد. یک مقدار از گرانی، تورم و بیکاری ناشی از توقعاتی است که خود مسئولان کشور ایجاد کرده اند و اعلام داشته اند که می توانند مشکلات کشور را حل کنند، در حالیکه نه تنها مشکلات حل نشده است، بلکه تشدید هم شده است.
از جمله وعده هایی که در مورد نتایج برجام داده شد این بود که اگر برجام تصویب شود خیلی از مسائل و مشکلات حل می شود، در حالیکه ما شاهد آن هستیم که با وجود تصویب برجام و با وجود انجام تعهدات ایران، آمریکا نه در زمان اوباما ghadiriabyanehو نه در زمان ترامپ به برجام متعهد نبوده اند و سایر کشورهای اروپایی هم عملا تحریم ها را حفظ کرده اند، با اینکه خودشان را مخالف تحریم های ایران جلوه می دهند.
اما قطعا مدیریت ها در کشور ایران در دوره های مختلف نقاط قوت و ضعفی داشته است. حالا در بعضی دولت ها نقاط ضعف آن بیشتر بوده است و در بعضی دولت ها نقاط قوت آن بیشتر بوده است. آنچه که ما مشاهده می کنیم؛ وضعیت اقتصادی کشور با وعده هایی که داده شده است و آمارهایی که اعلام می شود مغایر است و مردم بهبود شرایط اقتصادی کشور را احساس نمی کنند و نمی توانند قبول کنند که این آمارها صحیح باشد، ضمن اینکه اطلاعاتی که راجع به اختلاس ها و حقوق های نجومی منتشر شده و توجیهاتی که در این رابطه صورت گرفته است، ضربات بسیار سنگینی به اعتماد عمومی وارد کرده است.
ذخیره نظام نامیدن دریافت کنندگان حقوق های نجومی در حالیکه خیلی از افراد جامعه بیکار شده اند و در تامین نیازهای اولیه زندگی شان دچار مشکل شده هستند، اختلاس های بسیار کلان هزار میلیاردی و هشت هزار میلیاردی و بیشتر، خسارتی که به سرمایه اجتماعی کشور وارد کرده است هزاران برابر میزان خسارت مادی است که وارد شده است. این خسارت خیلی بیشتر از اختلاس هایی است که صورت گرفته و خیلی بیشتر از حقوق های نجومی است که دریافت شده است و این خود یک بی اعتمادی و ناامیدی نسبت به مدیریت جامعه ایجاد کرده است.
از این طرف هم تورم، بیکاری و گرانی که به نظر می رسد در آینده هم تشدید شود بستری مناسب برای سوء استفاده ضد انقلاب و کشورهای خارجی فراهم کرده است. ضد انقلاب و کشورهای خارجی، اعتراضات اقتصادی مردم را به سمت حرکت های هیجانی و اغتشاشات سوق می دهند. بانک های خصوصی و مؤسسات مالی و اعتباری پول های مردم را گرفتند و با وعده پرداخت سودهای کلان، سرمایه های مردم را در ناکجاآباد هزینه کردند. امروز نه از سود پول خبری است و نه از اصل پول. در حالی که زندگی برخی از همین مردم با پول سپرده گزاری شده در بانک ها جریان داشت و امروز و پیش تر اعتراضات آن ها در گوشه و کنار کشور اتفاق افتاده بود و همچنان ادامه دارد.
همه این مسائل بخشی از زمینه سازی ها برای آغاز اغتشاشات مردم بود، ضمن اینکه دشمن تلاش کرده همواره به وضعیت معیشت مردم لطمه بزند تا آن ها را در حقیقت با تبلیغات خودش بر علیه نظام تحریک کند و بشوراند، در حالی که یکی از عوامل مهم در ایجاد شرایط امروز کشور همان بیگانگان بودند و از قضا کسانی که در فتنه 88 شرکت داشتند و دشمنان ما را به تشدید تحریم ها ترغیب کردند.
هم سیّد محمدرضا خاتمی در ملاقات با سفیرآلمان خواستار تشدید تحریم ها شد، هم مهدی هاشمی در خارج از کشور به دنبال تماس با آمریکایی ها جهت تشدید تحریم ها بود و هم میرحسین موسوی و ستاد موسوی به آمریکایی ها پیغام داده بودند که تحریم ها را تشدید کنند اما حمایت های خودشان را از آن ها علنی نکنند. این افراد مقصر شرایط امروز کشور هستند. علاوه بر این مسائل، من معتقد هستم یک ذهنیت هایی در کشور شکل گرفته است که این ذهنیت ها بسیار خطرناک است و البته اشتباه است. مردم بر این تصور هستند که اولاً ایران یک کشور ثروتمند است و دولت از در آمدهای کلان در زمینه نفت، گاز، معادن، مالیات، جرایم، گمرکات و... برخوردار است و اگر این پول ها درست مدیریت شود نیازهای مردم مانند: معیشت، مسکن، رفاه، بهداشت و درمان، اشتغال، تفریح، تغذیه، آموزش و... تأمین شدنی است.
من خودم در جلسات متعددی در سراسر کشور شرکت داشته ام و الآن هم که با شما مصاحبه می کنم در دانشگاه فرهنگیان شیراز سخنرانی داشتم و این مسئله را مطرح کردم که مردم فکر می کنند اندازه درآمد نفتی به ازای هر ایرانی در هر ماه چقدر است؟ ارقامی در این جلسه بیان شد و برخی حضار شرکت کننده تصور می کردند که به ازای هر ایرانی در ماه، یک درآمد یک میلیارد تومانی از نفت وجود دارد.
وقتی رقم مثلاً بودجه سال گذشته که حدود 70 هزار میلیارد تومان بوده است را بیان کردم هرکس هر عددی که در مورد درآمد نفتی ایران عنوان کرده بود را افزایش داد و تعداد افرادی که فکر می کردند یک میلیارد است، رقم را به 2 میلیارد تومان در ماه به ازای هر ایرانی افزایش دادند. این در حالی است که اگر هفتاد هزار میلیارد درآمد نفت پارسال را تقسیم کنیم بر 80 میلیون جمعیت و تقسیم کنیم بر 12 ماه، مشخص می شود که درآمد پارسال نفت ایران به ازای هر ایرانی ماهی 73 هزار تومان بوده است نه میلیون ها یا میلیاردها تومان!
اما این تصور که در ایران فراگیر است باعث شده که مردم گمان کنند که با درآمدهای نفتی می توان نیازهای آنان را برآورده کرد و افکار عمومی کشورمان به این نتیجه رسیده است و برای آنان مسجل است که حکومت مسئول تأمین نیازهای مردم است، در حالی که در دنیا مردم می دانند که باید هزینه های دولت را تأمین کنند.
متأسفانه نه مقامات دولتی، نه دستگاه های تبلیغاتی، نه رسانه های گروهی و نه احزاب هیچکدام نیامدند اندازه بودجه را برای مردم تشریح کنند تا توقعات مردم از مدیریت های کشور تعدیل شود. اتفاقاً دولت حسن روحانی به کرات دولت گذشته را متهم کرده است به اینکه پول نفت را به اصطلاح بر باد داده است و دولتی ها اعلام می کنند که درآمد ارزی کشور از محل صادرات نفت در 8 سال دولت گذشته بالغ بر 600 میلیارد دلار بوده است و مرتب دامن می زنند به اینکه پول مذکور معلوم نیست در کجا هزینه شده و چه شده است؟ در حالی که اگر 600 میلیارد دلار را تقسیم بر 75 میلیون نفر جمعیت آن زمان در اوج درآمد نفتی تقسیم بر 8 سال و تقسیم بر 12 ماه کرد مشخص می شود که در اوج درآمد نفتی در آن 8 سال، به ازای هر ایرانی فقط 83 دلار در ماه نفت صادر شده است. این رقم تازه قیمت صادرات و فروش نفت است و باید هزینه ها را از رقم اعلام شده کسر کرد. لذا ما نیاز داریم برای مردم کشور تشریح کنیم که این تصور که حکومت موظف است تمامی نیازهای مردم را برآورده کند غلط است و با این درآمدها شدنی نیست. الآن به دلیل همین تصور غلط، افراد فکر می کنند که باید بنشینند، کار نکنند و حکومت و مدیریت کشور نیازهای آنان را تأمین کند و لذا ایران از نظر معیارهای جهانی تنبلی اجتماعی بعد از چند کشور عربی نفت خیز در حوزه خلیج فارس جزو تنبل ترین ها در دنیا می باشد، در حالیکه کشور ایران جزو مسرف ترین ها در دنیا نیز می باشد. ایران در زمینه سوخت، گاز، برق، دارو، غذا، آب، دارو، چربیجات، شیرینیجات، لوازم آرایش و موارد دیگر جزو مسرف ترین کشورهای دنیا محسوب می شود. فقط دور ریز غذای ایرانیان به اندازه غذای 15 میلیون نفر است.
من معتقد هستم که مدیریت ها در کشور ضعیف است و کتابی در این رابطه تحت عنوان «سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی» نوشته ام و صورت مسئله را عنوان نموده ام و راه حل ها را نیز تشریح کرده ام که چه باید کرد؟
اما معتقد هستم که اگر مشکلی هم در مدیریت کشور باشد که بی مشکل هم نیست، 20 درصد مشکلات موجود کشور به مدیریت ها باز می گردد، 10 درصد مشکلات به تحریم ها بازمی گردد. در مورد سایر مشکلات کشور خود مردم مقصر اصلی هستند. ساعت مفید کاری در ایران جزو پایین ترین ها در دنیا است، تعطیلات ایران جزو بالاترین ها در دنیا است، در کشورهای جهان سن بازنشستگی را سال به سال افزایش داده اند، اما در ایران سال به سال سن بازنشستگی کاهش یافته است، تعداد کارکنان دولت بسیار زیاد است و حجم بزرگی از بودجه صرف کارمندانی می شود که خیلی از آنها کم کاری می کنند و کار نمی کنند. ساعت مفید کاری در ادارت دولتی در ایران اکنون 22 دقیقه در روز است، در حالیکه در دنیا ساعت مفید کاری بسیار بیشتر و در ژاپن و کره جنوبی به ترتیب 8 و 9.5 ساعت است و علت پیشرفت های چنین کشورهایی هم ساعت مفید کاری و هم قناعت در مصرف است.
ما باید به مردم بگوییم اگر مشکلی وجود دارد بخش مهمی از آن از خود مردم است و رفتار و عمل خود مردم مشکلات امروز کشور را باعث شده است. مردم باید رفتار و عمل خود را اصلاح کنند و اگر این برای مردم توضیح داده نشود معتقد هستم بر دامنه مشکلات امروز کشور افزوده می شود و اغتشاشات در آینده تداوم می یابد. اگر مردم متوجه نقش خود در امور بشوند و به فعالیت مثبت، کار مفید و بیشتر، ارتقای فرهنگ بهره وری، پرهیز از اسراف، رعایت الگوهای مصرف، رعایت انضباط اجتماعی و اقتصادی روی آورند کشور ایران به سرعت پیشرفت می کند و می تواند مشکلات موجود را پشت سر بگذارد.
بارها مقام معظم رهبری و سایر مسئولین کشور تاکید نموده اند که باید جنس ایرانی خریداری کرد ولی ما شاهد آن هستیم که کماکان مردم اجناس خارجی را خریداری می کنند، در حالیکه اگر امروز مردم ما تصمیم بگیرند حداقل در مواردی که خود کشور تولید می کند جنس ایرانی را خریداری کنند معتقد هستم 80 درصد مشکل اشتغال کشور حل خواهد شد، ضمن اینکه متاسفانه شاهد هستیم که بسیاری از دستگاه های دولتی در موارد زیادی به جای اینکه کالای داخلی مصرف کنند به تامین و خرید کالاهای خارجی روی آورده اند.
مدیریت کشور ایران راه های مبارزه با فساد و جلوگیری از اختلاس را مسدود نکرده است و نمی کند. من یک نمونه خدمت شما عرض می کنم؛ پیش بینی شده است که ایران سال آینده 50 میلیارد دلار نفت بفروشد که البته معتقد هستم این امر محقق نمی شود، اما به فرض اینکه این رقم محقق شود، دلار 3500 تومان درنظر گرفته شده است، در حالیکه الان دلار 4200 تومان است، بنابراین اینگونه می توان نتیجه گیری گرفت که اگر در سال آینده دلار گران نشود که خواهد شد برای هر دلار یک رانت 700 تومانی فاصله بین نرخ دولتی و نرخ آزاد وجود دارد. در مجموع 35 هزار میلیارد تومان تفاوت ایجاد می شود و برای یک عده امضای طلایی ایجاد می کند و عده ای درصدد هستند که این تفاوت را نصیب خودشان کنند و اینجا هست که ثروت های بادآورده، اختلاس ها و دزدی ها به اوج می رسد. اما مردم برای اینکه بخواهند ارز از صرافی ها خریداری کنند به هیچ کس نباید رشوه بدهند، چرا که صرافی ها براساس نرخ آزاد و شناور اقدام به فروش دلار می کنند.
اگر ما بخواهیم جلوی این رانت گرفته شود باید ارز را شناور و آزاد کنیم که متاسفانه علیرغم اینکه بارها اعلام شده که این اقدام انجام گیرد، تاکنون این اقدام صورت نگرفته است. یک دلیل دیگر هم این است که هر دولتی بر سر کار می آید این امضای طلایی به آن تعلق می گیرد و دلش نمی آید این امضای طلایی و فرصت را از دست بدهد، لذا مجموعه اقداماتی از سوی مقامات و بخش خصوصی صورت می گیرد که از منافع این تفاوت رقم دلاری در کشور برخوردار شوند.
در کتاب «سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی» به این مسائل پرداخته ام. چاپ کتاب مزبور تمام شده است و در بازار موجود نیست اما در سایت شخصی اینجانب به آدرس www.ghadiri.ir موجود است و مردم می توانند از طریق سایت مزبور اقدام به دانلود کتاب کنند.
جنابعالی فرمودید که ایران از محل درآمدهای نفتی بودجه چندانی ندارد، اما چگونه است که مردم معترض می گویند که ایران هرساله بودجه ها و هزینه های فراوانی را در خارج از کشور و در کشورهای منطقه صرف می کند؟ این شعاری که مردم تحت عنوان «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» سر می دهند چگونه قابل تحلیل است؟
البته رقمی که برای مبارزه با مثلا داعش به کشورها کمک می شود، یا مبالغی که ایران در کشورهایی مانند فلسطین، لبنان و... صرف می کند رقم بالایی نیست.
اما ما یادمان نرود با کمک هایی که ایران در کشورهای خاورمیانه نموده است اولا باعث شد که داعش و داعشیان نتوانند در سوریه و عراق حاکم شوند و آن بلایی که بر سر سوریه آورده اند را در ایران تکرار کنند و اقدام به عملیات تروریستی و به انجام انفجار در ایران مبادرت ورزند. این هزینه ای بود که ایران باید برای دفاع از کشور و پرهیز از گرفتار شدن در انفجارهای روزمره پرداخت می کرد. این هزینه ها بسیار خوب بود و امروز امنیت کشور ایران در بین کشورهای منطقه مثال زدنی است و در شرایط بسیار مطلوبی به سر می برد.
اما یک جمله ای از اوباما وجود دارد که من فکر می کنم مسئله را روشن کند. از اوباما پرسش شده بود آمریکا که ادعا می کند ابر قدرت است چرا قادر نیست به ایران حمله کند و مشکل ایران را مرتفع کند؟ او پاسخ داده بود که اگر آمریکا به ایران حمله کند حزب الله، اسرائیل را نابود می کند. بنابراین توان حزب الله برای ضربه زدن به اسرائیل و به قول اوباما نابودی اسرائیل یکی از موانع حمله آمریکا و اسرائیل به ایران می باشد. جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند که کشورهای دیگر وارد جنگ دیگری با کشور ایران نشوند و به ایران حمله نظامی نکنند.
اگر حزب الله این توان را پیدا کرده است و جمهوری اسلامی ایران هم کمک کرده است که حزب الله در صورت بروز جنگ بتواند تا عمق اسرائیل حمله صورت دهد برای کشور ایران امنیت به دنبال داشته است. این از موانع بروز جنگ علیه ایران است و این مسئله هم به نفع امنیت کشور و هم به نفع منافع ملی کشور است.
البته افرادی که طی اعتراضات اخیر در ایران شعار می دهند که «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» هیچکدام حاضر نمی شوند جانشان را فدای ایران کنند. این افراد فقط شعار می دهند. داعش اعلام کرده بود استراتژی این گروه آن است که به ایران حمله کند و ترور و ناامنی را به ایران بکشاند. معترضین که این شعار را سر می دهند و ادعا می کنند که جانشان را برای ایران فدا می کنند اگر حقیقت می گویند نسبت به مبارزه با داعش اقدام کنند، چرا نمی روند با داعش بجنگند؟!
اتفاقا بد نیست که مقامات اطلاعاتی و امنیتی کشورمان نسبت به شناسایی شعاردهندگان «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» اقدام کنند و آنها را مجبور کنند که به جنگ داعش بروند، و دلیل آن هم می تواند این باشد که خودشان گفته اند و شعار داده اند «جانم فدای ایران».
مردم معترض در برخی شهرها از جمله کرج به ساختمان های متعلق به دادگستری حمله ور شده اند و این ساختمان ها را به آتش کشیده اند و گویا دامنه نارضایتی ها علاوه بر اینکه دولت روحانی را هدف قرار داده است قوه قضائیه جمهوری اسلامی را نیز هدف قرار داده است. چرا این اتفاق افتاد؟
در مورد آتش کشیدن ساختمان های قوه قضائیه طی اغتشاشات اخیر عرض کنم قوه قضائیه محلی است که اگر مردم از دزد و جانی و کلاهبردار شکایت داشته باشند به آن محل مراجعه می کنند تا حقشان ستانده شود.
کسانی معمولا به این مراکز حمله می کنند که بتوانند پرونده های موجود را آتش بزنند، شکایت های مردم از قاچاقچی، دزد، کلاهبردار و جانی را از بین ببرند تا خودشان به نوعی در امان باشند. ما نمی توانیم بگوییم که این افرادی که حمله کردند مردم هستند، بله، البته بالاخره این افراد ایرانی بوده اند، مگر اراذل و اوباش ایرانی نیستند، مگر آنهایی که به مجلس و حرم حضرت امام(ره) حمله انتحاری کردند و بی گناهان را کشتند ایرانی نبودند؟
ما نمی توانیم هرکسی دست به هر جنایتی می زند را مردم اطلاق کنیم؛ مگر آن هایی که در زندان ها هستند و دست به جرایم مختلفی زده اند ایرانی نیستند؟ یک زمانی می گوییم مردم را زندانی کرده اند و گاهی هم می گوییم مجرمین را زندان کرده اند، لذا حمله به مراکز قضایی و ساختمان های دادگستری در شهرها یک کار عبث و کمک به ظالمین و کلاهبرداران است و عمده پرونده های قضایی مربوط به شکایت بخشی از مردم علیه دیگران است و مردم نمی خواهند که به این پرونده ها بیشتر از این آسیب وارد شود.
دولت موجود البته نشان داده است که فقط به گفتاردرمانی می پردازد و فقط حرف می زند. از یک طرف هم اغلب مردم مطالبات اقتصادی دارند، گرسنه و بیکار هستند یا شغل خودشان را از دست داده اند. مثل اینکه دامنه اعتراضات مردم هم متوقف شدنی نیست. در این شرایط، تکلیف دولت آقای روحانی که فرمودید بخشی از نارضایتی ها را دامن زده است چیست؟
این فتنه هم خنثی خواهد شد. اما این اغتشاشات نه تنها کمکی به حل مشکلات نمی کند بلکه وضع را بدتر می کند. اگر کسی به وضع موجود اعتراض دارد باید روشی را برگزیند که این روش به حل مسائل پیش آمده کمک کند نه اینکه شرایط بدتر شود.
مثلا فتنه سال 88 باعث شد که تحریم های ایران افزایش پیدا کند، نه اینکه کاهش پیدا کند. این اغتشاشات هم می تواند به وخیم تر شدن وضعیت اقتصادی کشورمان انجامد و اتفاقا کسانی هم که شاغل هستند به سمت بیکاری پیش بروند، ضمن اینکه آنهایی هم که بیکار هستند شاغل هم نشوند.
بنابراین باید دید که دولت چه امکاناتی در اختیار دارد. برای انجام یا چه اختیاری داشته، چه امکاناتی در اختیارش بوده است که احیانا عمل نکرده است. من ضمن اینکه به عملکردهای دولت ها و از جمله این دولت نقد دارم، معتقد هستم که دست دولت از نظر بودجه آنقدر باز نیست که بتواند مثلا مشکل بیکاری را رفع کند.
در برنامه ششم توسعه کشور پیش بینی شده است که 950 هزار شغل ایجاد شود، آقای نوبخت گفته اند که 770 هزار میلیارد تومان برای 950 هزار شغل پول لازم است، در حالیکه دولت 700 هزار میلیارد تومان بدهکار است و درآمد نفتی ایران پارسال 70 هزار میلیارد تومان بوده است. یعنی به اندازه 11 سال درآمد نفت برای ایجاد 950 هزار شغل پول لازم است و این در صورتی است که سالانه حدود 800- 750 هزار نفر داوطلب جدید برای اشتغال در کشور ایران خواهیم داشت. بنابراین دولت و به طور عام حکومت به تنهایی نمی تواند به اندازه مورد نیاز شغل ایجاد کند، بلکه مردم باید سرمایه ها و توان خود را به سمت ایجاد اشتغال سوق دهند. مثلا اگر افرادی که پول خود را در بانک ها برای دریافت سود بالا گذاشته اند، این پول را برای ایجاد اشتغال هزینه می کردند، هر ایرانی می شد یک مغز متفکر برای حل مسائل، و مشکلات امروز کشور پدید نمی آمد.
رسانه های گروهی ایران باید وضعیت کشور را برای مردم تشریح کنند و دنبال راه حل هایی باشیم که این مشکلات حل شود. اغتشاش، درگیری ها و این آشوب ها کمکی به حل مسائل متعدد کشور نمی کند، به حل مشکل مردم هم کمک نمی کند و مشکل بیکاران را حل نمی نماید.
باید همه مردم ایران دوشادوش دولت و حکومت برای حل مشکلات تلاش کنند. اینگونه نیست که بگویم خزانه کشور پر است. دولت اکنون 700 هزار میلیارد تومان بدهی دارد، 700 هزار میلیارد تومان یعنی به اندازه 10 سال درآمد نفت پارسال، یعنی به ازای هر خانواده 4 نفری، 35 میلیون تومان.
برای اینکه این اغتشاشات جمع شود، چگونه باید با این دولت رفتار نمود؟
ما می توانیم این ایراد را به دولت بگیریم که چرا وقتی شرایط کشور اینگونه است شعارهایی داده شد و مردم را امیدوار کردند به اینکه مشکلات حل می شود، در حالیکه این توان در دولت نبوده است و این شامل دولت های قبل هم می شود. لذا همه رسانه ها باید برای کمک به حل مسئله تلاش کنند. البته من اعتقاد دارم که وجود وزرایی با ثروت های بسیار کلان، ثروت های هزار میلیارد تومانی در دولت، اختلاس های کلانی که صورت می گیرد، پارتی بازی هایی که در انتصابات و در استخدام ها وجود دارد از چشم مردم دور نمی ماند و نارضایتی ایجاد می کند. پس باید سعی کرد که این مشکلات واقعا برطرف شود و همه مردم باید دست به دست هم دهند و کمک کنند تا کشور این مشکلات را پشت سر گذارد.