پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۱، ۱۲:۵۸ ق.ظ

۶

نظرات  (۶)

۰۲ مهر ۹۱ ، ۲۱:۵۰ سیاوش آقاجانی
سلام بر استاد بزرگوار، هر چند هر دوی مان هر دو عامل ضعف مدیریت و ضعف وجدان را قبول داریم اما ‏این که کدام یک اصل است و کدام باید زودتر برطرف شود شکافی نسبتاً عمیق داریم. من در هر چند نظرم به ‏این مسئله اشاره کرده ام که تا وقتی که کارهایی که مدیران برایمان تعریف می کنند غیر مفید و غیر موثر ‏باشد نمی توان توقع داشت مردم چشم بسته فقط کار کنند، بالاخره کسی که کار می کند عقل و هوش هم دارد، ‏دنبال نتیجه و اثر کارش در جامعه می گردد ولی وقتی می بیند کاری که برایش تعریف کرده اند اولاً بی فایده ‏و ثانیاً برای سایرین دست و پاگیر است، چرا باید 8 ساعت کار مفید کند!؟ اصلاً چه 2 ساعت و چه 8 ساعت، ‏مشکل در خود مفید بودن کاری است که تعریف شده است. در اکثر سازمان ها این مشکل وجود دارد، به یک ‏کارمند می گویند فلان تولید کننده که می خواهد مجوز بگیرد این کارها را اول باید انجام بدهد و کارمندی مثل ‏من می بیند این کارها هم بی فایده هستند و هم سد راه تولید پس سهل می گیرد و البته بعد معاون وزیر ‏به امثال ایشان همین حرفی که شما می زنید را می زند یعنی بی وجدان!! یا بحث دیگر فرضاً من بازرس کارم به عنوان ‏بازرس وارد کارگاهی صنفی می شوم که یک بنده ی خدا به خاطر آموزش و نان رساندن به یک جوان اورا ‏مشغول کار کرده است و همین فرد اگر در مراکز فنی و حرفه ای مشغول شود کلی هم باید پول بدهد، ولی من براساس قانون کار از کارفرمای وی می خواهم که باید حقوق کامل به او بدهد و بیمه اش کند و این یعنی بنده ی خدایی که آمده ‏ثواب کند کباب شود و آن کارآموز هم بی کار شود و منتظر مراکز فنی و حرفه ای می ماند تا او را بپذیرند یا نپذیرند، ‏خوب با این شرایط من ِ بازرس کار وارد این کارگاه صنفی بشوم بهتر است یا نشوم!؟ آیا بهتر نبود طرحی که در خصوص حل همین مشکل (طرح طبقه بندی کارگران طنفی به کارآموز و ‏کارگر و استادکار) دادم را قبول یا پخته می کردند؟! خب حالا من به خاطر وجدانم و به خاطر این که یک استادکار ‏صنفی و یک کارآموز صنفی را دچار مشکل نکنم، ناچارم از این کارگاه ها کمتر بازرسی کنم و آنگاه شما به ‏من خواهید گفت بی وجدان! البته این مثال، تنها یک نمونه در زمینه ی یک شغل بود و در همان شغل هم ‏تعداد زیادی از این مثال ها هست و البته هر کسی در شغل خودش هم از این مثال ها زیاد دارد.
استاد عزیز، این مشکل ‏که سیستم ها نمی توانند از باوجدان ترین نیروها هم کار مفید و درست بگیرند، مشکل مدیریتی است نه مشکل ‏فرهنگی، وقتی مشکل درست تشخیص داده نشود راه حل و درمان هم درست تعیین نمی شود، همین ایرانیان به قول بعضی ها، بی وجدان و ‏تنبل، در آمریکا بهترین و با وجدان ترین و موفق ترین افراد در زمینه شغل شان محسوب می شوند و حال این که در ایران نه!! یا مثال ‏دیگر در همین ایران می بینیم که دو کارخانه با مثلاً 1000 کارگر ایرانی، کاملاً در موفقیت و شکست با هم متضادند و حال این که همه کارگر ایرانی دارند ‏و علتش تنها در بحث های مدیریتی است.‏
پاسخ:
تاکید مقام معظم رهبری به دولتمردان قریب به مضمون فرموده بودند این بود که


"وقتی تصمیم می گیرید آن را عمل کنید. اینگونه نباشد که کسی بگوید من قبول ندارم و به آن عمل نمی کنم. اگر چنین شود اگر تصمیم اشتباه باشد معلوم نمی شود که اشکال از اصل تصمیم  است یا از عدم عمل به آن. اگر معلوم شود اشکال از کجاست، می توان آن را اصلاح کرد."
اگر قرار باشد هر نیروی خود اجتهاد کند و قانونی را ناروا داسته و به آن عمل نکند می شود هرج و مرج.
شما اگر نظر اصلاحی دارید باید دنبال انعکاس مشکل برای اصلاح آن باشید.
اگر به اصل قانون اعتراض دارید می توانید از طریق دیگر یعنی شرکت در انتخابات و رای به نامزدهایی که نظر شما را تامین کنند رای دهید. اما حق ندارید به قانونی که نتیجه رای نمایندگان آحاد ملت است بی اعتنایی کنید و نظر خویش رابر قانون و مقررات ترجیح دهید.
شما ممکن است بر این عقیده باشید که بی جهت یک خیابان یک طرفه شده و به خود حق دهید از مسیر عبور ممنوع حرکت کنید که البته مستحق جریمه خواهید بود.
ضمنا اشکال اشکال است. چه از طرف یک کارمند و یا مردم عادی دیگر و چه توسط مسئولین. هر کس باید برای رفع اشکال از خود شروع کند و رفع اشکال را به هیچ بهانه ای متوقف نکند. البته هر چه مسئولیت فرد بالاتر باشد اشکال او انعکاس و تاثیر بیشتری خواهد داشت. مسئولین علاوه بر اینکه در مقابل خدا و وجدان خویش و مقام ما فوق خود نیز مسئولند باید پاسخگوی 75 میلیون ایرانی باشند. تاثیر یک مدیر بیش از تاثیر فرد عادی است. اما تاثیر مجموع ملت حتی از مجموع دولت نیز بیشتر است.
معتقدم صدا و سیما باید تلاش کند تا مخاطبین را با موضوعات آشنا کند ودر جهت ترغیب آنها به اصلاح رفتار خویش فعالیت کند. اصلاح فرهنگ عمومی امری لازم و اصلاح فرهنگ مدیریتی امری ضروری است.
در این رابطه مجموعه مقالات اینجانب تحت عنوان جهاد اداری را می توانید مطالعه فرمایید.
همچنین در رساله دکتری خویش تحت عنوان استراتژی مدیریت اطلاع رسانی دستگاههای دولتی از نگاه توسعه و امنیت ملی به موضوع پرداخته ام و استراتژی ها و راهکارهای لازم را ارائه داده ام.
۰۲ مهر ۹۱ ، ۱۵:۰۶ سیاوش آقاجانی
راستی لطفاً به وبلاگم مراجعه کنید بحث را کامل تر و با درج نظرات شما منتشر کرده ام.
۰۲ مهر ۹۱ ، ۱۴:۵۳ سیاوش آقاجانی
شاید به غیر از تفاوت در سطح سوادمان، تفاوت جایگاه موجب این اختلاف نظر باشد. من به عنوان یک ‏کارشناس خبره در سازمان خودم و به عنوان ممیز مدیریت کیفیت و بازرس طرح تکریم سازمان خودم و این ‏که بازرس یک وزارتخانه هستم مسائلی را از جایگاهی پایین تر از شما می بینم و شما جایگاه تان بیشتر مثل ‏نگاه مدیران به مردم و زیردستان است.‏
به عنوان مثال می بینم که یک مدیر یا یک سازمان یک سری وظیفه را برای کارمندانش تعریف کرده است ‏ولی انجام این وظایف هیچ اثربخشی و کارآیی در وضعیت سازمان یا اجتماع ندارد، یا اصلاً شایدهم دارد ولی ‏توجیه نشده است. مثالش را عرض می کنم خدمت تان داستان سه نفر را که یکی چاله می کند و دیگری لوله ‏می گذاشت و سومی پر می کرد را شنیده و خندیده اید اما متاسفانه این دیدگاه را همین سازمان ها و مدیران جا ‏انداخته اند که اگر لوله گذار نیامد بقیه کارخودشان را بکنند. مثال دیگراین که زیرساختها برای انجام یک کار ‏کاملاً غلط است و بعد شما افرادی را به عنوان ناظر می فرستید برای برخورد و نتیجه ی این برخورد خودش ‏یک معضل جدید تر ایجاد می کند (مثل نظارت شدید روی مرغ فروشی ها و بسته شدن مرغ فروشی ها در ‏گرانی که خودش موجب کاهش عرضه و افزایش قیمت شد).‏
حال متأسفانه کشور ما اینچنین شده است، غالباً مدیران ما می پندارند که اولاً خودشان حتماً نخبه اند که الان ‏مدیرند و ثانیاً زیردستان حتماً نفهمند که الان زیردستند و ثالثاً چرا باید برنامه ها را برای زیردستان توضیح ‏داد وقتی نمی فهمند و رابعاً اگر کارها درست انجام نمی شود حتماً از تنبلی و بی وجدانی زیردستان است و ‏نیازی نیست که علتش را کالبدشکافی کنند و خامساً اگر کسی به ما انتقادی کند حتماً به جایگاه ما حسودیش می ‏شود و ....، شما بگویید با این تفکر می توان علمی مدیریت کرد؟! می توان نظام پیشنهادات را واقعاً اجرا ‏نمود؟! می توان به نیروی انسانی به چشم سرمایه نگریست؟! می توان به سمت پیشرفت حرکت کرد؟!‏
آقای دکتر، مرغ در اثر سوءتدبیر گران می شود و بعد مردم را مقصر می گیریم که چرا مرغ می خرید و می ‏خورید؟! ارز گران می شود (درحالی که ارزش پول ملی در حال سقوط آزاد است) و بعد به مردم توهین می ‏کنیم که چرا ارز می خرید؟! کارهای بی فایده برای کارمندان تعریف می کنیم و بعد می گوییم ساعت کار مفید ‏کم است؟! جاده را با هزار چاله و پیچ غیراستاندارد و سرعت گیر و بدون تأمین نور و ... طراحی و اجرا می ‏کنیم و بعد مردم را مقصر اول و آخر تصادفات می گیریم؟! آقای دکتر مشکلات فرهنگی در مردم اگر هم در ‏مشکلات مقصر باشد اینقدر نیست که ضعف های مدیریت موثر است و از سوی دیگر اصلاح فرهنگ بسیار ‏بیشتر از اصلاح مدیریتی و فرایندی زمان می طلبد. من نگرانم که بخش مسئولیت مسئولان و نخبگان علمی و ‏دانشگاهی به فراموشی سپرده شود که مثل این که در ذهن شما شده است.‏
پاسخ:
سلام دوست عزیز. از نوشته شما متشکرم. تذکر شما تضادی با نکات مطرح شده توسط اینجانب ندارد. توقع نداشته باشید که در یک برنامه 20 دقیقه ای فرصت باشد همه ابعاد مسائل مطرح شود. مدیریت مهم است. اما اگر حتی معصومین و یا پیامبران هم مدیریت کنند ولی مردم وظیفه خود را انجام ندهند به نتیجه مطلوب نمی رسیم. تا وقتی که ساعت مفید کاری حدود یک ساعت باشد. تا زمانی که ایرانیان بیشترین تعطیلات و بیشترین اسراف در مصرف را داشته باشند و در تنبلی اجتماعی در رده های اول جهانی باشند، با مدیریت معصوم هم به مقصود نمی رسیم. البته سیاستهای غلط هم نقش دارد. در کتاب عوامل و موانع فرهنگی کار، تولید و پیشرفت به نقاط ضعف فرهنگ مدیران و مدیریت و نیز کارمندان هم اشاره کرده ام.
اگر کارمندی در اداره ای خوب کار کند دیگر کارمندان به او ایراد می گیرند که توقع را از ما بالا می بری!
توجه شما را به کتاب مذکور و بویژه کتاب کلیدهای پیشرفت که در دست انتشار است جلب می نمایم.
۱۸ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۱۷ ریحانه اسلامی پور
با سلام و آرزوی توفیقات روز افزون برای جناب آقای قدیری از زحمات شما در راه اعتلای اسلام و ایران تشکر میکنم . من هم برنامه ی پایش را دیدم هم کتاب مطالبات مردم را مطالعه کردم بسیار از تحقیق شما و زحمت چاپ این کتاب متشکرم . اما نکته ای که به ذهن من میرسد اینکه شما در کتاب مذکور در مورد بار تکفل صحبت کردید .درست است اما ای کاش به فرهنگ اسلامی که در مورد شغل خانمها وجود دارد نیز اشاره می کردید که ما نباید مثل غربیها زن را عنصری از جامعه بدانیم که باید همپای مرد کار کند و در این میان کاستی های تربیتی که معلول عدم حضور مادر در کنار کودک به عنوان اصلی ترین مربی کودک می باشد را بیخیال شویم همچنین اختلافات زناشویی که معلول عدم حضور یک زن با نشاط در کنار شوهر است و نیز از هم پاشیدگی خانواده هایی که معلول خلوت کردن یک زن و مرد نامحرم در محیط کار است .ضمنا مگر خانه داری شغل نیست من که در شبانه روز فقط 7-8 ساعت استراحت میکنم و بقیه وقتم صرف خانه داری شوهر داری تربیت فرزند و مطالعه و تحقیق میشود بیکار به حساب می آیم و سر بار شوهر !
پاسخ:
با سلام و تشکر.
خانه داری مهم است. همسر داری و تربیت فرزندان مهم است. لیکن به زندگی حضرت فاطمه (س) نظری بیفکنید.
صبح  تا شب کار می کردند. حتی باید خود گندم را ارد می فرمودند.
در ایران نیز زنان روستایی کار می کنند. زنان در قدیم در منزل دار قالی داشتند و نیز وقتی با همسایگان به گپ و گفتگو می پرداختند میله بافتنی در دستشان بود و لباس می بافتند.
امروز ماشین رختشویی، جارو برقی، ماشین ظرفشویی از یک طرف و کمی تعداد فرزندان و مشغول بودن آنها در یک نیم روز  و غذاهای آماده از طرف دیگر موجب گردیده زنان در منزل همچون گذشته کار زیادی برای انجام دادن نداشته باشند و بتوانند در تولید کالا یا خدمات از وقت ازاد خویش استفاده کنند، بدو اینکه وظایف مادری و همسری را به کناری نهند.
امروز زمینه های گستره ای برای کار بدون حتی حضور در بیرون از منزل با استفاده از اینترنت و امثالهم فراهم است. به عبارتی دیگر در محیط اسلامی و بدون اختلاط با جنس مخالف.
لذا زنان نباید وظایف مادری و همسری خویش را فراموش کنند، لیکن اگر وقت آزاد زیادی دارند بهتر است از آن وقت استفاده بهینه نمایند.
من و خانواده ام که شاهد برنامه ی امشب پایش بودیم به تمامه فرمایشات آقای قدیری را تصدیق میکنیم ، این ضعفهای فرهنگی کاملا مشهود و ملموس است..
اما اینکه همه ی تقصرات را به گردن مردم بیندازیم هم صحیح نیست
آقای دکتر بالآخره برای حل این ضعف فرهنگی نیاز به کار فرهنگی داریم، مردم ما مردمی نیستند که تعارضی با نظام داشته باشند یا در مقابل قانون تمردی کنند بلکه نشان دادند که همیشه دست نیاز مسولان به سوی خودشان ، را به گرمی پاسخ دادند در مواردی از مسئولان هم جلوتر بوده اند..
متولیان این ضعف فرهنگی اگر مردم باشند صدها برابر آن مسئولین هستند که به مردم یاد داده اند که میتوان بدون حتی 2 ساعت وقت کاری مفید، دور زدن قانون و ارباب رجوع و مشتریان روال عادی کار خود را داشت و در قیاس با کسی که وجدان کاری دارد و پرکار است پاداش و تنبیهی در میان نخواهد بود بلکه احیانا کمتر مورد بازخواست واقع شود زیرا ممکن است با وجدان کاری پا روی دم کسی که بگذارد که میتواند به آسانی او را از کار بیکار کند...
آقای دکتر بیانات شما صحیح است اما در کشور ما صدقش هنوز زمان دارد، زیرا اختاپوس مافیای قدرت و ثروت هنوز بر منافع ما چنبره زده!
آقای دکتر احتمالا عدم ذکر ضعف مدیریتی از دهه ی 70 همچنان برای شما به یادگار مانده زیرا ممکنه افزایش توقعات مردم رو در پی داشته باشه، بالآخره عوام و آماده ی هر نوع توسری برای لاپوشونی بی وجدانی دو دولت قبل!!!
پاسخ:
با سلام.
من در جاهای مختلف در مورد ضعف ها هم صحبت کرده ام. اما قرار نیست در یک برنامه نیم ساعته به همه امور پرداخت. باید دولتها پاسخگو باشند و ما نیز مواخذه گر ولی بر اساس واقعیات و نه توهمات.
به هر حال از تذکر شما متشکرم.
۱۳ شهریور ۹۱ ، ۰۳:۱۲ به نقل از سایت افسران جنگ نرم
برنامه پایش و اشتباه قدیری ابیانه
در برنامه ی پایش که اتفاقاً برنامه ی خوبی هم هست آقای قدیری ابیانه میهمان برنامه بود و مشکل اقتصاد کشور را بیش از هر هرکس دیگری متوجه مردم و فرهنگ کارشان دانست، ایشان میزان پایین بهره وری نیروی کار را ناشی از بی وجدانی مردم و کارمندان و کارگران می دانند، ایشان تورم و گرانی را ناشی از عدم خرید مصولات داخلی و عدم توان در مدیریت اقتصاد خانواده و به عبارتی بازهم عدم درک مردم معرفی کردند، ایشان همچنین تولید را بهره مند از کمک بسیار زیادی از طرف دولت می دانند و تازه منت بر سر تولید کننده می گذارند، بازهم ایشان کارمندان را انسانهایی مفت خور بر سفره ی نفت می دانند که فهم درستی از هیچ چیز ندارند؛ ایشان امشب بارها و بارها از عبارت فهماندن به مردم و اشتباهات مردم در فهمیدن مسائل سخن گفتند و با شنیدن این حرف ها آرزو می کردم کاش در چنین برنامه ای حضور می داشتم تا خودم در بحث شرکت می کردم.
اگر چه حقیر هم از وضعیت تعطیلی های زیاد در کشور راضی نیستم و قبلاً هم در این خصوص مطلب نوشته ام اما این که مقصر اصلی اقتصاد کشور، مردم و تولید کنندگان معرفی شوند را واقعاً یک ظلم و تهمت زشت می دانم که امید است برنامه ی پایش هر چه زودتر در جهت رفع این تهمت ها برآید و در صورتی که قرار شد وضعیت بهره وری را مورد نقد قرار دهد از کارشناسان و خبرگان مسئله استفاده کند نه مسئولانی که توپ را در زمین مردم می اندازند.
گویی بیشتر طراحان اقتصادی کشور و مسئولان و مدیران ما فکر می کنند که با نصیحت و توصیه به کار همه ی مشکلات حل می شود، و هرگاه مشکلی حل نشد بر همین اساس به سادگی نتیجه می گیرند که مقصر مردم هستند که خوب کار نمی کنند.
http://www.afsaran.ir/link/126821
پاسخ:
ذکر اشتباهات و ضعف های عمومی توهین به مردم نیست. این خود بخشی از جنگ روانی  است که همه تقصیرات بر گردن مدیریت ها گذاشته شود و ضعف عملکردهای مردم بیان نگردد. نتیجه چنین روشی ناکارآمد جلوه گر شدن نظام است که سخنی گزاف است. البته نقد مدیریت ها با هدف سازندگی هم ضروری است. اینکه گفته شود وجدان کاری در ایران ضعیف است به معنی این نیست که مردم بی وجدان هستند. مردم ایران در زمینه های مختلفی وجدان قوی ای دارند لیکن در زمینه فرهنگ و وجدان کاری ضعیفند. البته اکثریت. وگرنه نباید سرانه ساعت مفید کاری در کشور اینقدر کم می بود. همانطور که گفتم نباید زیر و روی جعبه های میوه فرق می کرد، نباید ارباب رجوع با بی توجهی کارمندان مواجه شوند و خیلی موارد دیگر. باید ضعف ها را شناخت و نسبت به رفع آنها اقدام کرد. در برنامه شرکت نکردم تا مطالبی بگویم که مخاطبین خوششان بیاید. همواره سعی می کنم حقایق را با قصد اصلاح بیان کنم هر چند تلخ جلوه کند. داروی تلخ بهتر از زهر شیرین است.
خوب است کتاب زیر را مطالعه فرمایند.
کتاب "مطالبات مردم و راهکارهای تحقق آن" را با کلیک روی این خط می توانید دانلود کنید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">