مصاحبه مفصل مثبت نیوز با قدیری ابیانه / طرح هدفمندسازی یارانه ها را من به احمدی نژاد دادم
مصاحبه مفصل مثبت نیوز با قدیری ابیانه در مورد احمدی نژاد/ من طرح یارانهها را به احمدی نژاد دادم.
دوشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۴۷ ب.ظ
قدیری ابیانه:👈من طرح یارانه ها را به احمدی نژاد دادم/دلیل محبوبیت احمدی نژاد پیشنهاد من بود
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۰ خرداد 97
محمدحسن قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در استرالیا و مکزیک بوده است.
در ادامه گفتگوی مثبت نیوز با قدیری ابیانه را درباره مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی می خوانید.
ghadiri.ir/post/6223
✔- چرا با وجود نفت فراوان کشور دچار مشکل است؟
باید بدانیم که صادرات نفت در بودجه سال ۱۳۹۷، نزدیک به ۹۶ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده که ما داشته باشیم، ۹۶ هزار میلیارد تومان تقسیم بر ۸۰ میلیون نفر و تقسیم بر ۱۲ ماه، میشود نفری ماهی حدود ۱۰۰ هزار تومان.
این درآمد نفت ما است. در حالی که تصور مردم از درآمد نفت، کفاش یک میلیون تومان است. این تصورات توهمی بیش نیست. ما کشور ثروتمندی هستیم. نفت هم داریم، از نظر منابع نفت و گاز ایران از هر کشور دیگری بیشتر دارد ولی منابع زیر زمین است. ما فقط روزی ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکهاش را صادر میکنیم. عنی کمتر از یک بشکه به ازای هر ایرانی در هر ماه. نزدیک به ۴ میلیون تولید میکنیم که حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکهاش میآید در پالایشگاههای کشور و تصفیه میشود. بنابراین ما نباید فکر کنیم که با درآمدهای نفتی ایران از کار کردن بی نیاز میشوند.
✔- مردم ناراضی هستند و هیچ بهبودی در وضع اقتصاد حاصل نشده است؟
دولت، درآمدهایی که دارد مشخص است، در بودجه تقدیم و مجلس تصویب میکند. و شفاف است. ما هزینههایمان بیش از درآمدهایمان است. و دولت دچار کسری بودجه است. ضمن اینکه در مواردی این بودجه هم حاصل نمیشود و مجبور به استقراض شده است. دولت تا اول سال ۹۶، ۷۰۰هزار میلیارد تومان بدهی به بار آورده. ۷۰۰ هزار میلیارد تومان، یعنی به ازای هر خانواده چهار نفری، ۳۵ میلیون تومان دولت تا اول ۹۶ بدهی داشته و از اول ۹۶ به بعد هم اضافهتر شده است. ۷۰۰ هزار میلیارد تومان، یعنی حدود ۱۰ سال درآمد نفت سال ۹۵ و بیش از ۷ سال درآمد نفت سال ۹۷.
از اول ۹۶ تا حالا هم این بدهیها اضافه شده است. وضعیت اقتصادیمان از این نظر خوب نیست. و باید تلاش کنیم که وضعیت اقتصادی بهبود پیدا بکند.
درآمد نفت ایران ماهانه به ازای هر ایرانی کمتر از یک بشکه، و ریالیاش را بخواهیم حساب کنیم حدود ۱۰۰ هزار تومان در ماه به ازای هر ایرانی، نفت صادر میشود. با این پول نیازهای مردم برآورده شدنی نیست. خب چکار کنیم وضعمون بهتر بشود، البته ایران فقط این درآمدها را ندارد، درآمدهای دیگر هم دارد. اما برای اینکه وضع ما بهتر شود چه باید کرد؟
این غلط است که ما فکر کنیم که مثلاً دولت میتواند به تنهایی و بدون مشارکت مردم نیازهای مردم را برآورده کند. باید دولت وظایف خودش را به درستی انجام دهد. جلوی ریخت و پاشها را بگیرد. تدبیر داشته باشد، درست مدیریت کند که ما در این زمینه نقصهای خیلی زیادی داریم، اما مردم هم باید تلاش خودشان را بکنند. مردم ما هم باید کار بکنند. کار و قناعت دو عامل اصلی پیشرفت هر کشوری است. حالا نظامهای مختلفی در کشورها هست. در هر نوع حکومتی، اگر مردمش اهل کار و در عین حال قناعت بودند، آن کشور پیشرفت کرده، یکی از عوامل مشکلات موجود در کشور ما این است که متأسفانه مطابق با آمار جهانی، ایرانیها جزو کمکارترینها و تنبلترینها در دنیا هستند. یعنی ساعت مفید کاری در ایران بسیار پایین است. از آن ور هم ما جزو مسرفترین ملتها هستیم. ضمن اینکه یکی از پایههای رشد اقتصادی، این است که مردم تعصب داشته باشند، نسبت به خرید کالای کشور خودشان. چون کالای هر کشوری را بخرند، به اقتصاد و پول و اشتغال آن کشور کمک کردهاند. وقتی مردم کالای خودمان را نمیخرند، یعنی ضربه به اشتغال و اقتصاد و پول ملیمان زدهاند، وقتی کالای خارجی را میخرند یعنی کمک به اقتصاد و اشتغال و پول آن کشور است. ما باید اساس واقعیات نه توقعات از دولتمان مطالبهگر باشیم. من میتوانم با ضرس قاطع بگویم نه دولت و نه مردم به وظیفه خودشان عمل نکردند. و یکی از دلایل مشکلات موجود در کشور ما همین عمل نکردن به وظایف خود است.
✔- ۹۷، سال حمایت از کالای ایرانیست، وظیفه دولت و مردم چیست؟
حمایت چند بخش دارد. یکی وظایفی است که دولت بر عهده دارد. اگر کسی بخواهد وارد تولید بشود تسهیلات ایجاد میکند. تسهیلات این است که کارشکنی نکنند. وقتی یک نفر میخواهد یک کاری راه بیندازد، دو سال دنبال گرفتن مجوز ندود. خیلی سریع این کارها صورت بگیرد که متأسفانه در ادارات دولتی ما متوسط ساعت مفید کاری فقط ۲۲ دقیقه در روز است. مثلاً ساعت مفید کاری در ژاپن ۸ ساعت است. در کره جنوبی 9 و نیم ساعت است. در ایران ۲۲ دقیقه. یعنی یک کارمند کرهای به اندازة ۲۶ تا کارمند ایرانی کار میکند. و این چیز خوبی نیست برای ما.
این وضعیت، وضعیت مطلوبی نیست و این در حالی است که تعداد کارمندان ما بسیار زیاد است در کشور.
ژاپن کمتر از ۴۰۰ هزار کارمند دولتی دارد. آمریکا با بیش از ۳۰۰ میلیون جمعیت حدود ۸۰۰ هزار تا کارمند دارد.
ما فقط دستگاه دولتمان، زیرمجموعه رئیس جمهور، نزدیک به دو میلیون و چهارصد هزارتا حقوق بگیر دارد. متورم هستیم. باید کم بشود. با این وجود کار مردم تسهیل نمیشود. همش امروز و فردا میکنند و مردم را سر میدوانند. و بودجه عظیمی از کشور صرف حقوق اینها میشود. به هر حال یکی برعهده دولت است که کارشکنی نکند. یکی اینکه بخش تولیدی سعی کند کیفیت و کمیت کار خودش را بالا ببرد. هم مدیران، هم کارگران، هم کارمندان و هم مهندسین، دنبال این باشند که ارتقاء ببخشند به کیفیتشون و هم کالاهای به صرفهتری تولید کنند. یعنی هزینههایشان را بیاورند پایین. یک بخشاش هم به عهده مردم است. فرض کنید دولت و بخش خصوصی کارشان را انجام دهند و تولید کنند، دولت هم تسهیل کند، حتی وامهای ارزان قیمت بدهد و هر کاری از دستش برمیآید به موقع و سریع انجام دهد و کارخانه شکل بگیرد، مجهز شود و استخدام کند و تولیدش را شروع کند، اگر این تولیدات فروش نرود، تمام این سرمایهگذاری از بین خواهد رفت. لذا مردم باید بدانند که موقعی که دارند انتخاب میکنند بین یک کالای داخلی و خارجی، انتخابشان فقط بین قیمت و مرغوبیت نیست، دارند انتخاب میکنند که تولید در کشور ما را حمایت کنند یا یک کشور خارجی را.
کسانی که اجناس خارجی میخرند در حالی که جنسش در ایران وجود دارد، اینها دیگر حق ندارند اعتراض کنند چرا ما مشکل اقتصادی داریم، چرا بیکاری داریم، چرا ارزش پولمان کم شده، چرا اقتصاد وضع مناسبی ندارد. تو باعثش هستی. تو با خریدت، تو با تفریحاتی که در خارج از کشور انجام میدهی و ارز خرج کردن، باعث بروز این مشکلات شدی. اینها را باید برای مردم تشریع و تفهیم کرد. بدانند که چه ضربهای به اقتصاد کشور میزنند. اتفاقاً کسانی که این کارها را میکنند بیش از همه نق میزنند. بیش از همه متوقع هستند.
✔- حقوق ها مناسب نیست و خانواده ها در فشار هستند؟
در بودجه سال ۹۷، رقم نزدیک به ۹۶ هزار میلیارد تومان، برای درآمد نفتی پیشبینی شده، یعنی به ازای هر ایرانی ماهی ۱۰۰ هزار تومان. خب. حالا اگر یک نفر یک میلیون تومان حقوق میگیرد، حقوق بگیر دولت یا از دستگاههای عمومی است که از بودجه عمومی استفاده میکند، اگر حقوقش یک میلیون تومان هست، یعنی به اندازه سهم ده نفر از نفت داره حقوق میگیره. یعنی ده نفر از سهمشان محروم شدند تا من یک میلیون تومان حقوق بگیرم. حالا اگر بیشتر بگیرد، بیشتر است. تقسیم بر ۱۰۰ هزار تومان کنید، هر کس تا بفهمد حقوقی که میگیرد سهم چند نفر است. چند نفر کپرنشین شدند تا شما این حقوق را بگیرد؟ آیا انصاف است کار نکنید و از زیر کار در بروید.
ممکن است شما فکر کنید که حقتان بیش از این است و حق هم با شما باشد. خب نمیتوانید وقتی فکر میکنید حقتان بیش از این است کار نکنید. میتوانید استعفا دهید و بروید. هستند خیلی کسانی که حاضرند جای شما را بگیرند. اما اگر شمایی که تعهد دادید به کار کردن و حقوق را بگیرید و کار نکنید، شما یک اختلاسگر هستید. شما اجحاف در حق ملت میکنید. شما اجحاف در حق آن کپرنشین کردید. اگر کار میکنید واقعاً به اندازه ۸ ساعت کار مفید در روز نوش جانتان. نمیشود من حقوق بگیرم و بعد هم بگویم کار نمیکنم چون من حقم را بیش از این میدانم. این نکته، نکته بسیار مهمی است که باید ما در نظر بگیریم.
✔- آیا وضعیت معلمان هم مشکلی ندارد؟
قشر معلم یک قشر فرهیخته، مورد احترام و گستردهای است. بیش از یک میلیون تقریباً معلم داریم. کارکنان آموزش و پرورش از این تعداد هم بیشتر هستند. حالا یک زمانی ۲۰ میلیون دانشآموز داشتیم، حالا ۱۲ – ۱۳ میلیون دانشآموز داریم. دشمن میخواهد اقشار جامعه را تحریک کند که بیایند به میدان و فتنه به پا کند. یکی از آن اقشاری که رویش سرمایهگذاری ویژه دارد، دشمن سرمایهگذاری میکند و تا به حال هم در سرمایهگذاریهایشان شکست خوردهاند، قشر معلمین است. دائم به توقعات دارند دامن میزنند. اخبار جعلی میدهند برای تحریک معلمان. اینها میخواهند تحریک کنند و توقع ایجاد کنند. معلمان ما باید مراقب باشند. خب هر دولتی در دنیا دوست دارد پرسنلش و مردمش بهترین زندگی را داشته باشند. اما باید اقتصادشان اجازه بدهد.
میگویند یک تعادلی در حقوقها باشد. من خدمت شما عرض کنم که متوسط حقوق معلمها بالاتر از متوسط حقوق کل کارکنان کشور است. خب اگر شماها معتقد هستید که همه حقوقها باید برابر باشد، خب در خود آموزش و پرورش شروع کنید. آن کسی که تازه استخدام میشود با آن کسی که ۳۰ سال است کار میکند، یکسان بگیرند. تحریک کردن و تحریک شدن کار درستی نیست. البته خب بعضی از اینهایی که تحریک کننده هستند ضد انقلابند و خیر معلمها را نمیخواهند. همانهایی هستند که دنبال تجزیه کشورمان هستند. معلمهای ما باید بدانند که حقوقی که میگیرند، سهم نفت چند تا آدم فقیر را ازشان گرفتند، سهم نفتشان را گرفتهاند. فقیرشان کردهاند تا شما به بچههایشان یاد دهید. اگر کمکاری کنید. اگر معلم یا هر قشری، هر حقوقبگیری در مقابل حقوقی که میگیرد و تعهدی که داده است، درست کار نکند، تمام انرژیاش را برای امور بچههای مردم به کار نگیرد، این دارد خیانت میکند.
✔- شاهد این هستیم که در کشورهای جنوب حوزه خلیج فارس به اندازه حقوق یک کارمند ایرانی یارانه میدهند. این قضیهاش چیست؟
این هم کارش یک محاسبه ساده است. حجم صادرات نفت امارات را درنظر بگیرید، جمعیت بومیاش را هم درنظر بگیرد. به این نتیجه میرسیم که یک سال صادرات نفت یک اماراتی مساوی است با بیش از ۸۰ سال صادرات نفت یک ایرانی.
✔- مقصر بیکاری کیست؟
۱۰ میلیون افغانی هم بیاید در ایران بیکار نمیماند.
کشور ما از نظر وسعت، بزرگتر است از مجموع وسعت کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا. جنگلهای ما از بعضی از کشورهای اروپایی بزرگتر است.
کار هست، منتها همه نشستهاند دولت برایشان کار درست کند.
باید کار کرد. باید حرکت کرد. باید به پیش رفت. هیچ کس نباید بنشیند به امید این که دولت مشکلش را حل کند. این چیزی از وظیفه دولت کم نمیکند، من هم معتقدم که دولت به وظیفهاش درست عمل نکرده. اما اگر بهترین دولت هم میداشتیم، اگر مردم به وظیفه خودشان عمل نکنند، به نتیجه دلخواهمان نخواهیم رسید.
✔- آیا اختلاس ها اقتصاد کشور را فلج نکرده است؟
۳۰۰۰ میلیارد تومان اختلاس یعنی به ازای هر ایرانی ۳۷۵۰۰ تومان که البته مصادره شد و بیشترش هم مصادره شد. منتها مردم ما متأسفانه این قسمتش را خبر ندارند. مثلا فکر میکنند که خاوری که فرار کرد آن ۳۰۰۰ میلیارد تومان را با خودش برد. نه او ۳ میلیون دلار حدود ۱۴ یا ۱۵ میلیارد تومان اختلاس کرد و رشوه گرفت و فرار کرده و دنبالش هم هستیم که بگیریمش. بحث او ۱۴ یا ۱۵ میلیارد تومان است. آن اصل کاری که ۳۰۰۰ میلیارد تومان بود اعدام شد و ۵۰۰۰ میلیارد تومان از اموالش هم مصادره شد.
✔- انتخابات سال ۸۸ را چطور تحلیل می کنید؟
عکس زن موسوی رو گرفته توی دوربین نشون میده. یک کاغذ A۴ دست گرفته و یک گوشهاش عکس سیاه و سفید خانم رهنورد (خانم آقای موسوی) است که هیچی هم پیدا نیست، میگوید موسوی می گفت عکس زن من را گرفته و نشون داده. عکس زنت را که خودت توی تبلیغاتت رنگی نشون دادی. اون هم اشکال نداشته، باحجاب بوده. حالا حرف آقای احمدی نژاد این بود که آقای موسوی چرا خانم شما بدون طی ضوابط این مسیر را طی کرده است؟ حرف درستی است.
اصلاً این چیزها در دنیا رایج است. حالا در کشور ما باب نیست و میگویند هر نامزدی فقط باید از خودش تعریف کند. اما هر دو طرف به هم اتهام زدند. مگر موسوی کم اتهام زد. بعد بالاخره مرجع رسیدگی به تخلفات وجود دارد. تو اعتراض داری، حق داری بروی شکایت کنی. یک دانه شکایت اینها نکردند به شورای نگهبان که آقا این صندوقها خدشهدرش وارد است. میدانستند باختهاند. اما ارزیابی آقایان اصلاحطلب این بود که موسوی دارد اوج میگیرد. زمان به نفع موسوی است و اگر دو هفته یا سه هفته دیگر فرصت تبلیغات باشد، ممکن است موسوی ببرد. اصل و اساس ادعای تقلبشان برای این بود که این انتخابات مجدد برگزار بشود با این تصور که اگر یک ماه دیگر فرصت بود موسوی برنده شده بود. خب مهلت تاریخ انتخابات مشخص هست. و آقای موسوی باخت. و ادعای تقلب یک دروغ برنامهریزی شده بود. البته من معتقدم خارجیها هم پشت این قضیه بودند. در این انقلابات رنگی که برگزار میشود معمولاً سر انتخابات است و فتنه به پا میکنند و به هم میریزند. موسوی در بازی بیگانگان شرکت کرد و در خدمتگزاری به بیگانگان در این زمینه کم نگذاشت. به هر حال آقای احمدینژاد شد رئیس جمهور. دور اول آقای احمدی نژاد با وجود اشکالاتی که هر کسی میتواند داشته باشد و ایشان هم داشتند، نسبتاً خوب بود. به خاطر همین هم دوباره رأی آورد.
✔- تغییر روند احمدی نژاد را کجا آغاز شد؟
از آغاز انتخابات دور دوم خرابکاری شروع شد. غرور ایشان را گرفت. فکر کرد که حرف آخر را ایشان باید بزند. شیطان سوارش شد. و خراب کرد و خودش را خراب کرد و ضایع کرد رأیی که حزب الله با جون و دل بهش داده بود و خیانت کرد به آنها. در حالی که با شعار ولایتمداری آمده بود، اساس را گذاشت بر حرف نشنوی از رهبری و لجبازی. این دو سال آخر هم که عملاً کنار کشید.
او اگر این رفتارهای غیرمنطقی را نمیداشت، در انتخابات ۹۶ اگر آقای احمدینژاد نامزد میشد چه بسا برنده میشد. اگر این افتضاحات را به بار نیاورده بود.
آقای موسوی هم همین طور. من معتقدم اگر آقای موسوی سال ۸۸ این مسخرهبازیها را در نمیآورد، این خیانتها را نمیکرد، سال ۹۲ در انتخابات میتوانست نامزد شود و پیروز شود. ولی او هم خودش را ضایع کرد. من نمیدانم چه اصراری دارند اینهایی که قدرت میگیرند، ضایع میکنند خودشان را. ضایع میشوند. حالا قدرت بالاخره طرف یک مدت پول و امکانات زیادی دستش بوده، یکباره از قدرت به کنار میرود، حسرت میخورد، میخواهد برگردد، میخواهد به هر طریقی که شده برگردد، عجله دارد برگردد، به هر حال آقای احمدی نژاد خراب کرد.
✔- فساد مالی در دوره احمدی نژاد را چطور ارزیابی می کنید؟
آقای احمدی نژاد شخصاً از نظر مالی به نظر من آدم سالمی بود، زحمت زیاد کشید. خیلی کم خوابید. کار کرد. که البته من معتقد نیستم رئیس جمهور باید سه ساعت در روز بخوابد. بیشتر استراحت کند و منطقیتر تصمیم بگیرد به نفع همه است. در دور دوم آقای احمدی نژاد خراب کرد. البته من هنوز معتقد نیستم از نظر مالی سوء استفاده مالی شخصی کرده باشد. حالا آن دانشگاه ایرانیان را راه انداخت. یک چند تا کار خلاف این آخر انجام داد که به ضررش هم شد. یکی اینکه ۱۶ میلیارد تومان از بودجه خاص ریاست جمهوری را داد به دانشگاه ایرانیان که خودش مسئولش بود. بعد هم مجبور شد برگرداند. البته رئیس جمهور این حق را دارد از نظر قانونی که از آن بودجه خاصش به یک دانشگاهی حال چه دولتی و یا چه غیرانتفاعی یا جایی کمک بکند. یعنی کارش خلاف قانون نبوده ولی ضایع کرد. یا مثلاً هدایای ریاست جمهوری را که بهشون داده بودند در این ۸ سال را با خودش جمع کرد و برد. این هم کار خیلی خلافی بود و مجبور هم شد برگرداند.
شاید فکر کرده من میخواهم اینها را در راه اسلام هزینه کنم و فلان کنم. یا مثلاً اینها همه مال امام زمان است و من هم که از طریق آقای مشایی با امام زمان ارتباط دارم. دیگر مجوزش صادر شده آقای مشایی از طرف امام زمان مجوز را صادر کرده.
اما من معتقدم که شخص آقای احمدی نژاد چیزی برای شخص خودش که در زندگی شخصیاش وارد شود برنداشته است. اما دست امثال مشایی و بقایی و امثالهم را در استفاده از بیتالمال خیلی باز گذاشت. چند هزار میلیارد تومان بودجه را آقای احمدی نژاد در اختیار مشایی گذاشت برای هزینههای فرهنگی با بودجه خاص. بودجه خاص یعنی حساب و کتاب پس نمیدهد. همه رؤسای جمهور یک بودجه خاصی دارند برای موارد ضروری و گاهی محرمانه و سری که این را اختصاص میدهند. خب ما در حالی که وزیر فرهنگ داریم این بودجه خاص فرهنگی را در اختیار مشایی گذاشت که رئیس دفترش بود. کجا خرج کردند اینها را. من معتقدم که خیلی از این سایتها و امکاناتی که الان آقای احمدی نژاد دارد و تبلیغات دارد، میتواند ناشی از آن پولها باشد. پولهای بیحساب و کتابی که در اختیار اینها قرار گرفت و الان اینها دارند از این پولها استفاده میکنند. یعنی به فکر روز مبادا بودند. که الان این کار را بکنند تا بعداً بتوانند برگردند.
✔- هدیه دادن سکه توسط رییس جمهور به مسوولین هم جزو فساد مالی محسوب می شود؟
میگفتند مثلاً آن زمان سکههایی را به افراد دادند که رسید نگرفتند. حالا این سکهها را گفتند چی شد، اینها میگفتند ما دادیم به مسوولین به افرادی، و رسید نگرفتیم و اینها میگفتند که قبول نیست و رسید باید میگرفتید. من خدمت شما عرض میکنم که این در همة دورهها باب بوده. زمان آقای هاشمی بوده، خاتمی بود، زمان آقای احمدینژاد بوده، و الان هم هست. فقط هم رئیس جمهور نبوده و بعضی از وزرا و مسئولین هم بودهاند، رئیس مجلس هم بوده دیگران هم بودند. مثلاً سکه هدیه میدادند. و رسید هم نمیگرفتند در بسیاری از موارد. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم که تو این سکههایی که گرفتی چون رسید نگرفتی پس تو بدهکاری. من حاضرم شهادت بدهم که خودم شاهد این بودم که دیگران هم هدیه دادند و رسید نگرفتند. و این نمیتواند جرم باشد برای یک مسئولی در سطح رئیس جمهور یا معاون رئیس جمهور که این سکهها را باید در مقابلش رسید بگیری. حداقل رسم نبوده. حتی در مقامهای پایینتر. ولی این که جرمهایی مرتکب شدند. قطعاً مرتکب شدند. مثلاً زمان آقای بقایی که این از موضوعاتی است که البته این در دادگاهشان مطرح نشده، ایشان تصویب کرده بود ۲۰۰ میلیون تومان بدهد به خانم هدیه تهرانی برای نمایشگاه آب. عکس آب.
که آقای مشایی گفته بود من با دیدن این عکسها یاد توحید میافتم. میگفت 200 ندادند و ۶۰ میلیون تومان دادند.
برای چی دادید شما؟ حالا ممکن است بگویند خلاف قانون نیست. بله خلاف قانون ممکن است نباشد. این میتواند تصمیم بگیرد که این کمک را بکند ولی اینها کارهای زیبایی نیست که انجام شده باشد. آدم اگر دستش به بیتالمال میرسد باید بداند که بیتالمال متعلق به همه مردم است و چون من مجوز دارم هزینه کنم این دلیل نمیشود که این پولها را در جای نامناسبی هزینه کنید.
✔- چرا احمدی نژاد تغییر مسیر داد؟
دلایلی مختلفی میتواند باعث خراب شدنش باشد. یکی این که فشاری که در سال ۸۸ به ایشان آمد، یک کم زیاد بود.
یکی این که ببینید وقتی رئیس جمهور میرود یک شهر، یک هو صدها هزار نفر دنبالش میدوند، غرور ممکن است بگیرد اینها را. نکنید این کارها را. ندوید دنبال مسوولین. ما فقط مخصوص رهبر آن هم به خاطر نمایش جهانیاش این کار را بکنیم. و البته علاقه مردم هم هست. اما من میدانم در شهرستانها وقتی رئیس جمهوری سفر میکند، آنجا پخش میکنند اگر از رئیس جمهور خوب استقبال کنید، باعث میشود که مثلاً بودجه بیشتری در اختیار شهر ما قرار دهند، این جوری مردم را تحریک میکنند که بریزند در خیابانها و دنبال ماشین بدوند. البته کسی که میآید رئیس جمهور میشود باید این ظرفیت را داشته باشد که خراب نشود. آقای احمدینژاد این ظرفیت را نداشت. ظرفیت این همه حمایت و علاقه را نداشت. خودش را گم کرد. فکر کرد به خاطر اوست که انقدر رأی آورده است. در حالی که به خاطر شعارهای انقلابی که داد و شعار حمایت از ولایت.
✔- آیا مشایی در این اتفاقات نقش دارد؟
یکی از حرفهایی که مشایی میزد این بود که دیگر دوره اسلامگرایی گذشته. همان طور که دورة اسبسواری گذشته. اسب هست ولی دوره اسبسواری نیست. اسلام هست ولی دوره اسلامگرایی نیست. دورهاش گذشته. این چه حرف مزخرفی است که میزنی. اصلاً این خودش اهانت به اسلام هم هست. خوبه من هم بگویم که دورة احمدی نژاد گذشته همان طور که دوره اسبسواری گذشته. اسب است ولی دوره اسبسواری گذشته. احمدی نژاد هست ولی دورة احمدی نژاد گذشته. و واقعاً هم گذشته دورهاش و روز به روز دارد خودش را خرابتر میکند.
✔- هدفمندی یارانه ها و پرداخت آن را مناسب می دانید؟
آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ که در دور اول انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد در تبلیغات انتخاباتیاش مخالف هدفمندسازی صحبت میکرد. میگفت حقوقها ریالی است و یارانهها را دلاری حساب میکنند. و مخالف بود تا سال ۸۶ هم مخالف بود. چی شد که موافق شد. بنده یک ملاقاتی با ایشان داشتم. من سال ۸۶ منصوب شدم به عنوان سفیر ایران در مکزیک و مثل هر سفیری که قبل از رفتن ملاقات میکند با هر رئیس جمهوری که دورهاش باشد، من هم با ایشان ملاقات داشتم و دو تا گزارش به ایشان دادم.
منتها وقت ما با گزارش اول تمام شده بود و این گزارش دیگر در مورد یارانهها را گفتند حتماً قول میدهم این را بخوانم. و نظر شما را بررسی کنم.
بعداً من شنیدم که این را خوانده بود، و ایشان حاشیه نامه من نوشته بود که هرچند بعید است که این آمار صحت داشته باشد، نظرتان را بگویید. و فرستادهبودند برای اعضای هیئت دولت و جاهایی که میخواستند و آنها وقتی جواب میدهند و تأیید میکنند این آمار را، ایشان تصمیم میگیرند و تصمیم خوبی هم میگیرد که این روال را درست کند.
یکی از دلایل محبوبیت احمدی نژاد در آن زمان در اقشار ضعیف همین یارانهها بود که پرداخت کردند. آن هم طرح بنده بود. البته آقای هاشمی موافق طرح هدفمندسازی بود. من شهادت میدهم که موافق بود. چون من سه سال معاون دفتر ایشان بودم ایشان مایل بود که این کار را بکند، با مجلس و مراکز دیگر هم صحبت کرد. مجلس مخالفت کرد وگرنه ایشان حاضر بود حتی این را گفت که من تمام عواقبش را به عهده میگیرم و نمیاندازم گردن مجلس.
✔- دولت آقای روحانی را چطور می بینید؟
خطاهایی هم از دولت سر زده، انتصابات بیجا، انتصاب افرادی که اختلاس کردند، عدم برخورد با اینها، دادن حقوقهای نجومی، در این دوران اختلاس از بانکها زیاد شد، نمونهاش اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان است. خب ممکن است در هر دولتی یک عدهای اختلاس کنند دور یا نزدیک. مهم این است که رئیس جمهور و دولت با این اختلاسگران چگونه میخواهد برخورد کند. یا چگونه برخورد میکند. خب یکی از خطاهای دولت این بود که مثلاً حقوقهای نجومی را، اینهایی که حقوقهای نجومی گرفته بودند را اعلام کرد که اینها ذخیرههای نظام هستند. یا مثلاً اختلاسهای بانکی را اعلام کردند که اینها وامهای معوقه هستند. مهم برخورد مسوولین است. رئیس جمهور و معاون اول، که اینها مسوول مبارزه با اختلاس هستند. اینها چطور متوجه اشکالات برادرشان نشدند؟ نفهمیدند این همه پول و امکانات را از کجا آوردهاند؟ حالا ممکن است نفهمیده باشند. که نفهمیدنش هم اشکال دارد.
mosbatnews.ir/vdcayyn6.49nuw15kk4.html
ghadiri.ir/post/6223