آغاز دوران پسا روحانی
قدیری ابیانه: روحانی رفتنی است. یا در سال 1400 و یا به دنبال رای مجلس جدید به عدم کفایت سیاسی او که البته در این صورت ممکن است به استعفای او برای پرهیز از صدور رای عدم کفایت سیاسی بیانجامد.
وقتی کسی رفتنی شد فرصتطلبانی که تا دیروز مجیز او را میگفتند امروز رفتاری متفاوت از خود بروز میدهند و این خود گواه فروپاشی دوران اقتدار روحانی است.
اینکه بالاخره آقای عادل آذر که قبلا به مدت 6 سال ریاست مرکز آمار ایران به عنوان یک مدیر دولتی را بر عهده داشته و در سال 1395 به ریاست دیوان محاسبات کشور منصوب میگردد و ارائه گزارش مربوط به حقوقهای نجومی را به تعویق میانداخت و از ارائه گزارش تفریغ بودجه امتناع میکرد اخیرا گزارش تفریغ بودجه را ارائه کرده و مشخص میسازد که سرنوشت 4 میلیارد و 800 میلیون دلار مشخص نیست یکی از نشانههای افول اقتدار روحانی است.
نشانه دیگر از افول اقتدار روحانی قرائت گزارش مربوط به تخلفات حسین فریدون در مجلس شورای اسلامی در باره تخلفات عدیده در طی مدارج تحصیلیاش است که بالاخره پس از تعویق انداختنهای مکرر در روزهای پایانی مجلس فعلی به صحن علنی مجلس آمد و نمایندگان رای به تحویل پرونده مربوطه به قوه قضائیه دادند.
به عبارت دیگر این اقدامات باعث افول روحانی نشده بلکه افول روحانی موجب ارائه این گزارشات شده است.
یک سوالی که امثال آقای عادل آذر باید به آن جواب بدهند این است که "چرا این گزارشات را طی سالهای گذشته منتشر نکرده اند؟". گزارشاتی که باید هر ساله منتشر میشد.
از این پس نیز باید منتظر موارد دیگر باشیم. روحانی دیگر نه نزد مقاماتی که خود منصوب کرده اقتدار لازم را دارد و نه دیگر از مدتها قبل مردمی که به او رای دادند او را قبول دارند.
واقعیت این است که از هم اینک وارد مرحله پسا روحانی شده ایم و چاپلوسان و ویژهخواران که تا امروز دور و بر روحانی می پلکیدند، سعی میکنند به کسانی نزدیک شوند که حدس میزنند ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری بعدی گوی پیروزی را از رقبای خود بربایند.