یادداشت قدیری ابیانه در روزنامه حمایت: ماهیت بدون نقاب لیبرالیسم
شیوع ویروس کرونا در دنیا، بار دیگر ماهیت غرب که مبتنی بر سرمایهداری لیبرالیستی است را بر همگان آشکار کرد؛ «آرزوی مرگ انسانها به بهای پیروزی در رقابت اقتصادی با دیگران». نوع مدیریت بیماری کرونا در جوامع غربی و تبعیضهای ناروایی که مسئولان غربی در قبال مبتلایان قائل میشوند، بار دیگر ثابت کرد که در پارادایم لیبرالیسم و مشتقاتش، انسان فینفسه ارزش ندارد بلکه این منطق فردگرایی مبتنی بر اصالت سود و بازدهی است که اهمیت دارد.
ویروس کرونا یک ویژگی دیگر کشورهای لیبرال را هم علنی کرد؛ اینکه امکانات باید در خدمت شهروندان درجه یک باشد! مثلاً رسانههای غربی تأکید کردند که آمارها نشان میدهند که بیشترین جانباختگان و مبتلایان به بیماری کووید۱۹ در آمریکا را سیاهپوستان محلهها و شهرهای کم درآمد و فقیر تشکیل میدهند. در اروپا هم آمار مشابهی البته برای طبقه محروم مخابره شد. آمارها نشان میدهند میزان مرگ و میر و ابتلا به کووید۱۹ در فرانسه در حومههای فقیر و محروم بسیار بیشتر از محلهها و مناطق اعیاننشین است. اخبار دیگری هم درباره اینکه کشورهای لیبرال تصمیم گرفتهاند بیماران را به شکل گزینشی درمان کنند یا بعضی از گروههای بیماران را از درمان محروم کنند به گوش رسید. همه این اتفاقها در سطوح عالی جهان در حالی است که در کشور ما چند 10هزار نفر در قالب گروههای جهادی از جان و مال خود گذشتهاند تا بتوانند دردی از مبتلایان به ویروس کرونا کم کنند.
گسترش کرونا، حقایقی را در رابطه با کشورهای دنیا؛ چه ایران و چه کشورهای غربی آشکار و برملا کرد که خیلیها نسبت به آن غافل بودند. در کشورمان، شاهد اخلاقمداری، روحیه اسلامی و انسانی و فداکاری فردی برای نجات چه افراد چه جامعه از خطرات مهلک گسترش کرونا بودیم. از سوی دیگر شاهد بسیج جامعه برای نجات افراد و کمک به حل مسائل بودیم به نحوی که ایران به یک کارگاه تولید لوازم بهداشتی و نیز نهضت انواع کمک به مردمی که در اثر کرونا و گسترش قرنطینه دچار مشکلات شدند، تبدیل شده است. کادر پزشکی و درمانی ما نشان داد که از احساس مسئولیت بسیار بالایی نسبت به مردم برخوردار است و از هیچگونه فداکاری دریغ نکردند و در پاسخ به این فداکاری آنها، کسانی که در این مسیر جان باختند، لقب شهید به آنها اطلاق شد. از طرفی شاهد حضور روحانیت، بسیج، ارتش، سپاه، نیروهای انتظامی، مساجد، حسینیهها و مراکز مختلف بودیم و هستیم که وارد گود شدند تا بتوانیم از این مشکل را با کمترین خسارت و با بالاترین دستاوردها عبور کنیم. این ویژگیهایی که در ایران شاهد بودیم، درست عکسش را در غرب دیدیم. یعنی، نه اخلاق، نه انسانیت، نه وجدان و نه ایثارگری چه در سطح ملت و چه در سطح دولت مشاهده نشد. در غرب نسبت به سالمندان حساسیت لازم را نداشتند بلکه شیوع کرونا را فرصتی برای رهایی یافتن از مخارج سالمندان یافتند و دستور دادند که تجهیزات پزشکی برای سالمندان و معلولان هزینه نشود که بعد فروپاشی اخلاقی را در غرب هویدا کرد.
همبستگی اجتماعی در کشورمان جلوه عظیم دیگری از جامعهای بود که بر مبنای فرهنگ اصیل اسلامی-ایرانی رشد و بالنده شده است. این همبستگی اجتماعی اوج عزت و اقتدار معنوی مردم ما را میرساند که چگونه به فکر یکدیگر و به فکر نجات جامعه بودند و هستند که دقیقا اینجا، نقطه ضعف جامعه غربی است. در غرب، فردگرایی به شدت ترویج میشود و اگر هم به مسائل جمعی و رعایت حقوق اجتماعی عنایت می شود، به دلیل این است که رعایت آن به نفع فردی خودشان است. اگر احساس شود منافع جمع در تضاد با منافع فردیشان است، جمع فدای فرد خواهد شد دقیقا مانند شرایطی که در شیوع کرونا در غرب شاهدش بودیم. غارت فروشگاهها و زدوخورد برای کسب لوازم بهداشتی بیشتر از مصادیق افول اجتماع در غرب بود.
نکته دیگر ضعف مدیریت در این کشورهاست. این کشورهایی که به اصطلاح جهان اول هستند، نشان دادند که در مدیریت بحران یک بیماری همهگیر و تحت یک شرایط غیرعادی چقدر ضعیف هستند. غربیها معمولا عادت دارند با غارت سایر ملتها زندگی نسبتا مرفهی برای خود مهیا کنند اما به محض اینکه دچار مشکل میشوند، ماهیت وجودی خود را نشان میدهند.
بنابراین، موضوعاتی مانند فلسفه اجتماعی، توانایی مدیریت و اخلاق که از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان نقطه قوت کشور ما و به عنوان نقطه شکست غرب در مقابله با کرونا مطرح میشود، یک واقعیت مسلم است که غربزدهترین افراد هم به آن اذعان دارند و در حقیقت کرونا ماهیت لیبرالیسم را به نمایش گذاشت و امروزه صاحبان فکر غربی و حتی بسیاری از مقاماتشان به این نتیجه رسیدهاند که مکانیسم حاکم بر جامعه غربی که همان لیبرالیسم هست پاسخگوی شرایط فعلی جهان نیست. در حالیکه متفکران لیبرالی سخن از پایان تاریخ میکردند و معتقد بودند، لیبرالیسم آخرین نحله فکری جامعه بشری خواهد بود، این روزها اذعان دارند که لیبرالیسم یک مکانیسم معیوب است. البته حضرت امام(ره) طی نامهای که در سال66 به گورباچوف نوشته بودند، طی توصیهای به وی و همفکرانش که معتقد بودند راه نجاتشان رفتن به آغوش غرب و اصلاحات لیبرالی است، هشدار دادند که مسیر اشتباهی را طی میکنند و شاهدیم امروزه حقانیت آن پیام الهی حضرت امام(ره) بیش از پیش آشکار شده است.
باید بپذیریم، جهان در آستانه تحول بزرگی است که این تحول ناشی از شکست غرب در همه ابعاد در ماجرای کرونا است.
آمریکا که قدرت بزرگی محسوب میشد، در مدت کوتاهی، نزدیک به 30میلیون نفر از اتباعش بیکار شدند و صفهای طویلی برای دریافت غذا شکل گرفته به نحوی که در این کشور بیسابقه بوده و اگر مردم آمریکا بستههای کمکی دریافت نکنند، دچار گرسنگی مفرط میشوند.
نتیجه اینکه علیرغم وحشتی که ویروس کرونا ایجاد کرده، اما یک خوبی هم دارد و آن اینکه این ویروس چهره زشت و وحشی غرب را نمایان کرد. ضمن اینکه دست عوامل ایرانی آنان را نیز که در رسانههای فارسیزبان دولتهای غربی علیه مردم ایران جنگ روانی میکنند و دائم از دموکراسی غربی، حقوقبشر غربی و... میگویند و بهعبارتی ارزشهای غربی را به رخ ایران میکشند را نیز رو کرد.
دوشنبه 22 اردیبهشت 99