تبدیل جذابیتهای جنسی به ارزش اجتماعی، عامل تبعیض علیه زنان
نه مرد و نه زن در اسلام حق ندارند با جذابیت جسمی وارد روابط اجتماعی شوند. از نظر اسلام، ارزش اجتماعی یک زن به زیبایی یا موارد اینچنینی نیست، بلکه به دانایی و ایمانش بستگی دارد. به وزن و رنگ و نژادش بستگی ندارد، بلکه به اقدامات انسانی، اجتماعی و سیاسی او بستگی دارد.
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری در شیراز، ما این را توهینِ به زن تلقی میکنیم که برای فروش تلفنهمراه و کالاها به نمایش اندام زنان روی بیاورند.
شبهات بسیاری پیرامون نگرش اسلام به زنان دائماً در فضای مجازی منتشر میشود و دختران ایرانی در معرض این شبهات قرار دارند. بسیاری از این سخنان بیمایه هستند و با کمی مطالعه برطرف میشوند. اما باتوجه به شرایط فعلی و دامنزدن رسانههای غیر رسمی و صفحات و کانالهای مجازی و شخصیتهای ضد اسلام به این بحث، گفتوگوی ویژهای با دکتر «محمدحسن قدیریابیانه»، سفیرسابق جمهوری اسلامی ایران در مکزیک و استرالیا و نویسنده کتاب «زن در اسلام و غرب» انجام شده تا چند پرسش در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد:
جایگاه زن در اسلام
خداوند ابتدا آدم و سپس حوا را آفرید. تبعیض و ظلم علیه زنان بحث جدیدی نیست و ریشه در تاریخ دارد. برای صحبت از زن باید از روابط مرد و زن هم صحبت کرد. در اسلام روابط زناشویی، یک ضرورت بیولوژیک و انسانی محسوب میشود. به همین دلیل، پیامبر اسلام میفرماید: ازدواج نیمی از ایمان است. حق لذتبردن نیز همینطور است؛ لذا جذاببودن از نظر فیزیکی برای مرد و زن یک نعمت الهی محسوب میگردد. البته این جذابیت در اسلام، یک ارزش در خلوت زناشویی است و نباید به یک ارزش اجتماعی و تجاری تبدیل شود. به همین دلیل است که زنان مسلمان، خودشان را در خانه نمیپوشانند. به همین دلیل اگر خانمی در خلوت با همسرش، خود را به جذابترین حالت ممکن درآورد، و مرد نیز با جذابترین حالت ممکن نزد همسرش حضور پیدا کند، و تلاش کنند برای همدیگر لذتآفرینی کنند، پاداش الهی دریافت میکنند. ولی وقتی از خانه خارج میشوند، نباید جذابیت فیزیکی و جسمیشان را نمایان کنند.
نه مرد و نه زن در اسلام حق ندارند با جذابیت جسمی وارد روابط اجتماعی شوند. از نظر اسلام، ارزش اجتماعی یک زن به زیبایی یا موارد اینچنینی نیست، بلکه به دانایی و ایمانش بستگی دارد. به وزن و رنگ و نژادش بستگی ندارد، بلکه به اقدامات انسانی، اجتماعی و سیاسی او بستگی دارد. ما این را توهینِ به زن تلقی میکنیم که برای فروش تلفنهمراه و کالاها به نمایش اندام زنان روی بیاورند. این توهین به زن است که اگر بخواهد در جایی کار کند، مجبور باشد اندام خود را به نمایش بگذارد. اگر جذابیتهای جنسی ارزش اجتماعی یا تجاری باشد، عامل تبعیض است؛ چون کسی که فاقد این جذابیت باشد، خیلی از فرصتها را از دست میدهد. به همین دلیل در اسلام پورنوگرافی ممنوع است.
ما تفاوت بین زن و مرد را در خلقت بشر میدانیم. نمیتوان تفاوت بین این رو را نفی کرد. زن است که میتواند مادر باشد، لذا نیازهای خود را دارد، متفاوت از مردان. البته در خیلی چیزها هم شبیه به هم هستند و در برخی چیزها هم متفاوت هستند؛ اما نکته مهم این است که زن و مرد مکمل یک دیگرند. لذا زنان در ایران اگر بخواهند، میتوانند در ادارات دولتی نیمهوقت کار کنند، اما مردان این حق را ندارند. برای اینکه زن، فرزند و نیازهای دیگری دارد. او میتواند در مواردی خودش تصمیم بگیرد که نیمهوقت کار کند. به همین دلیل ما از حقوق برابر صحبت نمیکنیم، بلکه از عدالت در حقوق صحبت میکنیم و این تفاوتها را لحاظ میکنیم. لحاظ نکردن و نادیدهگرفتن این تفاوتها و مطلقاً از برابری صحبتکردن، یعنی مرد نباید مسئولیت هزینههای خانواده را بر عهده داشته باشد، چراکه با برابری مغایرت دارد.
در اسلام اگر جنگی ضرورت پیدا کرد، وظیفه مردان است که در آن حاضر شوند. به همین دلیل است که دوره سربازی برای زنان اجباری نیست، اما برای مردان اجباری است. ولی اگر زنان بخواهند در دستگاه نظامی خدمت کنند، میتوانند از طریق ساز و کار تعیین شده داوطلبانه وارد این حوزه شوند. هیچکس نمیتواند آنها را مجبور کند. لذا این تفاوت را به رسمیت نشناختن و حقوق خاص و متفاوت برای زنها طلبنکردن، و فقط از برابری صحبتکردن، به نفع زنان نیست. همیشه باید این تفاوتها را در نظر داشت.
پیامبر اسلام (ص) میفرماید: "یک ساعت عدالت، بهتر از ۷۰ سال عبادت است". این عدالت را باید در رابطه با همه اعمال کرد، به خصوص زنان و کودکان. پیامبر(ص) همچنین میفرمایند: "زنان شبیه به گل هستند، با آنها با خشونت رفتار نکنید". مگر نه اینکه قبل از ظهور اسلام، کودکانِ دختر را زندهبهگور میکردند؟ از نظر آنها داشتن دختر ننگ برای خانواده محسوب میشد. اما اسلام این نگرش غلط را از بین برد. پیامبر (ص) ما فرمودند: پسران نعمتهای خداوند هستند و دختران نتیجه رحمت و بخشندگی خداوند هستند.
عدهای بدون اطلاعی از نگرش واقعی اسلام به زن، و با پیروی کورکورانه از غربیها، مدعی هستند که در اسلام شرایط ظلم به زنان وجود دارد. لطفاً در این خصوص توضیح دهید.
ببینید، ظلم علیه زن، فقط ظلم علیه زن نیست؛ مردی که به همسرش ظلم میکند، به خودش هم ظلم میکند. مرد و زن باید یک زندگی سالم باهم داشته باشند. ظلم به دیگری ظلم به خود است. برای اینکه ارزشی را که در احترام به زنان باید داشته باشد از دست میدهد. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: "کسی که ظلم را بپذیرد شریک ظالم است". یک مسلمان نه حق دارند ظلم کند و نه ظلم را بپذیرد. به نظر ما، زنانی که میپذیرند با جذابیت جنسیشان وارد روابط اجتماعی و تجاری شوند، شریک کسانی هستند که آنها را مورد سوء استفاده قرار میدهند.
اسلام طرفدار ارضاء جنسی در روابط زناشویی و پرهیز از تحریک جنسی در روابط اجتماعی است. وقتی تحریک جنسی وجود داشته باشد در نتیجه، تجاوز هم وجود دارد. تجاوز هم در واقع ظلم به زنان است. در ایران که یک کشور اسلامی است، اگر یک تجاوز صورت بگیرد، فاجعهای بزرگ محسوب میشود. اما وقتی این مسئله را با برخی کشورهای غربی مقایسه میکنیم، میبینیم ماجرا کاملاً متفاوت است.
در برخی از کشورها به زنان اجازه میدهند که هر طور بخواهند از خانه خارج شوند. اجازه میدهند همجنسگرایی در جامعه و میان مردان و نیز میان زنان وجود داشته باشد. اما یک زن حق ندارد اندامش را در معرض دید عمومی قرار ندهد. در فرانسه اگر دانشآموزان دختر نخواهند اندامشان را به نمایش بگذارند، اگر نخواهند در کلاس شنای مشترک حضور یابند حق رفتن به مدرسه را ندارند؛ اخراج میشوند و حق تحصیل ندارند، حق کار هم ندارند. آیا این ظلم به زنان نیست که در جوامع غربی وجود دارد؟ اگر مریم مقدس امروز زندگی میکرد، از این حقوق در فرانسه محروم بود! هرگز نشنیدهایم سازمانهای طرفدار زنان در غرب که برعلیه تبعیض صحبت میکنند، از حقوق زنان مسلمان در عدم نمایش اندامشان دفاع کنند. این چطور دفاع از حقوق زنان است که غربیها و دنبالههای آنان، از آن صحبت میکنند؟
در خصوص مسئله زنان در اسلام شبهات بسیاری وجود دارد که یکی از آنها بحث امکان ازدواج مرد با چند زن است، که این را ظلم به حقوق زنان میدانند. لطفاً در این خصوص توضیح دهید.
معمولاً جمعیت زنان یکی، دو درصد از مردان بیشتر است. در برخی مواقع مثل مهاجرتها و جنگها هم تفاوت بیشتر خواهد بود. در برخی از کشورهای آمریکای لاتین تعداد زنها، میلیونها نفر بیشتر از مردان است. حالا با توجه به اینکه روابط زناشویی و مادر شدن یک حق و یک نیاز است، این تعداد مازاد، این میلیونها زن چه باید بکنند؟ بر اساس کاتولیسیسم، نه تعدد زوجات وجود دارد و نه طلاق. بنابراین اینها میتوانند خواهران روحانی شوند یا برای همیشه مجرد بمانند و هرگز مادر نشوند. این با حقوق زن برای روابط زناشویی و برای مادرشدن منطبق نیست. در غرب، بر اساس قانون مدنی تعدد زوجات وجود ندارند، ولی طلاق وجود دارد. بنابراین اگر میلیونها مرد، زنان خود را طلاق دهند میتوانند با زنان مجرد ازدواج کنند. در این نوع از جوامع، مسئله مادران و زنان مطلقه پیش میآید. مسئله برای کسی که نمیتوانست ازدواج کند حل میشود، ولی برای زنانی که شوهر داشتند و حالا مطلقه هستند، مشکل ایجاد میشود.
در اسلام یک راهحل برای این مشکل وجود دارد که آن تعدد زوجات است؛ البته فقط برای مردان است و نه برای زنان. تعدد زوجاتِ مردان را یک حق و آزادی برای زنان به شمار میآوریم و آن را یک عمل ضدتبعیض میدانیم. چرا زن نمیتواند بیش از یک شوهر داشته باشد؟ چون احساسیتر است و برای اینکه مهم است که مشخص باشد چه کسی پدر فرزند است. پدر، مادر و جامعه باید بدانند پدر این فرزند کیست. در نتیجه فقط مرد میتواند بیش از یک زن داشته باشد، آن هم تا چهار زن. ولی زن مجبور به ازدواج نیست؛ نه با مجرد، نه با متأهل. البته به انتخاب و تصمیم خودش میتواند داوطلب ازدواج با مرد مجرد یا متأهل شود. در اسلام فقط زن اگر خودش بخواهد، حق ازدواج با مرد متأهل را دارد. لذا این یک حق برای زنان محسوب میشود. در حالی که زنان در غرب این حق و آزادی را ندارند، ولی میتوانند بدون حقوق و بدون مسئولیت، معشوقه افراد متأهل باشند. در غرب خانههای کوچکی مخصوص معشوقهها وجود دارد. اما در اسلام، اگر یک مرد با بیش از یک زن ازدواج کند، همه زنها از حقوق مساوی برخوردارند و تبعیضی بین آنها و فرزندانشان وجود ندارد. اگر مردی با بیش از یک زن ازدواج کند، باید همه چیز را به طور مساوی اختصاص دهد.
تهیه شده : غلامرضا تراب پور