گفت و گو با محمد حسن قدیری ابیانه درباره تحولات اخیر بولیوی پیروزی جریان ضدآمریکایی در آمریکای لاتین ادامه دار است
گفتگو: مریم شریف زاده- طرح کودتا در بولیوی عمر زیادی نداشت و انتخابات چند روز قبل، نتایج انتخابات سابق را تایید کرد و روی ادعاهای مربوط به تقلب در انتخابات و فساد، خط بطلان کشید. انتخابات ریاست جمهوری بولیوی روز یکشنبه برگزار شد و بر اساس نتایج اعلام شده، حزب سوسیالیست این کشور به پیروزی رسیده است. بر اساس نتایج انتخابات بولیوی، لوئیس آرسی، نامزد چپگرا و هم حزبی اوو مورالس، حدود ۵۳درصد آرا را به دست آورد و کارلوس میسا، رئیس جمهور اسبق ۳۰درصد آرا و نامزد راستگرای افراطی و ویترین کودتا یعنی لوئیس فرناندو کارلوس میسا شکستی خفت بار متحمل شد و تنها ۱۵درصد کل آرا را به دست آورد.مورالس که سال۲۰۱۹ و در پی اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری و بالا گرفتن اعتراضات، از سمت خود کناره گیری و از بولیوی خارج شده بود، اعلام کرد در پی پیروزی هم حزبی و متحد خود به بولیوی باز می گردد. جام جم در گفت وگو با محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس آمریکای لاتین و سفیر پیشین کشورمان در مکزیک به بررسی تحولات اخیر کشور بولیوی و چشم انداز حوادث آینده این کشور پرداخته است.
در روزهای گذشته انتخابات ریاست جمهوری در بولیوی برگزار شد. تحلیل شما از نتیجه انتخابات این کشور چیست؟
مورالس، رئیس جمهور سابق بولیوی فردی بومی، انقلابی و استقلال خواه است که تحولات بسیاری را در بولیوی به سرانجام رساند. وی سعی کرد با ونزوئلا و سایر کشورها همکاری داشته باشد. مورالس در زمان ریاست جمهوری خود تلاش بسیاری کرد تا عدالت را به نفع مردم دنبال و استقلال کشورش را در مقابل آمریکا حفظ کند.
اما در هر حال این کشور نیز مانند سایر کشورهای آمریکای لاتین با توطئه ها و کارشکنی های مکرر آمریکا روبه رو شد؛ چراکه این کشور، آمریکای لاتین را حیات خلوت خود می داند و سعی می کند حکومت های دست نشانده خود را در این کشورها حاکم کند و به این ترتیب در همه امور آنها از جمله موضوع انتخابات دخالت می کند تا به این ترتیب بتواند با روی کار آوردن عوامل خود، ثروت های این کشورها را غارت کند.
در همین راستا نیز آمریکا سال گذشته با انجام کودتایی علیه مورالس، حکومت این کشور را به واسطه عوامل تحت نفوذ خود در دست گرفت و مورالس مجبور به ترک کشور شد؛ چرا که اگر کشور را ترک نمی کرد احتمال کشته شدنش وجود داشت.
البته در انتخابات اخیر بولیوی به رغم این که آمریکا تلاش های بسیاری برای دخالت داشت و در این مسیر هزینه های زیادی برای پیروزی عوامل خود صرف کرد، با وجود این، هم جناح مورالس پیروز انتخابات شد و وی نیز اعلام کرد فردای آغاز به کار رئیس جمهور جدید به کشور باز خواهد بازگشت.
نتیجه انتخابات انجام شده در بولیوی چه انعکاسی در سایر کشورهای آمریکای لاتین خواهد داشت؟ آیا شاهد چنین رویه ای در آن کشورها نیز خواهیم بود؟
پیروزی جناح استقلال طلب و مترقی در بولیوی پیروزی برای همه آمریکای لاتین و آزادیخواهان جهان است و این احتمال وجود دارد که پیروزی جناح ضدآمریکایی در بولیوی به صورت زنجیره ای در سایر کشورهای آمریکای لاتین نیز تکرار شود.
به خصوص که آمریکا در زمان ترامپ سیاست های نژادپرستانه سنگینی را از جمله علیه آمریکای لاتین و مهاجرانی که در آمریکا بودند اعمال کرد و این موضوع خشم مردم آمریکای لاتین را علیه ترامپ برانگیخته است. تعداد زیادی از مردم آمریکای لاتین که در آمریکا مشغول به کار بودند به بهانه های واهی اخراج و به کشورشان بازگشتند. بنابراین چنین اتفاقاتی در ایجاد جو ضدآمریکایی هم موثر بوده و خواهد بود.
در ضمن نتیجه انتخابات بولیوی همچنین شکستی برای آمریکا و به خصوص برای ترامپ است و آنها به رغم تلاش خود برای تاثیرگذاری در نتایج انتخابات بولیوی موفق به دستیابی به اهدافشان نشدند.
چرا آمریکایی ها علیرغم تلاش فراوان برای تاثیرگذاری در انتخابات بولیوی به اهداف خود دست نیافتند؟
شاید اگر دخالت های آمریکا و توطئه های آنها نبود چه بسا جناح پیروز با درصد بالاتری به این نتیجه دست می یافت، اما آمریکا عادت به دخالت در کشورها و انجام توطئه دارد. سیاست های آمریکا در غارت کشورها و تسلیم بودن دولت های دست نشانده به خواسته های آنها باعث می شود حتی اگر از حمایت افکار عمومی نیز برخوردار بودند آن را از دست بدهند.
این اتفاق در کشورهای دیگری از جمله مکزیک هم رخ داده است. به این معنی که قدرت از دولت های گذشته ای که تحت نفوذ آمریکا بودند منتقل شده و در اختیار جناح چپ ضدآمریکا قرار گرفت و این شکست بزرگی برای آمریکا بوده است.
البته امروز، سیاست های دولت آمریکا حتی موجب شده است این کشور در بین ملت خود نیز محبوبیتی نداشته باشد و این تنفر در سایر کشورهای آمریکای لاتین هم سرایت و به این ترتیب دلایل بیشتری برای مخالفت با سلطه آمریکا دارند، در این زمینه برخوردهای نژادپرستان آمریکا یکی از این دلایل است.
آیا این انتخابات را می توان پایان شرایط پرتنش بولیوی در ماه های اخیر دانست؟ آیا احتمال دارد با توجه به مخالفت آمریکا، درگیری ها در بولیوی ادامه یابد؟
نمی توان گفت با این پیروزی تنش ها خاتمه پیدا می کند. کما این که در ونزوئلا شاهدیم با این که دولت مادورو پیروز شد اما عوامل آمریکا به تنش آفرینی خود ادامه می دهند، چرا که آمریکا دست بردار نیست و تلاش می کند برای همه دولت های مستقل مساله سازی کند.
یعنی آیا صرفا دخالت های آمریکا موجب ادامه احتمالی تنش ها در بولیوی خواهد شد یا عوامل داخلی نیز در این موضوع تاثیرگذار است؟
ادامه تنش ها عمدتا به دلیل دخالت های آمریکا و البته عوامل آمریکا در این کشور مربوط می شود، وقتی دولت تلاش می کند عدالت را تا حدودی در کشور اعمال کرده و از حقوق بومیان مظلوم واقع شده دفاع و صاحبان سرمایه که در نظام سرمایه داری اجحاف کرده اند را تعدیل کند. این افراد به مخالفت با دولت جدید خواهند پرداخت، یعنی کسانی که منافعشان در بی عدالتی است و ثروت های نامشروع اندوخته اند معمولا با دولت های مستقل و عدالتخواه مخالف هستند.
بنابراین علاوه بر زمینه هایی که برای دخالت آمریکا وجود دارد از سوی دیگر خود این کشور نیز تلاش می کند زمینه هایی را ایجاد کند و مخالفت ها را توسعه و از آنها حمایت کند.
چشم انداز تحولات بولیوی را چگونه می بینید؟
طبیعتا دولت جدید تلاش خواهد کرد حل مسائل و حقوق بومیان را بیشتر مورد توجه قرار دهد، اما همچون ونزوئلا با چالش مخالفان مورد حمایت آمریکا هم مواجه خواهد شد که نهایت تلاش خود را برای کارشکنی علیه دولت و ملت بولیوی انجام خواهند داد. از سوی دیگر قطعا رئیس جمهور جدید نیز از مورالس و تجربیاتش در دولت جدید استفاده خواهد کرد.