پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

يكشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۳۴ ب.ظ

۰

یادمان نرود که ترامپ یک شومن است و توان بالایی در مناظره و صحبت‌‌کردن دارد. ما باید هر دو احتمال را در نظر بگیریم. ضمن اینکه از ظواهر امر پیداست که ترامپ، با مطرح‌کردن امکان تقلب و حتی وجود تقلب، قصد ندارد که شکست را در انتخابات بپذیرد و در مقابل شکست، مقاومت خواهد کرد. اگر فاصله رأی‌های الکترال زیاد باشد، ترامپ چاره‌ای جز پذیرش نخواهد داشت. اما اگر فاصله‌ها کم باشد، ترامپ شکست را نمی‌پذیرد.

بایدن و ترامپ در دشمنی با ایران، نظر مشترک دارند

مدت‌زمان کوتاهی تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا باقی مانده و این در حالی است که یک جریان سیاسی خاص در کشورمان مدت‌هاست به ترویج این مطلب در فضای رسانه‌ای کشور و میان مردم می‌پردازد که «پیروزی بایدن در این انتخابات می‌تواند فرصتی برای ازسرگیری مذاکرات بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده باشد». 👈👈باتوجه به اهمیت این موضوع گفت‌وگوی مفصل و ویژه‌ای با «دکتر محمدحسن قدیری‌ابیانه»، کارشناس مسائل بین‌‎الملل و سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در استرالیا و مکزیک انجام داده‌ایم. در ادامه، متن گفت‌وگو تقدیم می‌گردد:

✅فکرت: به نظر شما احتمال پیروزی کدام کاندید در انتخابات آمریکا بیش‌تر است؟ بایدن یا ترامپ؟

نظرسنجی‌هایی که در آمریکا انجام می‌شود، قابل اعتماد نیست. زیرا باور اینکه چه کسی پیروز می‌شود، خود در پیروزی یک نامزد مؤثر است. عده‌ای دوست دارند به نامزد پیروز رأی بدهند. به همین لحاظ شما می‌بینید شبکه سی اِن اِن که مخالف ترامپ است، در مناظره بین دو نامزد بایدن را پیروز معرفی می‌کند. برعکس؛ شبکه فاکس‌ نیوز که طرفدار جمهوری‌خواه و ترامپ است، ترامپ را نزد افکار عمومی در نظرسنجی پیروز مناظره معرفی می‌کند. به همین لحاظ نمی‌شود به آن‌ها اعتماد کرد.

اما تقریباً برای اولین بار است که شما یک لیست بلند و بالایی از افراد صاحب‌نام جمهوری‌خواه را می‌بینید که اعلام کردند به ترامپ رأی نخواهند داد و از بایدن حمایت می‌کنند. این مورد تا به حال سابقه نداشته است. یا کسی مثل بولتون در جناح راست، اعلام می‌کند که به هیچ‌ یک از دو نامزد رأی نخواهد داد. بنابراین احتمال شکست ترامپ وجود دارد. البته ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور توانسته به مفاسدی که پسر بایدن داشته، دسترسی پیدا کند. باید ببینیم که چه چیزهایی از آن منتشر می‌شود و چه تأثیری دارد.

به نظر می‌آید که بایدن بتواند پیروز بشود؛ ولی قطعی نمی‌شود درمورد آن اظهار نظر کرد. به خصوص که قابل توجه است که در آمریکا، تعداد رأی‌دهندگان ملاک نیست و اصولاً به رئیس‌جمهور و نامزدها رأی نمی‌دهند. آن‌ها در هر ایالتی تعدادی از افراد را که به آن‌ها نمایندگان الکترال می‌گویند، انتخاب می‌کنند؛ آن‌ها نیز در یک جلسه‌ای تصمیم می‌گیرند که چه کسی رئیس‌جمهور بشود. معمولاً هم انتخابات حزبی است و هر حزبی نامزد خودش را به عنوان رئیس‌جمهور معرفی می‌‌کند. اما در طول تاریخ آمریکا مواردی بوده که در موارد معدودی، نامزدهای حزبی به فردی غیر از دو نامزد حزب رقیب رأی دادند و او رئیس‌جمهور شده است.

تلفات کرونا وضعیت ترامپ را وخیم کرده است. اما یادمان نرود که ترامپ یک شومن است و توان بالایی در مناظره و صحبت‌‌کردن دارد. ما باید هر دو احتمال را در نظر بگیریم. ضمن اینکه از ظواهر امر پیداست که ترامپ، با مطرح‌کردن امکان تقلب و حتی وجود تقلب، قصد ندارد که شکست را در انتخابات بپذیرد و در مقابل شکست، مقاومت خواهد کرد. اگر فاصله رأی‌های الکترال زیاد باشد، ترامپ چاره‌ای جز پذیرش نخواهد داشت. اما اگر فاصله‌ها کم باشد، ترامپ شکست را نمی‌پذیرد.

از آن طرف، دموکرات‌ها اگر با فاصله کمی از ترامپ شکست بخورند، قصد ندارند شکست را بپذیرند و چون اینجا مسئله نژادپرستی هم به ماجرای افکار عمومی آمریکا اضافه شده و مدتی است که تشنجات زیادی در آنجا ایجاد شده، حتی شاهد حرکت‌های مسلحانه نژادپرست‌ها از یک طرف و سیاه‌پوست‌ها از طرف دیگر بودیم، احتمال بهم‌ریختن امنیت آمریکا وجود دارد. به‌نظرم بهترین حالت برای ما این است که با فاصله خیلی کمی بایدن پیروز شود، چرا که ترامپ او را نخواهد پذیرفت و عدم پذیرش آن باعث بروز مشکلات زیادی در درون آمریکا خواهد شد. این بهم‌ریختگی اوضاع آمریکا به ضرر خود آمریکاست و اعتبار آمریکا را بیش از گذشته خدشه‌دار می‌کند.

اما فرض کنیم که این مشکلات پیش نیاید و ترامپ یا بایدن پیروز شود. واقعیت این است که هردو در دشمنی با ایران، نظر مشترک دارند و در رابطه با ایران اهداف مشترک دارند. هدف نهاییِ مشترکشان، تجزیه ایران و تصاحب منابع ثروت از جمله منابع نفت و گاز ماست. هرکس در این تردید کند، می‌توانیم بگوییم با واقعیت‌های جامعه آمریکا و مردم آمریکا آشنا نیست.

آن‌ها در دشمنی با ایران، هدف مشترک دارند؛ اما در تاکتیک متفاوت‌اند. تاکتیک‌های ترامپ خشن، سریع، علنی و شفاف است. منظور از خشن، جنگ نیست؛ مثل همین تحریم تسلیحاتی است، اما روش‌های دموکرات‌ها در دشمنی، هوشمندانه‌تر است. مثلاً شما می‌بینید در زمان اوباما، قطعنامه‌هایی در تحریم ایران به امضا رسید که چین و روسیه هم پای آن را امضا کرده بودند. یعنی اوباما توانسته بود کشورهای مختلف را علیه ما بسیج کند. اما در زمان ترامپ، چین و روسیه و خیلی از کشورهای دیگر هم تحریم شدند. حتی جنگ تجاری بین آمریکا و اروپا واقع شد و ترامپ آن‌ها را نیز تهدید به تحریم کرده است.

با روی کار آمدن آقای ترامپ، شکاف عمیقی در جامعه آمریکا ایجاد شد. رسانه‌های دو حزب، به افشاگری علیه همدیگر پرداختند و در این جنگ اعتبار جهانی‌شان را از دست دادند که این هم به نفع ماست. چرا که تمام رسانه‌های آمریکا وابسته به هر دو حزب، حداقل در رابطه با اسلام و ایران، همواره تحریف می‌کردند و واقعیت‌ها را به مردم کشورشان نمی‌گفتند. آمریکا با همسایگانش، مکزیک و کانادا، نیز دچار مشکل شده است. با هم‌پیمانانش مثل اروپا و ناتو هم دچار مشکل شده است. از بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی خارج شده و درصدد تضعیف و تقابل با آن‌ها برآمده و در اوج کرونا نیز با سازمان بهداشت جهانی وارد چالش شده است.

این‌ها همه از لحاظ سیاسی به نفع ماست. اما اثر آن روی اقتصاد ما چیست؟ در کشور ما، مبالغ زیادی به صورت ارز و طلا در دست مردم قرار دارد. اینکه مردم برای خرید طلا و ارز هجوم بیاورند، یا برای فروش آن هجوم بیاورند، در نرخ طلا و ارز اثر دارد. اگر مردم برای فروش هجوم بیاورند، قیمت طلا و ارز کاهش پیدا خواهد کرد. اگر برای خرید هجوم بیاورند، افزایش پیدا خواهد کرد. به همین نسبت در کوتاه مدت، در اقتصاد کشور مؤثر است. به نظر می‌رسد افکار عمومی تحت تأثیر تبلیغاتی که دولت راه انداخته است، بر این باور باشند که اگر بایدن رئیس‌جمهور شود، به برجام باز خواهد گشت و گشایشی برای ایران پیش خواهد آمد و در نتیجه، قیمت ریال و طلا نسبت به دلار بهبود پیدا می‌کند و ارزانی در این رابطه شاهد خواهیم بود.

دولت هم سعی می‌کند همزمان با این قضیه به خصوص در آستانه سال ۱۴۰۰ ارز را تزریق کند. به نحوی که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰، قیمت دلار کاهش پیدا کند. کمااینکه رئیس‌جمهور گفته بود تعیین قیمت دلار با من است و ما حتی می‌‌توانیم آن را تا پنج هزار تومان هم برسانیم. اینکه این حرف چقدر صحت دارد، بحث دیگری است و اینکه دولت چه مقدار ارز در اختیار دارد که بتواند ارزپاشی کند، این‌ها جای بررسی دارد.

به هر حال این تصور عمومی و این سیاست دولت که ارزپاشی کند، به ضرر اقتصاد کشور است، ولی می‌تواند برای دولت یک فایده موقت برای انتخابات در بر داشته باشد. می‌تواند اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار بدهد که البته این به زودی خنثی خواهد شد و برعکس آن کاهش قیمت‌هایی که مشاهده کردیم، شاهد افزایش قیمت‌ها خواهیم بود.

ضمن اینکه آمریکایی‌ها، چه ترامپ و بایدن و چه جمهوری‌خواهان و چه دموکرات‌ها، مایل هستند که اصلاح‌طلبان در ایران قدرت را همچنان در اختیار داشته باشند و حاضرند به آن‌‌‌ها کمک کنند. ممکن است یک گشایش موقتی نه به خاطر اقتصاد و مردم ایران، بلکه برای کمک به پیروزی اصلاح‌طلبان داشته باشند، زیرا ارزیابی آن‌ها این است که اصلاح‌طلبان در مقابل فشارهای آنان تسلیم خواهند شد. لذا، این حمایت‌ها تا زمانی است که اصلاح‌طلبان در انتخابات به قول خودشان پیروز شوند. اگر پیروز شدند تحریم‌ها و فشارها به شدت تشدید خواهد شد. چه ترامپ بشود و چه بایدن.

اگر در کشوری، دولت یا دولت‌مردان نشان دهند که فشارپذیر هستند، دشمن عملاً به اعمال فشار ترغیب می‌شود. لذا در صورت پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات،‌ فشارها به ایران تشدید خواهد شد و حد یقف ندارد. این موارد اثر انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران بود. البته از الآن تا زمان انتخابات سال ۱۴۰۰، چند ماهی زمان باقی مانده است. دولتی‌ها و اصلاح‌طلبان هم تلاش خواهند کرد که اگر بایدن بیاید، بحث مذاکره مجدد و بعد امتیاز دادن‌های مجدد را مطرح کنند. آن‌ها بر این باور هستند که فشارهای اقتصادی که به مردم وارد شده، باعث خواهد شد مردم از روی استیصال به این مذاکرات و عقب‌نشینی‌ها تن بدهند.

البته عرض کردم که اگر اصلاح‌طلب‌ها بر فرض در انتخابات پیروز شوند و ما یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب داشته باشیم، آن‌وقت فشارها به شدت سنگین خواهد شد. اما اگر یک رئیس‌جمهور ولایت‌مدار‌ که آشنا به دشمنی‌های آمریکا باشد و در مقابل دشمن بایستد، در انتخابات پیروز شود، عقب‌نشینی آمریکایی‌ها آغاز خواهد شد؛ چه ترامپ سر کار باشد چه بایدن. یعنی انتخاب یک رئیس‌جمهور مقتدر و ولایت‌مدار و دلسوز و مردمی، باعث عقب‌نشینی آمریکا از مواضعش و از تحریم‌ها خواهد شد.

اگر اصلاح‌طلبان در ایران روی کار باشند، فشارها را تشدید خواهد کرد. اگر افراد ولایت‌مدار سرکار باشند، ترامپ هم مجبور به عقب‌نشینی خواهد شد. ضمن اینکه اوضاع آمریکا روز به روز وخیم‌تر خواهد شد. همین هفته یا چند روز پیش بود که سازمان‌های بین‌المللی اعلام کردند که چین از نظر اقتصادی از آمریکا پیشی گرفته است. قبلاً می‌گفتند پیشی‌ خواهد گرفت، اما الآن می‌گویند پیشی گرفته است. تولید ناخالص داخلی چین به ۲۴تریلیون دلار رسیده، در حالی که تولید ناخالص داخلی آمریکا به ۲۰تریلیون دلار رسیده است. یعنی همین الآن اقتصاد چین، یک ششم بزرگ‌تر از اقتصاد آمریکاست. این رویارویی بین روسیه،‌ چین و ایران از یک طرف و آمریکا از طرف دیگر. همچنین اختلافاتی که بین اروپا و آمریکا وجود دارد، همه نشان‌دهنده افول روز افزون آمریکاست. نه ترامپ می‌تواند جلوی آن را بگیرد و نه بایدن می‌‌تواند.

ما شاهد این هستیم که اقتصاد جهانی از تک‌قطبی به سمت چندقطبی پیش می‌رود و ایران در چنین شرایطی جای مانور بیش‌‌تری نسبت به گذشته خواهد داشت.

فکرت: باتوجه به فضاسازی یک جریان سیاسی خاص در کشور، به نظر شما پیروزی احتمالی بایدن، در انتخابات ۱۴۰۰ تأثیری می‌گذارد؟ یعنی اصلاح‌طلبان می‌توانند فضاسازی کنند و بحث مذاکره‌ مجدد را راه بیندازند و باتوجه به شرایط اقتصادی، مردم را در تنگنا قرار بدهند تا اینکه از جریان طرفدار مذاکره، ‌رئیس‌جمهوری روی کار بیاید؟ یا مردم به بلوغ رسیده‌اند و دیگر به این جوسازی‌ها اعتماد نمی‌کنند؟

اصلاح‌طلبان معتقدند که اگر ما چند دور مردم را فریب داده‌ایم، پس باز هم خواهیم توانست. واقعیت این است که تمام رسانه‌های بیگانه چه در سیطره جمهوری‌خواهان باشند چه دموکرات‌ها، خواستار شکست نیروهای انقلابی و پیروزی وادادگان اصلاح‌طلب هستند. همچنان که در سال ۹۲ و ۹۶ هم ما شاهد این بودیم. حتی مثلاً در سال ۹۶ رئیس اسبق سازمان سیا از اینکه آقای روحانی رأی نیاورد، ابراز نگرانی کرده بود. تمام ضدانقلابیون خواستار پیروزی جناح اصلاح‌طلب هستند. این‌ها در حقیقت تا حد زیادی واداده و غرب‌زده هستند و از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند. حضور چنین افرادی در رأس قدرت در ایران،‌ با منافع آمریکا هم‌سو است. در حالی که ما شاهد این هستیم که آقای روحانی و اصلاح‌طلبان که دم از مذاکره و تعامل با آمریکا می‌زدند و می‌گفتند که اگر مذاکره کنیم یا اگر ما سرکار بیایم، فشارها بر ایران کم خواهد شد و تحریم‌ها لغو خواهد گردید، اینطور نشد و تاکنون شاهد افزایش این تحریم‌ها بوده‌ایم.

من معتقدم حتی اگر خانم کلینتون در رقابت با ترامپ پیروز می‌شد، این فشارها بازهم افزایش پیدا می‌کرد. زیرا قاعده روابط بین‌الملل بر اساس زور نهفته و نهاده شده است و اگر کشوری نشان بدهد که فشارپذیر است، این فشارها طبیعتاً ادامه پیدا خواهد کرد. من یک مثال می‌زنم: وقتی کسی برای اولین بار دزدی می‌کند و در دزدی خود ثروت کلانی را بدست می‌آورد، ترغیب می‌شود به دزدی‌های بیش‌تر و کارش را ادامه می‌دهد تا زمانی‌که گرفتار و دستگیر شود. این پول هنگفت به او مزه می‌کند. اگر کشوری نشان دهد که فشارپذیر است و حاضر است تسلیم شود، دشمن را نسبت به افزایش فشار ترغیب می‌کند، نه رفع فشار!

وقتی بر سر مذاکرات برجام، آقای روحانی می‌آید اظهار ضعف می‌کند و می‌گوید آب خوردن ما هم به برجام بستگی دارد و یا آقای ظریف می‌گوید هر توافقی بهتر از عدم توافق است، این دشمن را ترغیب می‌کند به اینکه امتیاز ندهد و به دنبال گرفتن امتیازات بیش‌تری باشد.

از آقای اوباما زمانی که رئیس‌جمهور بود، سؤال کرده بودند که شما چرا برجام را پذیرفتید؟ ایشان گفته بود: ساختار تحریم‌ها در حال فروپاشی بود و کشورها حاضر نبودند بیش از این خسارت بپذیرند و با ما در تحریم ایران همکاری کنند، لذا ما برای حفظ ساختار تحریم‌ها برجام را پذیرفتیم. در حالی که دولت‌مردان کشورمان می‌گفتند ما برای حذف تحریم‌ها برجام را پذیرفتیم. خوب نتیجه چه شد؟ هم در زمان اوباما و هم در زمان ترامپ و جمهوری‌خواهان، حجم و میزان تحریم‌ها بیش‌تر شد. در حقیقت ساختار تحریم‌ها نه تنها حفظ شد، ‌بلکه تشدید هم شد.

تنها راهی که ما در مقابله با این فشارها داریم این است که از درون درست عمل کنیم و راه آن هم اجرای اقتصاد مقاومتی است که متأسفانه این دولت به آن عمل نکرد و کوتاهی کرد. این ناشی از کدخدا دانستن آمریکاست.

آقای روحانی ‌می‌گفت آمریکا کدخداست و باید با او به تعامل رسید. راه‌حل تمام مشکلات را تعامل با آمریکا می‌دانست. الآن هم که می‌گوید هر لعن و نفرینی دارید به آمریکا و کاخ سفید بکنید، یعنی باز هم کدخدا را عامل همه مشکلات می‌داند و مشکلی در خودش نیست! آمریکا را تنها راهکار رفع مشکلات می‌داند و هنوز هم نمی‌پذیرد که ما در ایران هم می‌توانیم مقاومت کنیم و باید این کار را بکنیم. یعنی، چه آن زمانی که دم از تعامل با آمریکا می‌زد و می‌گفت آقای اوباما آدم مؤدبی هست و چه الآن که علیه ترامپ صحبت می‌کند، در هر دو صورت در اعماق ذهن این دولت این است که آمریکا کدخداست. این نگاه است که برای ما مشکل ایجاد کرده است. امیدوارم که در سال ۱۴۰۰ کسی سرکار بیاید که دشمن‌‎شناس باشد، ملت خودمان را باور داشته باشد و برای تحقق اقتصاد مقاومتی برنامه داشته باشد و اهل مقاومت باشد، نه تسلیم.

اگر بگویند کلید رهایی از مشکلات و کلید پیشرفت سریع‌تر کشورمان چیست؟ باید بگویم که عمل به شعارهای سال مقام معظم رهبری که در طی سال‌های گذشته اعلام کردند، است. این شعارها عمل می‌خواهد؛‌ هم توسط دولت‌مردان و هم توسط تک‌تک مردم؛ بایستی این شعارها عملی شوند. در این‌صورت ما می‌توانیم به سرعت تحریم‌ها را خنثی کنیم و از فضای چندقطبی‌شدن جهان هم بهره ببریم و دشمنانمان را هم مانند دفعات گذشته شکست بدهیم.

فکرت: ممنون از اینکه در این گفت‌وگو شرکت کردید.

منبع خبر : اختصاصی فکرت

fekrat.net/?p=2883

۹۹/۰۸/۱۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">