یادداشت: جایگاه زن در ایدئولوزی اسلام و غرب
✍️یادداشت دکتر محمدحسن قدیری ابیانه
📰روزنامه حمایت ۱۶ بهمن ۹۹
صاحبان ثروت و قدرت نامشروع در دنیای غرب برای لاپوشانی زد و بندها و فسادهای متعدد خود و بهمنظور اینکه مظالم و سلطهگریها مورد اعتراض مردم قرار نگیرد، توجه افکار عمومی را به سمت مسائلی جانبی و حاشیهای سوق دادهاند. در این راستا، اقدامات مختلفی در دستور کار قرارگرفته و روشهای متعددی بکار بستهشده است. بهعنوان نمونه، بعضی از متنفذان و ثروتمندان غربی، صاحب باشگاه فوتبال، مؤسسات مدلینگ و طراحی و تولید پوشاک و حتی رسانههای مختلف هستند اما میتوان گفت که سوءاستفاده ابزاری از زنان در شکلها و فرمهای گوناگون، وجه تشابه همه آنان است. تشویق به برقراری روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده و به جریان انداختن جاذبه زنانه بهمنظور تحمیق جامعه و بهویژه مردان، از جمله کارکردهای دستگاههای قدرت و ثروت است که تحمیق و انحراف فکری و ایدئولوژیک زنان، مقدمه آن به شمار میرود. در جهانبینی غرب، ارزشمندی و گرانسنگ بودن زنان به جذابیتهای ظاهری و فیزیکی آنها در بعد اجتماعی و اقتصادی گرهخورده و ایبسا، زنانی بدون هیچگونه تحصیلات دانشگاهی یا هنرمندی ویژه، بهسرعت مشهور شده و میلیونها نفر هوادار پیدا میکنند. طبعاً فریبندگیهای زنانه در اشکال مختلف، باعث سرگرم شدن جوامع غربی بهخصوص جوانان میشود و از پرداختن به امور زیربنایی و ماهوی باز میمانند. در اسلام اما جذابیتهای زنانه صرفاً در چارچوب خانواده ارزش پیدا میکند و مجوز تسری آن به حوزههای اجتماعی و اقتصادی داده نشده است. بنابراین زنان در غرب برای کسب جایگاههای برتر اجتماعی و به دست آوردن فرصتهای اقتصادی، خواهناخواه به سمت رونمایی از جذابیتهای بصری و فیزیکی خود میروند تا گوی سبقت را از رقبایشان بربایند.
طبیعتاً ظرف زمانی این رقابت بیانتها نیست، برای مدت محدودی مجال خودنمایی دارند و پس از روی دادن عوارضی از قبیل تصادف، بیماری و کهولت، از دایره توجهات خارجشده و به فراموشی سپرده میشوند. این فرایند قاعدتاً بدون عوارض روحی و جسمی نیست؛ کما اینکه آمار بیماریهای روحی و روانی و مصرف داروهای ضدافسردگی در جوامع غربی هر روز در حال رکوردشکنی است.
طبعاً در جامعهای که روابط جنسی با همجنس ترویج و ترغیب میشود و طبق مصوبات برخی از پارلمانهای غربی، رابطه جنسی با حیوانات نیز از حیطه جرم انگاری خارجشده، ایبسا جایگاه زنان تنزل پیدا کرده و مردان آنها را صرفاً وسیلهای برای رفع غرایز خود میبینند.
برخلاف سنت جاهلی غرب، ارزش زن در اسلام نه به اندام و آرایش او بلکه به فضایلی همچون تقوا، اخلاق حسنه، گشادهدستی و دستگیری از مؤمنان و محرومان و ... سنجیده و ارزیابی میشود و چنانچه زنی بخواهد حائز رتبههای اجتماعی شود، باید این خصایص انسانی-الهی را تقویت کند. لذا پیشرفت جامعه که بستگی به این جنبهها دارد، در جوامع اسلامی بسیار سریعتر از تمدنهای غربی میتواند رخ دهد.
وجه افتراق شکوهمند دیگر کشورهای مسلمان که حقیقتاً باعث افتخار و مباهات است، اینکه برخلاف جامعه غربی، هر چه سن زنان بالاتر میرود و به دوره سالمندی میرسند، ارجوقرب و احترام آنها بیشتر میشود، حالآنکه در کشورهای اروپایی و آمریکایی، نه از جهت تطابق با ارزشهای لیبرالیسم و نه از منظر فرهنگی، سالمندان محترم شمرده نمیشوند. نمونه آن، دستورالعمل مراکز پزشکی غربی برای خارج کردن سالمندان و معلولان جسمی و ذهنی از لیست اولویتهای درمانی کرونا و مقدم داشتن پذیرش ثروتمندان و صاحبان قدرت بود.
از سوی دیگر، حجاب ستیزی در غرب به شکل امروزی آن بهنحویکه با هر نوع نماد دینی و مذهبی مخالفت میشود، با آئین مسیحیت نیز در تضاد است و حضرت مریم (س) طبق آیات قرآن، زنی پاکدامن و پرهیزگار بود. ضمن اینکه هر زن متشخصی فارغ از دین و آئین، اجازه نمیدهد که مردی به دیده حیوانی به او نگاه کند و طعمه هوسرانی او قرار گیرد.
درنتیجه تثبیت چنین نگاهی به زنان در غرب، جنبش «فمینیستها» اوج گرفته و سران و هواداران این گروه، قائل به برتری زنان در برابر مردان هستند. در آئین محمدی (ص) اما مردان در برابر زنان قرار ندارند بلکه این دو، مکمل و یاریگر یکدیگر در کسب موفقیتهای دنیوی و اخروی هستند. اسلام با ملاحظه ویژگیهای زنان و مردان، وظایفی را حسب توانمندی و احساسات آنها تعیین کرده و تقسیمکار صورت گرفته، دقیقاً مطابق فطرت و عدالت است نه جفا و ظلم در حق آنها. بهبیاندیگر، امر و نهی از ورود زنان یا مردان مسلمان به برخی امور، ناظر به ویژگیهای منحصر بفرد آنهاست و لذا نمیتوانند در جای یکدیگر، ایفای نقش کنند.
افزون بر این، سالهاست که تئوریسینهای نظام لیبرال دموکراسی برای استعمار و چپاول کشورهای اسلامی، این انگاره غلط را تبلیغ میکنند که پیشرفتهای امروز غرب، حاصل آزادی بیحد و حصر زنان و در نتیجه شکوفایی استعدادهای آنان است؛ اتفاقی که با کشف حجاب و اختلاط زن و مرد در جوامع اسلامی نیز امکان تحقق دارد.
پاسخ این شبهه را باید در مراجعه به کشورهای بسیار فقیر اما بهظاهر برخوردار از آزادی پوشش جستجو کرد، چراکه اگر بنا به پیشرفت و ترقی بود، آنها نیز باید به این مرحله میرسیدند و ثروتمند و مرفه میبودند. رمز رکوردداری و جلوداری برخی از کشورهای غربی از این رو، ارتباطی با پوشش یا ولنگاری در روابط میان دو جنس ندارد بلکه به فوت و فنهای موفقیت در کار از جمله پشتکار، سختکوشی، نظم، زمانشناسی، تعهد به انجاموظیفه، رعایت سلسلهمراتب، مسئولیتپذیری و مسائلی از این دست بازمیگردد.
و بالاخره اینکه اصرار برخی بر آزادی حجاب به این دلیل که سمبل و دروازه ورود به مدرنیسم است، در حقیقت ماسکی عوامفریبانه بوده و در پس آن، تفکر رضاخانی نهفته است. زنان ایران اسلامی دوشادوش مردان و بدون کنار گذاشتن حیا و عفت خود، به مدارج رفیعی در مباحث علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و .... رسیدهاند که در برخی حیطهها بعضاً از جوامع صاحب سبک نیز سبقت گرفتهاند. در نتیجه، سالروز میلاد ام الائمه، حضرت زهرا (س) بهعنوان زنی تأثیرگذار در جامعه نبوی (ص)، یادآور این حقیقت است که اثربخشی زنان در لایهها و ابعاد مختلف با حفظ عفت و حجاب منافاتی ندارد و سیاه نمایی دراینباره، تأثیری بر حیا و پاکدامنی قاطبه زنان کشورمان نخواهد داشت.