پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۰، ۰۲:۰۶ ق.ظ

۰

سه شنبه، 04 خرداد 1400

با اعلام نظر نهایی شورای نگهبان درباره کاندیداهای احراز صلاحیت شده، نام های شناخته شده ای همچون احمدی نژاد، لاریجانی، پزشکیان و جهانگیری از دور انتخابات کنار رفتند. برای بررسی ابعاد این رویداد سیاسی در کشور به سراغ دکتر محمد حسن قدیری ابیانه سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در استرالیا، مکزیک و بلیز رفته ایم.

ساعد نیوز: وزارت کشور اسامی هفت کاندیدای احراز صلاحیت شده توسط شورای نگهبان را اعلام کرد. اسم های بزرگی برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده بودند که احراز صلاحیت نشده اند از جمله آقای جهانگیری و آقای لاریجانی. نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟

محمد حسن قدیری ابیانه: بسم الله الرحمن الرحیم. به اعتقاد من، شورای نگهبان این دور در مقایسه با دوره های قبل، بیشتر و به نحو بهتری به وظیفه خودش در بررسی صلاحیت کاندیداها عمل کرد. طبیعی است که در تأئید صلاحیت کاندیداها باید وظایف رئیس جمهور مد نظر قرار بگیرد. من شخصاً از عدم تأئید صلاحیت آقای لاریجانی تعجب کردم. طبق شنیده ها، دلیل رد صلاحیت ایشان، حضور فرزندش در آمریکا است و ظاهرا شورای عالی امنیت ملی هم پیشتر تصمیم گرفته بود که کسانی که پست ریاست جمهوری را میخواهند در اختیار بگیرند نباید هیچ یک از فرزندانشان در کشور متخاصم یعنی آمریکا که با ملت و نظام ما دشمنی دیرینه دارد حضور داشته باشند. چون این یک نوع ضعف برای رئیس جمهور محسوب می شود و این ارتباط عاطفی می تواند به منافع ملی و امنیت کشور ضربه وارد کند. به نظر می رسد که اگر دلیل همین بوده باشد، شورای نگهبان کاملاً به حق به وظیفه خودش عمل کرده است. درباره آقای جهانگیری قضیه از این هم روشن تر است. کسی که مسئول مبارزه با فساد است و نسبت به فساد برادر خودش موضع نمی گیرد و آنهم پس از ۸ سال فقط می گوید که این فساد در دوره دولت پیشین رخ داده، چطور می تواند مسئول مبارزه با فساد شود؟! از سوی دیگر، نظام امکان تبلیغات ریاست جمهوری را رایگان در صدا و سیما در اختیار کاندیداها قرار می دهد تا خودشان را به مردم بشناسانند و این امکانات هم طبیعتاً محدود است. نمی شود صد نفر را تأئید صلاحیت کرد؛ اگر این اتفاق بیفتد، مثل مجلس شورای اسلامی هیچ امکانی در صدا و سیما نمی شود در اختیار این نامزدها قرار داد چون امکان و ظرفیتش وجود ندارد. در کشورهای دیگر، این معرفی نامزدها در تلویزیون پولی است و مراکز قدرت و ثروت هستند که هزینه های نامزد را پرداخت می کنند و در عوض برداشت خودشان را هم در دوره ریاست طرف مقابل می کنند. مثل آمریکا که هزینه تبلیغات برای هر نامزد به بیش از 1 میلیارد دلار رسید! اگر صدا و سیما این امکان را در اختیار نامزدها نگذارد، نامزدها صدها میلیارد تومان باید هزینه کنند تا خود را در سراسر کشور معرفی کنند و در نتیجه فقط صاحبان ثروت های کلان و یا نامزدهایی که مورد حمایت سرمایه داران بزرگ باشند می توانند در رقابت اصلی شرکت کنند و این به صلاح کشور نیست. آن کسی که این هزینه را پرداخت می کند در مقابل انتظاراتی دارد و این دقیقاً خلاف آرمان های انقلاب اسلامی است. امام فرمودند که هیچگاه نگذارید که لیبرال ها و مرفهین زمام امور را در دست بگیرند. این یک امر کاملاً طبیعی است که کسی که صلاحیت ندارد اجازه ورود به میدان انتخابات را نداشته باشد. این خوب است که ما یک روزی واقعاً 100 نفر را داشته باشیم که مثل این 7 نفر که اعلام شده اند تمام شرایط را داشته باشند. خود من جزو کسانی بودم که ثبت نام کردم و احراز صلاحیت نشدم. تعریفی که شورای نگهبان از رجل سیاسی دارد، یک تعریف خاصی است. بُعد سابقه مدیریت کلان اجرایی یکی از ملاک‌های آنهاست که حداقل در سطح استاندار باشد. یعنی شما اول باید دهها یا صدها هزار نفر را مدیریت کرده باشید که بیائید زمام امور هشتاد میلیون شهروند و میلیونها کارمند دولت را به دست بگیرید. البته من سفیر بوده ام و به لحاظ اداری، رتبه ای بالاتر از یک استاندار است ولی از نظر شورای نگهبان دایره مدیریت سفارت و مجموع پرسنل آن محدود است و این سابقه کافی نیست. درست هم هست. نهایت کارمند بزرگترین سفارت ما در خارج از کشور، به صد نفر هم گاه نمی رسد. این استدلال کاملاً منطقی است و من هیچ اعتراضی ندارم.

ساعد نیوز: به نظر می رسد با رد صلاحیت آقای لاریجانی و آقای جهانگیری، سلیقه های حاضر در انتخابات پیش رو محدود شد. آیا به نظر حضرتعالی این برای آینده انتخابات تأثیری دارد؟

محمد حسن قدیری ابیانه: به هر صورت، این افراد صلاحیت شان احراز نشده است. یعنی شرایط کافی را برای احراز صلاحیت نداشته اند. آقای جهانگیری به عنوان کسی که باید در خط مقدم مبارزه با فساد با مفسدان بجنگد حکم انفصال از خدمت گرفته است. ضمنا فساد بزرگی توسط برادر آقای جهانگیری صورت گرفته است. ایشان چه موضعی نسبت به این فساد گرفته است؟ وعده های دروغین ایشان به مردم را ببینید. نظام را در چه موقعیتی قرار داده است؟ در مورد آقای لاریجانی بحث این است که وقتی ما از مردم میخواهیم که فشارهای وارده از سوی دشمن را تحمل کنند و در شرایط دشوار اقتصادی زندگی کنند، چطور می توان تحمل کرد که آقازاده ها در کشور متخاصم در ناز و رفاه زندگی کنند؟! افکار عمومی نسبت به این امر حساس است. این منطقی نیست. شورای نگهبان کاملاً بر اساس موازین تعیین شده این افراد را احراز صلاحیت نکرده است.

ساعد نیوز: آقای احمدی نژاد نیز جزو رد صلاحیت شده ها است.

 مورد ایشان، بسیار منحصربفرد است. تمام خطوط قرمز نظام را رد کرده اند و هنوز هیچ برخوردی هم با ایشان نمی شود. کارشان به تهدید رهبری معظم انقلاب اسلام کشیده و گفته اند که مکاتبات محرمانه را منتشر می کنند. نظرتان در این خصوص چیست؟ چرا نظام با احمدی نژاد برخورد نمی کند؟

محمد حسن قدیری ابیانه: آقای احمدی نژاد دیگر آن احمدی نژاد سال های ابتدایی دولت اول اش نیست. مورد او مثل مورد طلحه و زبیر در تاریخ اسلام است که زمانی صحابه پیغمبر بودند ولی شمشیر بر علیه امام علی ع علی کشیدند. یا شمر که در رکاب حضرت علی (ع) جنگید و جانباز شد و بارها پای پیاده به مکه رفت و در نهایت به دلیل انحراف از خط نبوت، حلقوم پسر فاطمه را برید! احمدی نژاد عوض شده است. یک عده متأسفانه هنوز این مسأله را ملتفت نشده اند. این البته به خاطر ضعف تبلیغاتی ما است. تصور من این است که نظام ایشان را آزاد گذاشته است تا چهره واقعی خودش را به مردم نشان بدهد. درست مثل ماجرای آیت الله شریعتمداری که بسیاری از هموطنان آذری ما هم خالصانه به ایشان ارادت داشتند ولی در نهایت معلوم شد که هویت اصلی این آدم چیست. در جریان کودتای نوژه فیلمی کشف شد که در این فیلم رسماً شریعتمداری اعلام کرده بود که طرفدار کودتا است. در این کودتا میلیونها آدم بیگناه امکان داشت قربانی شوند! بعد از این که این فیلم روشن کرد که هویت این فرد چیست؟ خود مردم رساله های عملیه وی را به در خانه اش ریختند. در مورد آقای احمدی نژاد هم کم کم این جریان آغاز شده است. جدایی آقای داوری از ایشان و افراد دیگر این را نشان می دهد. این که ایشان می گوید اسناد محرمانه دولتی را در اختیار دارد این خودش جرم است. هیچ مسئولی حق ندارد، این اسناد را از محل خدمتش خارج کند؛ چه رسد به این که بعد از اتمام دوره مسئولیتش بخواهد آنها را منتشر کند! حتی اگر حرفی که ایشان درباره نامه های محرمانه می زند بلوف باشد؛ همین بلوف هم جرم محسوب می شود. انتشار یک سند محرمانه طبقه بندی شده صادره از سوی شخصیت حقوقی رییس جمهور فقط به دستور رئیس جمهور حاضر می تواند صورت بگیرد! این آدم که زمانی یک نامه را امضاء کرده به خاطر شخصیت حقوقی اش بوده است نه شخصیت حقیقی اش. در آمریکا اگر کسانی اسناد لانه جاسوسی را در اختیار داشته باشد این مصداق جرم است؛ چون این اسناد آمریکا محرمانه هستند. درست است که در ایران منتشر شده است ولی یک آمریکایی حق نگه داشتن آنها را ندارد.

آقای احمدی نژاد با مواضع اش فقط دارد پرونده اش را سنگین می کند. روزی فراخواهد رسید که در دادگاه باید پاسخگوی جرایم خودش باشد. آن روز هم خیلی دیر نیست. امیدوارم که از خر شیطان پائین بیاید. او حق تهدید هیچکس را ندارد. او می گوید اگر من تأئید صلاحیت نشوم، انتخابات مشروعیت ندارد. این چه حرفی است. اگر او خودش را ملاک حق می داند، فی الفور نیاز به بستری شدن در بیمارستان دارد؛ چون مشاعر خودش را از دست داده است.

ساعد نیوز: کاندیداهای مورد نظر اصلاح طلبان نتوانستند نظر شورای نگهبان را جلب کنند. این دو نفری هم که باقی مانده اند، اقبالی نسبت به آنها وجود ندارد. می ماند 5 کاندیدای دیگر که به غیراز آقای رضایی، 4 نفرشان یک حرف و سلیقه را دارند. البته آقای رضایی هم به آقای رئیسی تمایل دارد. به نظر می رسد که زمینه برای ریاست جمهوری آقای رئیسی مهیا شده است. بسیاری نقد دارند که چرا رئیس یک قوه باید خواهان ریاست قوه دیگر باشد؟ این نقد را چطور می شود پاسخ داد؟

محمد حسن قدیری ابیانه: این تقصیر شورای نگهبان نیست که تمام افرادی که از سوی یک حزب برای انتخابات معرفی شده اند صلاحیت ندارند. تاج زاده هیچ یک از ارکان نظام اسلامی را قبول ندارد؛ چطور این آدم می خواهد تأئید صلاحیت بشود. گفته میشود که از میان 40 نفر عضو شورای مرکزی جریان اصلاح طلبان، 35 نفر تاج زاده را کاندیدای نخست حزب در بین ثبت نام کنندگان معرفی کرده اند. این 35 نفر خودشان هم باید رد صلاحیت بشوند چون به کسی که حتی شرایط کارمندی جمهوری اسلامی ایران را ندارد، می خواهند قبای ریاست جمهوری بپوشانند. آن 5 نفر دیگر هم اگر سکوت کرده اند، گناهشان از آن 35 نفر کمتر نیست. من شاکر هستم که شورای نگهبان بدون تعارف با هیچ کس، فقط بر اساس مُر قانون اساسی، صلاحیت ها را بررسی کرده است. در مورد آقای رئیسی باید بگویم که ایشان با حکم رهبری مسئول آستان قدس رضوی شدند. مدتی بعد رهبری ایشان را رئیس قوه قضائیه کردند و ایشان مستقیم رفتند سراغ مراکز اصلی فساد و یقه گردن کلفت ها و آقازاده ها را چسبیدند. نکته اینجا است که ریشه فساد در قوه مجریه است. اگر این ریشه خشکانده شود، قوه قضائیه بارش سبک تر خواهد شد. با این فلسفه ایشان آمدند وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شدند. اگر ایشان رئیس قوه مجریه شوند دیگر به کسی اجازه نمی دهند که حقوق نجومی بگیرد؛ دیگر چشم شان را به فساد در قوه مجریه نمی بندند. مثل روحانی به خاطر فساد برادرشان، نظام را تهدید به جنگ نمی کنند. ایشان در قوه قضائیه، در قضیه واگذاری های فسادآفرین، چقدر قوی عمل کردند. رشت الکتریک و هفت تپه را برگرداند به اموال مردم. هفت تپه با هزاران هکتار زمین و کلی تجهیزات به 180 میلیارد تومان واگذار شده بود و فقط 6 میلیارد تومان پول دریافت شده بود. به این آدم مفسد 2 میلیارد دلار ارز دولتی هم داده شده بود! کسانی که این فساد بزرگ را رقم زدند باید محاکمه شوند. این ریشه اش در قوه مجریه است. در قضیه ارز چندنرخی ببینید امضای طلایی چه بلایی سر مملکت آورده است؟! با یک امضای طلایی می تواند دلاری 20 هزار تومان کاسب شد! این میشود فساد! این فسادآفرین است. آقای رئیسی به دنبال این خواهد بود که این مجاری فساد را ببندد تا فساد در سیستم ایجاد نشود. این طور هم نیست که ایشان با شرکت در انتخابات ریاست جمهوری حکم رهبری را لغو کرده باشد. به هیچ وجه این طور نیست. رؤسای قوا نیازی به استعفا برای شرکت در انتخابات ندارند. همان طور که آقای روحانی برای ثبت نام در دور دوم نیاز به استعفا نداشت یا آقای لاریجانی نیازی به استعفا از ریاست مجلس نداشت. اگر هم آقای رئیسی رئیس جمهور شد؛ باز رهبری حکم شان را تنفیذ خواهند کرد. در انتخابات دوره قبل، دروغ های زیادی به آقای رئیسی بستند و تبلیغات سنگینی بر علیه ایشان بود. این که اگر ایشان بیاید دلار میشود 5 هزار تومان!!!! یا در کوچه ها دیوار خواهند کشید. امروز کسانی که دور قبل به رئیسی رای ندادند از رای خود به دولت فعلی پشیمان هستند. تبلیغات علیه آقای رییسی شروع شده است. اما نوع آن عوض شده است. الان می گویند ایشان در قوه قضائیه خوب کار می کند حیف است از این قوه برود؟ پاسخ این افراد هم این است که ایشان برای خشکاندن ریشه فساد به قوه مجریه می رود. اگر آقای رئیسی ریاست قوه مجریه را به دست بگیرد دیگر وزیر با ثروت چند هزار میلیاردی در کابینه حضور نخواهد داشت. منافع مردم فدای منافع شخصی نخواهد شد. ایشان آدم سالمی هستند و با کسی هم تعارف ندارند و این برای مردم و نظام بهترین چیز است. ریشه های فساد خشکانده شود پرونده های کمتری از فساد شکل خواهد گرفت و بار قوه قضائیه هم سبکتر خواهد شد.

۰۰/۰۳/۰۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">