در گفتگوی کلام تازه با قدیری ابیانه مطرح شد: بایدن به دنبال اعمال تحریمهای هوشمند علیه ایران است
با توجه به اهمیت بیش از پیش سیاست خارجی در مواجهه با چالشهای جهانی و منطقهای، گفتگویی انجام دادیم با دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، سفیر اسبق ایران در مکزیک و استرالیا، محقق و تحلیلگر در حوزه سیاست خارجه و دارای دکترای مدیریت استراتژیک که در ادامه شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.
مهم ترین چالش پیش روی حوزه ی سیاست خارجی ایران را چه موضوعاتی می دانید؟
سیاست خارجی و نفوذ کلام هر کشوری به عوامل متعددی بستگی دارد، یکی از این عوامل تیم مذاکره کننده است که این تیم مذاکره کننده چه مقدار اعتماد به نفس داشته و چه مقدار به زبان بین الملل مسلط و با واقعیت مواضع آشکار و پنهان طرفهای مقابل آشناست. اما مهم ترین عامل، قدرت و اقتدار نظامی است که این سیاست خارجه را شکل میدهد. به عنوان مثال رابطهی هیئت دیپلماتیک کشور ما با وضعیت کشور، مثل رابطهی سوزن چرخ خیاطی با چرخ خیاطی است. مهم است که این سوزن چرخ خیاطی از چه آلیاژی است و چه مقدار استحکام دارد و مهم تر آنکه به چه چرخ خیاطی با چه توانایی ویژه ای وصل است.
اگر وضعیت اقتصادی، نظامی، سیاسی و فرهنگی کشور قوی باشد طبیعتا اثر خود را در سیاست خارجی خواهد گذاشت. برای مثال قدرت نظامی ما باعث شده در حوزه ی بین المللی دشمن جرات تهدید و یا عمل به آن را نداشته باشد. در ضربه زدن به پایگاه نظامی آمریکا در عراق (عین الاسد) و عدم واکنش دشمن، به دلیل همین قدرت نظامی است و نه به خاطر مذاکرات سیاسی. اگر ما در سیاست خارجی و از بعد اقتصاد مقاومتی قوی عمل کنیم و اگر ملت ما حول محور ولایت منسجم بوده و تنها یک صدای هم سو با مواضع رهبری از سمت کشور ما شنیده شود طبیعتا اثر خود را در سیاست خارجی خواهد گذاشت و همین در نهایت باعث رفع تحریم ها و یا خنثی سازی آن خواهد شد. هرچه ما در سیاست خارجی منبعث از توان داخلی خود قوی تر باشیم دشمن هم چاره ای جز عقبنشینی نخواهد داشت.
شاهد تیرگی روابط ایران با کشورهای منطقه به ویژه کشورهای عربی هستیم برای بهبود این روابط چه باید کرد؟
ایران همواره خواهان روابط خوب با همسایگان خود بوده است حتی اگر نظام سیاسی حاکم بر آن دولت را قبول نداشته باشد. برای مثال زمانی که قطر مورد محاصره قرار گرفت ایران برای رهایی از این محاصره کمکهای بسیار زیادی به قطر کرد هرچند نظام سیاسی آن مطلوب ما نیست. بنابراین عملکرد ایران درست مغایر با خواسته استکبار است. استکبار همواره خواستار روابط مخدوش بین کشور ما و کشورهای همسایه بوده است و برای مخدوش کردن این روابط تلاش بسیاری میکند. در زمان تسخیر لانه جاسوسی به سندی دست یافته شد که سند بسیار مهمی است و مربوط به CIA است.
سازمان سیا به شبکههای خود در مورد چگونگی جعل سند به اصطلاح سری آموزش می دهد و به یکی از موارد که جعل سند سری تهیه شده توسط آمریکا اشاره می کند. این به اصطلاح سند سری برای ارسال به سازمان امنیت کشور دوست بود. هشدار می دهد که نزدیک بود سازمان امنیت مذکور به جعلی بودن سند پی ببرد. این نشان میدهد یکی از روش هایی که سازمان های جاسوسی به کار میبرند ارسال مطالب و اطلاعات جعلی برای باور توطئه ایران علیه آن کشورها و ایجاد موضع علیه ماست.
مثلا ممکن است بگویند ایران قصد بمب گذاری در عربستان را دارد و مکمل این سندسازی بمبگذاری توسط خود آن هاست که در آخر آن را به گردن ایران بیاندازند. ایران همواره خواهان روابط مطلوب با کشورهاست و دشمنان ما نیز در تلاش برای ایجاد مانع در مسیر گسترش این روابط هستند و این روشی است که سازمان های جاسوسی به کار می گیرند و ما گاهی غافل هستیم و باید دلایل جعلی بودن این اسناد را در اختیار دیگران قرار بگیرد.
کشور ما از پیروزی انقلاب تاکنون بیش از چهل انتخابات را برگزار کرده است و برخی از کشورها این سیستم انتخاباتی را ندارند و و از این امر احساس خطر می کنند و نگران هستند که مردم خودشان خواستار مشارکت در اداره کشورشان شوند و این امری نیست که سلاطین و شیوخ بپسندند. لذا از ابتدای انقلاب اسلامی خصومت آنان با ایران آغاز شد.
انقلاب اسلامی به نام اسلام شکل گرفت و مردم منطقه ما مسلمان هستند و آن ها برای این که تاثیر انقلاب را از بین ببرند با گفتن این که انقلاب ما شیعی و عجمی است سعی در دشمن نشان دادن شیعیان نسبت به سنی ها داشتند درحالی که حضرت امام حتی از پیش از انقلاب نیز شعار وحدت سر می دادند و بر وحدت تاکید داشتند. این درحالی است که در زمان شاه که ایران رسما شیعه بود، به دلیل سلطنتی بودن حکومت و عدم برگزاری انتخابات، سلاطین عرب احساس خطر نمی کردند.
اما اتفاق بعدی در عراق بود، در زمان سرنگونی صدام علی رغم تلاش آمریکایی ها برای تجزیه عراق و ضربه زدن به مرجعیت و شیعیان که اکثریت مردم را شامل می شوند، عراق تجزیه نشد و آمریکا هم به اهدافش نرسید و اکثریت مسئولین را شیعیان تشکیل دادند. عراقیها شیعه اما عرب هستند. لذا علیه عراق هم که انتخابات برگزار می شود توطئه کردند. پس از این نیز انقلاب مصر شروع شد و محمد مرسی با انتخابات به پیروزی رسید. عربستان و کشورهای منطقه به دلیل عرب و سنی بودن مصریان احساس خطر کردند و لذا تمام تلاششان را برای ساقط کردن مرسی انجام دادند و سیسی را به حکومت رساندند. ترس آن ها، درخواست مردم خودشان برای انتخاب مسئولین شان است، البته سیاست ما کماکان این است که روابطمان را با این کشورها بهبود ببخشیم و ترسی که نسبت به ما دارند را از بین ببریم و با اثبات اقتدار خود، به آن ها ثابت کنیم که قصد دخالت در امور آن ها را نداریم.
قابل ذکر است که طبق گفته یکی از مقامات امارات، این کشور به تنهایی سالانه هفت میلیارد دلار برای سنی سازی شیعیان ایران هزینه می کند. سیاست ما از ابتدای انقلاب سیاست تقویت روابط بوده در صورتی که در دولت فعلی ایران بنا را بر این گذاشته اند که همه چیز دست کدخدا یعنی آمریکاست و ابتدا باید آمریکا را راضی کرده تا سپس رضایت دیگران را جلب کنند و در این راستا هم دچار اشتباهات عدیده ای شدند.
اولویت های اصلی دولت آینده در حوزه سیاست خارجی را چه مواردی می دانید؟
در بعد داخلی، دولت آینده باید تقویت همه جانبه کشور از ابعاد اقتصادی، وحدت ملی، انسجام و همچنین تقویت قدرت نظامی را دنبال کند که قطعا بر سیاست خارجی نیز تاثیرگذار خواهد بود.
در بعد سیاست خارجی نیز باید همسایگان خود را با جمعیت حدودی ۸۰۰میلیون نفر مورد توجه قرار دهیم و این موضوع باید از سیاست های اصلی ما باشد و این واقعیت نیز وجود دارد که جهان از حالت تک قطبی با محوریت آمریکا به جهان چند قطبی تبدیل می شود و محوریت اقتصاد جهان از آمریکا، اروپا و غرب در حال انتقال به آسیا است. آسیا دارای رشدی سریع در تولید ناخالص ملی است و آمریکا نیز از لحاظ اقتصادی رو به افول است، بنابراین نگاه به شرق نه به عنوان وابستگی بلکه به عنوان توجه به روابط با کشورهای شرقی باید در اولویت ما باشد هرچند که این بدین معنا نیست که ما باید روابطمان را با کشورهای غربی قطع کنیم. واقعیت امر این است که اروپاییان نیز متوجه شده اند که ثقل اقتصاد جهان به سمت شرق در حرکت است و این نیز باید در سیاستهای ما لحاظ شود.
در سیاست خارجی همچنین ما باید دشمن و سیاست هایش را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم با توطئه ها و عوامل شان به خوبی مقابله کنیم و عمق استراتژیک خود در منطقه را تقویت نمائیم.
کشورهایی مثل عراق، یمن، لبنان، سوریه، بحرین، افغانستان و بسیاری از کشورهای دیگر عمق استراتژیک ما هستند و اگر روزی مردم یمن به صورت کامل بر کشورشان مسلط شوند بر نقطه مهمی چون باب المندب مسلط می شوند، اگر مردم مصر روزی به پیروزی برسند کانال سوئز به طور کامل در اختیار جهان اسلام قرار خواهد گرفت و به دلیل اهمیت این موارد قدرت های جهانی تلاش می کنند که کشورهایی که در این نقاط استراتژیک قرار گرفته اند را تجزیه و تضعیف سازند.
باید سعی کنیم که در تیم سیاست خارجی خود تجدید نظر کرده و سعی کنیم از افراد قوی استفاده کرده و در اعزام به ماموریت ها بویژه اقتصادی، مطبولاتی و فرهنگی خود را محدود به انتخاب از نیروهای وزارت خارجه نکنیم و از افرادی در سطح کشور که در حوزههای مختلف توانایی بالای انجام کار دارند استفاده کنیم و برای بُعد اقتصادی نیز در روابط خارجی اهمیت ویژه قائل باشیم.
یکی از مسائلی که در عرصه سیاست خارجی به ویژه برجام شاهد بودیم بدعهدی آمریکا و کشورهای اروپایی در قبال عمل به تعهداتشان بود. به نظر شما با روی کار آمدن بایدن امکان احیای برجام وجود دارد؟
برجام جسد متعفنی بیش نیست و از ابتدا نیز برای بنده مشخص بود که تعامل با آمریکا امکان پذیر نیست و آمریکا به تعهدات خود عمل نخواهد کرد. از آقای اوباما دلیل امضای برجام را پرسیدند که اشاره به این موضوع داشت که تحریم ها در حال فروپاشی بود و ما برای حفظ ساختار تحریم ها برجام را امضا کردیم و این درحالی است که در ایران به گفتهی آقای روحانی و دکتر ظریف برای حذف تحریم ها برجام امضا شده است و آن چه مشاهده می شود این است که نه در زمان اوباما و نه در زمان ترامپ به تعهداتشان عمل نکرده اند و تحریم ها افزایش پیدا کرده و ساختار تحریم ها باقی ماند.
با خارج شدن ترامپ از برجام، چشم امید دولت به اروپا بود که کاملا اشتباه بود، زیرا اروپا رابطه ۱۴۰۰میلیارد دلاری خود با آمریکا را فدای رابطهی ۲۰میلیارد دلاری با ایران نخواهد کرد.
امید به بایدن نیز اشتباه است، آقای روحانی در صحبت های اخیر خود از تغییر لحن بایدن صحبت کرده است، انتقاد بایدن از دولت ترامپ این بود که این تحریم های همه جانبه او کارساز نیست و باید تحریم های هوشمندانه داشته باشند. هم چنین یکی از مقامات دولت بایدن گفته است که ما با حفظ تحریم های همه جانبه آمریکا در صدد هستیم که تحریم های جدیدی را اضافه سازیم، بایدن و دموکرات ها در سیاست، استراتژی و در هدف با ترامپ و جمهوری خواهان تفاوتی ندارند و هر دو خواستار تجزیه ایران و تصاحب و تملک منابع نفت و گاز و ثروت ما هستند ولی در روش متفاوتند و نه در اصل دشمنی. لیکن آن ها به خوبی متوجه شده اند که از طریق نظامی نمی توانند بر ایران چیره شوند و از طرفی هم نمی توانند دست از توطئه بردارند لذا سعی بر آن دارند که از درون برای ما با حمایت از فتنه و جوسازی، مشکل سازی بکنند.
راه های ایجاد فتنه و تضعیف کشور ما این است که با دخالت در انتخابات و تاثیرگذاری، موجب روی کار نیامدن نیروهای انقلابی و حاکم شدن نیروهای تسلیم پذیر شوند و این ویژگی را در اصلاح طلب ها یافتند و از آنان تا انتخاب ۱۴۰۰ حمایت می کنند کما اینکه در سالهای ۸۸ و ۹۲ و ۹۶ تمام امکانات خود را برعلیه نیروهای انقلاب و به نفع نیروهای اصلاح طلب بسیج کردند لیکن برای تقویت دولت روحانی تا خرداد ۱۴۰۰ یک گشایش مختصر اقتصادی ایجاد خواهند کرد و قیمت ارز مقداری تنزل خواهد داشت. به تعبیر بنده این گشایش حکم آبی را دارد که قبل از ذبح به قربانی میدهند. اما در صورت پیروزی اصلاح طلب ها تحریم ها به شدت تشدید خواهد شد.
نظر شما در خصوص ایده اصولگراها مبنی بر اینکه مذاکره کننده های بهتری نسبت به اصلاح طلبان هستند چیست؟
اصولا فرد مذاکره کننده باید دارای چند ویژگی باشد که مهم ترین آن مجذوب و مرعوب نبودن نسبت به دشمن است. زمانی که آقای ظریف در ایران در سخنرانی خود اعلام می کند که اگر آمریکا بخواهد می تواند در مدت ۱۰دقیقه قدرت نظامی ما را فلج سازد این یعنی مرعوب است. این درحالی است که خود آمریکای ها بر خلاف این موضوع باور دارند. مراکز پژوهشی نظامی آنها اعلام کردند که اگر آمریکا به ایران حمله کند روز اول ۲۰ هزار آمریکایی کشته و کشتیهایشان در منطقه غرق خواهند شد.
اقتصاد و سیاست خارجی؛ چالشهای دولت سیزدهم
سیاست حسابشده جمهوری اسلامی با رفت و آمد اشخاص در آمریکا تغییری نمیکند
یکی از مسائلی که از اوایل انقلاب تاکنون مورد بحث بین سیاسیون و صاحب نظران بوده است رابطه با آمریکاست. برخی معتقدند رابطه با آمریکا خط قرمز است و اصلا نباید به آن فکر کرد عده ای دیگر هم معتقدند نمی شود در روابط بین المللی روابط با آمریکا را نادیده گرفت نظر شما در این باره چیست؟
ما آمریکا را نادیده نمی گیریم و چون نادیده نمیگیریم میگوییم دشمن است، روابط ما و سفارت خانه آن ها بعد از انقلاب از ۲۲بهمن تا ۱۳آبان به مدت ۱۰ماه پابرجا بود اما مطابق با اسناد لانه جاسوسی دنبال تجزیه، کودتا، شنود و جاسوسی و حمایت از گروه های تروریستی و … بودند. طبق افشاگریهای آقای اسنودن نشان داده شد که سفارتخانههای آمریکا حتی در کشورهای هم پیمان خود نیز جاسوسی می کنند. فرض اینکه با مذاکره با آمریکا وضع مردم بهتر خواهد شد، اشتباه است. تحریمهای ما حتی بعد از مذاکره با آمریکا نیز تشدید شد. هرجا تشخیص مقامات اصلی کشور و در راس آن رهبری بر آن بود که فواید رابطه بیش از مضرات آن است رابطه را برقرار میکنند.
یکی از موضوعاتی که امروزه شاهد آن هستیم اظهار نظرهای مختلف در حوزه سیاست خارجی کشور از ناحیه افراد مختلف است. نظر شما در این باره چیست؟
سیاست خارجه مثل یک ارکستر است. در یک ارکستر سازهای متفاوتی نواخته می شود اما یک نت و یک رهبر دارد، لازم نیست همه فقط ویولون یا شیپور داشته باشند، لازم نیست یک نماینده هم چون یک دیپلمات یا سفیر صحبت کند، اما مهم این است که برآیند این نظرات یک سیاست کلی را دنبال سازد. بنابراین، این که ما توقع داشته باشیم دانشجویان یا کارشناسان مثل یک دیپلمات صحبت کنند الزاما مطلوب نیست، فقط باید در مجموع سیاست کلانی که مقام معظم رهبری بیان می کنند را دنبال سازند و موجب تقویت سیاست خارجی شوند و پیام ضعف نباید صادر شود نه توسط دولتمردان و نه توسط بخش های متفاوت جامعه، مثلا اینکه آقای ظریف بگوید هر توافقی بهتر از عدم توافق است این برای مذاکرات سم مهلک است و این پیامی به دشمن می دهد که ما حاضریم امتیاز بدهیم اما امتیاز نگیریم که متاسفانه پیامی غلط است.
kalametazenews.ir/?p=16125