مخالفت با واقعی شدن قسمت سوخت از نوع پارادیگماست: کوری، تحلیل و تصمیم اشتباه
■قبل از آن که مفهوم پارادیگما را با هم مرور کنیم بگذارید یک داستان معروف را یک بار دیگر با هم مرور کنیم: گروهی از محققان پنج میمون را در قفسی گذاشتند و در وسط قفس یک نردبان که بالای آن مقداری موز گذاشته شده بود قرار دادند.
□هر بار که میمونی از نردبان بالا رفت، دانشمندان میمون های دیگر را با دوش آب سرد خیس کردند. پس از مدتی، هر میمون که از نردبان بالا رفت میمون های دیگر میمونی را که از نردبان بالا رفته بود را کتک زدند. پس از مدتی، هیچ میمونی دیگر جرات اینکه از نردبان بالا رود را نداشت، گرچه وسوسه او بسیار عمیق بود.
●محققان تصمیم گرفتند یکی از میمون ها را با میمون جدیدی عوض کنند. میمون تازه اولین کاری که می کند به سمت موز از نردبان بالا می رود. ولی ناگهان بقیه میمون ها روی او می ریزند و او را محکم کتک می زنند.
○پس از چند بار کتک خوردن، میمون تازه وارد فرامی گیرد که نبایستی از نردبان بالا برود، اما هرگز نمیداند چرا؟
■میمون دوم جایگزین می شود و همان وضع ادامه می یابد. میمون اول هم در کتک زدن میمون دوم همکاری می کند. میمون سوم جایگزین می شود و همان وضع کتک زدن ادامه میابد. میمون چهارم جایگزین می شود و همچنان کتک زدن هر میمونی که از نردبان بالا می رود ادامه دارد. میمون پنجم هم جایگزین می شود و کتک زدن و کتک خوردن همچنان ادامی میابد.
□حالا آنچه مانده میمون های جدیدی هستند که حتی هیچ کدامشان دوش آب سرد را هرگز تجربه نکرده اند، ولی همچنان هر میمونی که از نردبان بالا می رود را کتک می زنند. اگر ممکن بود از میمون ها پرسش شود چرا آنانی را که از نردبان بالا میروند را کتک می زنند، جواب می توانست این باشد: *من نمیدانم، همه همین کار را می کنند. جمله ای که متاسفانه برای همه ما آشناست!*
●مفهوم پارادیگما (واژه ای یونانی که در انگلیسی پارادایم خوانده می شود) می تواند داستان بالا را توضیح دهد: هر فرد یا جامعه ای «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب مفروضات، پیش دانسته ها و پیش فرض های خود درک و تحلیل می کند.
○پارادایگم یک مجموعه از باورها و پیش فرض ها و ارزش هاست که ممکن است زمانی به یک دلیل منطقی بوجود آمده باشند اما به دلایل غیرمنطقی تهنشین شده باشند و سپس، از طریق آموزشهای رسمی و غیررسمی آنقدر تکرار میشوند که برای ما به صورت چارچوبهایی «بدیهی» در میآیند.
■به احتمال خیلی زیاد، پارادایگم ها در زمان شکلگیری به خاطر این که موفق بودهاند و یک مساله را به خوبی حل کرده اند (جلوگیری از آب سرد) در ذهن ما پایدار می شوند اما زمانی که یک پارادایگم شکل گرفت همچنان در ذهن ما باقی میماند ولو اینکه دیگر کارآمد نباشد. چرا؟ چون تبدیل به پیشفرضهای بدیهی شده است.
□پارادایگمها باعث میشوند که ما کور شویم!
👇👇👇
✅اختصاص سالانه صد میلیارد دلار به عنوان یارانه سوخت با عرضه مثلا نفت سفید بشکهای یک دلار و گازوئیل بشکهای دو دلار و ...با وجودی که منطقی نبودن آن کاملا واضح است اما اصلاح وضعیت با مقاومت مواجه میشود.
✅و تأسفآور توجیه آن توسط کسانی است که خود را اقتصاددان یا استاد میدانند و از ترس مورد انتقاد عموم واقع شدن با آنها همنوایی میکنند.
✅آیا میفهمند چرا و با چه چیز مخالفت میکنند؟
✅آیا این منطقی هست که ثروتمندان ۳۰ برابر فقیرترها از این یارانه پنهان که متعلق به همه مردم است برداشت داشته باشند؟!
👇👇
✍️ *طرح هدفمند سازی یارانهها* را که سال ۷۶ نوشتهام مطالعه فرمایید و بعد رد کنید.
✅ *شاید آنقدر در تحلیل اشتباه خود غرق شدهاید که حاضر به مطالعه هم نیستید.*
👇👇👇
نامه سری⛔️قدیری ابیانه به محمد خاتمی در سال 1376 در مورد یارانه
من در سه سال پایانی دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی معاون دفتر ایشان در امور ارتباطات و تبلیغات دولت بودم. وقتی خاتمی به ریاست جمهوری رسید نیز تا زمانی که ابطحی به ریاست دفتر برگزیده شود کماکان در این سمت باقی ماندم و با آمدن وی اولین معاونی که جایگزین گردید من بودم.
برای خداحافظی با رئیس جمهور جدید با ایشان ملاقات کردم و در این ملاقات بر ضرورت حذف یارانه ها و اختصاص این مبالغ کلان به توسعه و عمران و آبادانی کشور تاکید نمودم.
وی گفت سلسله مقالات مرا که در روزنامه اطلاعات تحت عنوان "نقدی بر محو فقر" نوشته بودم (طی 30 شماره) همه را خوانده است و آن را قبول دارد و به خاطر همین هم در تبلیغات انتخاباتی اصلا بر موضوعات اقتصادی تاکید نکرده است.
به او گفتم اگر یارانه ها را هدفمند نسازد طی 4 سال دوره ریاست جمهوری وی یا هشت سال در دوره بعدی کشور را فقیرتر تحویل رئیس جمهور بعدی خواهد داد و آمادگی خویش را برای کمک به وی در این راستا اعلام کردم.
با توجه اظهار علاقه وی به عمل به حذف یارانه های سوخت که بعدا نام هدفمند سازی یارانه ها بر آن نهاده شد، اینجانب به عنوان شخصیت حقیقی اقدام به تهیه طرحی نمودم که در آن زمان، طبقه بندی سری را برای آن انتخاب کرده و برای ایشان ارسال نمودم.
از آنجا که طبقه بندی نامه مذکور توسط شخص اینجانب به عنوان شخصیت حقیقی سری تعیین شده بود و اینک انتشار آن اشکالی ندارد، آن را منتشر می نمایم و اینکار از نظر حقوقی انتشار اسناد محرمانه دولتی محسوب نمی گردد.
خاتمی در دوران ریاست جمهوری خود هدفمند سازی یارانه ها را به اجرا در نیاورد، هر چند به دلیل اینکه مجلس ششم عملا در دست وی بود انجام آن امکانپذیر بود.
خاتمی در پایان دوره ریاست جمهوری خویش از اینکه نتوانسته است یارانه ها را هدفمند کند اظهار تاسف کرد.
در سال ۱۳۸۶ وقتی به عنوان سفیر ایران در مکزیک تعیین شدم ملاقاتی به رسم معمول با آقای احمدی نژاد رئیس وقت جمهور داشتم. عین نامه صادره به خاتمی در مورد یارانه ها را به او نیز دادم اما آمار آن به روز شده بود. نتیجه آن شد طرح هدفمندسازی یارانه ها. البته در اجرای طرح تغییراتی دادند.
این در حالی است که او در انتخابات سال ۱۳۸۴ بر علیه هدفمندسازی یارانه های سوخت تبلیغات کرده بود.
در ادامه متن نامه سری به خاتمی و طرح ضمیمه چگونگی عملیاتی کردن آن را می توانید مشاهده فرمائید.
bayanbox.ir/id/8601820361314934850view
ghadiri1404.blogfa.com/post-399.aspx
1️⃣✍️تاریخچه و راهکارهای هدفمندسازی یارانهها و واقعیسازی قیمتهای فرآوردههای سوختی
✍️ goo.gl/H6zZh2
2️⃣📰مقاله سال 1373 در مورد سوبسید ها در روزنامه اطلاعات.
📰 goo.gl/8FNdWd
🔭 bayanbox.ir/info/5758157204679389737
✍️ *محمد حسن قدیری ابیانه*
Ghadiri.ir
ghadiri.ir/post/7195