شهید دکتر مهدی آنیلی(ادواردو)
نیویورک، منزل سناتور آنیلی
۱۹۵۴اولین فرزند خانواده مطرح و صاحب نفوذ آنیلی متولد میشود. آنها برای او اسم ادواردو را انتخاب میکنند.
پدرش سناتور جیووانی آنیلی یک به ظاهر مسیحی کاتولیک و مادرش پرنسس مارلا کاراچولو، یهودی بود. خانواده آنیلی که از آنان بهعنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام برده میشود، ثروتمندترین و پرنفوذترین خانواده ایتالیا هستند که مالکان کارخانجات ماشین سازی فراری لانچینی بوگاتی فیات و…، چندین بانک خصوصی، باشگاه ورزشی یوونتوس و… تنها بخشی از سرمایه عظیم آنان است.
رم، لندن، نیویورک
ادواردو تحصیلات ابتدایی و مقدماتی خود را در ایتالیا گذراند و پس از آن به کالج آتلانتیک در انگلستان عزیمت کرد. بعد از آن هم برای ادامه تحصیلات به ایالات متحده رفت. با این که زمینه خانوادگی برای او اقتضا میکرد تا در رشتههای مهندسی یا اقتصاد ادامه تحصیل دهد، اما ادواردو گمشدهای داشت که باید آن را در جایی دیگری میجست.
به همین خاطر، رشته ادیان را برگزید و مطالعات خود را به شناخت ادیان مختلف اختصاص داد.
——————————————————————————–
آغاز یک تحول
کتابخانه دانشگاه پرینستون، ۱۹۷۴
در یکی از روزهای دوران دانشجوییاش در
آمریکا هنگامی که در کتابخانه قدم میزد، با
کتاب تازهای مواجه شد؛The Holy Quran. آن را برداشت و مقداری از آن را مطالعه کرد. احساس عجیبی به او دست داد. او آن لحظه نمیدانست که این کتاب آیندهاش را بهکلی دگرگون خواهد کرد. از آن جاییکه پدرش کاتولیک و مادرش یهودی بودند، زمینه حقیقتجویی و تفحص در مورد ادیان و مکاتب در وی ایجاد شده بود.
——————————————————————————–
مرکز اسلامی نیویورک،
۱۹۷۴
بعد از مطالعه بخشهای زیادی از قرآن، فهمید گمشده خود را در جملات نورانی آن یافته است. در حالی که 20 سال سن داشت، به مرکز اسلامی نیویورک مراجعه و اعلام کرد که میخواهد مسلمان شود. همان جا هم شهادتین را بر زبان جاری کرد و آنان هم نام هشام عزیز را برای وی انتخاب کردند.
——————————————————————————–
رم، سفارت جمهوری اسلامی
ایران، ۱۹۸۰
ادواردو شبکههای تلویزیونی ایتالیا را بالا پایین میکرد که برنامهای به چشمش جالب آمد؛ مناظرهای بین
نمایندگانی از ایران، عراق، آمریکا و ایتالیا که در آن محمدحسن قدیری ابیانه - رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا- سخنش را با نام خداوند قویتر از ناوهای آمریکا شروع کرده بود. تا انتهای مناظره را با دقت و علاقه تماشا کرد. خیلی خوشحال بود که در تلویزیون ایتالیا سخنی از خدای قدرتمند شنیده است. چند روز بعد با موتورگازی دربان منزلشان به سفارت ایران در رم رفت. چون یکشنبه بود و روز تعطیل، با در بسته سفارت مواجه شد اما آنقدر اصرار کرد که عاقبت قدیری ابیانه شخصا به استقبالش رفت و از همینجا باب آشنایی بیشتر او با ایران و انقلاب اسلامی فراهم شد.
——————————————————————————–
تهران، جماران، بیت امام
خمینی (ره)،۶ فروردین ۱۳۶۰
ادواردو که بهشدت به انقلاب اسلامی ایران علاقهمند شده، در اولین سفرش فرصت پیدا میکند تا به اتفاق فخرالدین حجازی به دیدار امام خمینی برود. در همین دیدار است که حضرت امام (رحمتالله علیه) در حضور آیتالله خامنهای و حاج سیداحمد آقا ، ادواردو را میبوسند.
.——————————————————————————–
تورینو، ویلای بزرگ
آنیلیها، دهه ۸۰ میلادی
در ابتدای مسلمان شدن ادواردو، خانوادهاش تصور میکردند که این اقدام وی، حاصل شور و نشاط جوانی است و پس از مدتی به حال سابق برمیگردد؛ اما با گذشت زمان، ادواردو بر ایمان و عقیده خود پافشاری بیشتری میکند و برای اعتلای اسلام و انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکرده، حتی خانواده خود را نیز به اسلام دعوت میکند. او امام خمینی را بهعنوان مرجع خود پذیرفته و از حکم اعدام سلمان رشدی دفاع میکند. با تلاش فراوان او، فیلم مستندی درباره اسلام تهیه میشود که از شبکه اول ایتالیا به پخش میرسد و… همه این اقدامات باعث میشود که روز به روز سختگیری و فشار خانواده بر وی بیشتر شده و کمکم ویلای مجلل آنیلیها، به زندانی مخوف برای او تبدیل شود که حتی اجازه تردد عادی و خروج بدون اجازه را هم ندارد.
——————————————————————————–
رم، شورای رهبری فیات،
اواخر دهه ۸۰
شورای رهبری فیات جلسهای برای انتخاب جانشین سناتور آنیلی تشکیل داده است تا مدیر پس از مرگ او مشخص شود. در آن جلسه اکثریت اعضا، ادواردو را به دلیل عقاید مذهبی، برای تصدی این سمت نامناسب تشخیص دادند. اما به هر ترتیب او وارث اصلی و قانونی بود و برای کنار گذاشتن و حذف او از این ثروت عظیم، باید بهانههایی تراشیده میشد تا میتوانستند توجیهی برای افکار عمومی داشته باشند.
——————————————————————————–
سوئیس، بیمارستان روانی،
اوایل دهه ۹۰
مسلمان شدن ادواردو و احتمال اعتیاد او بهانههای مناسبی بود تا خانواده ادعا کنند او بیماری روحی و روانی دارد و باید تحت درمان باشد. لذا او را در یک بیمارستان روانی در مرزهای سوئیس بستری کردند؛ بیمارستانی که همه پزشکان و پرستاران آن، یهودی بودند. در آن بیمارستان وی احساس عدم امنیت میکرد و در این باره به یکی از دوستان صمیمیاش گفته بود: «صهیونیستها مرا خواهند کشت و اجازه نمیدهند که این ثروت به یک مسلمان برسد.»
——————————————————————————–
شهادت وی:
بزرگراه تورینو -
ساوونا، پل رومانو، ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰
ادواردو برای انجام کارهای روزمره از منزل خارج شد. قبل از بیرون رفتن به آشپز خانواده، سفارش غذای مورد علاقهاش را داد؛ غذایی که از گوشت حلال تهیه شده باشد. اما ساعتی بعد پیکر بیجان او در حاشیه رودخانه زیر پل بزرگ رومانو پیدا شد؛ در حالیکه خودروی او هم روی پل رها شده بود. در همان روز هم با اصرار اطرافیان بدون کالبدشکافی در مقبره خانوادگی آنیلی بهعنوان یک مسیحی به خاک سپرده شد. همان روز رسانههای ایتالیا و از جمله روزنامههای پرتیراژ پدرش اعلام کردند که ادواردو خودکشی کرده است؛ چراکه او مدتها بود که معتاد و منزوی شده بود. علیالظاهر پرونده ادواردو بسته میشود اما این آغازی بر یک پایان است
منبع:تابناک
به نظرم این شهید الگوی بزرگی جهانی است که به اندازه کافی به او پرداخته نشده است. اگر چنین سوژه ای در اختیار کمپانی های بزرگ فیلمسازی بود چه غوغای تبلیغاتی که راه نمی انداختند.
یکی از آرزوهای من ایناست که فیلمنامه ای درباره این شخصیت بنویسم حتی اگر نتوانم آن را تبدیل به فیلم کنم. یکی از دلایل من برای شرکت در کارگاه فیلمنامه نویسی هم همین بود. به امید روزی که به همین منظور مزاحمتان بشوم...