در پی تمدید مذاکرات هسته ای ایران در نشست وین، طرح این سوال حائز اهمیت است که آمریکا چرا درخواست تمدید مذاکرات برای یک دوره هفت ماهه را به ایران داد؟ از تمدید مذاکرات به دنبال رسیدن به چه هدفی است؟ مطمئنا که آمریکا خیرخواه ایران و ملت ایران نیست و خصومت های او بارها بر ما ثابت شده است، پس آمریکای جنایتکار و هم پیمانانش چه نیت شومی در سر دارند؟ برای رسیدن به پاسخ این سوالات و به منظور هوشیاری هر چه بیشتر در این برهه زمانی به سراغ کارشناس نام آشنای علوم استراتژیک و دوست ادواردو آنیلی رفتیم، تا ایشان با پاسخ به این سوالات، راهگشای ما در آگاهی هر چه بیشتر نسبت به مسائل کشورمان باشند.
دکتر محمد حسن قدیری ابیانه؛ مدیر تاسیس انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در مکزیک، گواتمالا، بلیز و استرالیا و عضو شورای بین الملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است. این دکترای علوم دفاعی استراتژیک از درخواست آمریکا برای تمدید مذاکرات هسته ای برای ما می گوید. ایشان به تفصیل از آمریکا و بهانه های او و ناچاری هایش برای تمدید مذاکرات و از خصومتی که هیچ زمانی از بین نمی رود، سخن می گوید.
* در جریان های تمدید های متوالی مذاکرات هر بار شاهد این هستیم که از چند هفته پیش از برگزاری نشست ها، طرفین با جدیت اعلام می کنند در این دور به هیچ عنوان تمدید مطرح نیست، اما به یک باره در لحظات آخر، همه سخن از تمدید می گویند، آیا این ترفندی برای مدیریت هدف دار افکار عمومی به شمار می رود؟
طبیعتا دو طرف میز مذاکره تلاش می کنند از این ضرب الاجل استفاده کرده و اهداف خود را بر طرف مقابل تحمیل کنند. ایران تلاش می کند 1+5 را به قبول حقوق ایران وادار نماید. آمریکایی ها هم سعی می کنند نظرات و اهداف خود را بر کشور ما تحمیل نمایند. به خصوص که غربی ها همواره می گویند اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، گزینه های دیگری نیز وجود دارد که البته منظورشان گزینه نظامی است. اما می دانند که ایران از طرح این گزینه ها واهمه ای ندارد. اصولا آمریکا در موقعیتی نیست که بخواهد به گزینه نظامی روی بیاورد. نه آمریکا چنین توانی دارد و نه ایران دچار ضعف در دفاع هست. در واقع، ما می توانیم ضربات سهمگینی به آن ها وارد کنیم. لذا در لحظه آخر یا باید اعلام شود که مذاکرات به نتیجه نرسیده است و قطع شود، یا امکان ادامه مذاکرات فراهم گردد. مذاکرات بر اساس نرمش قهرمانانه انجام گرفت و تا کنون نیز به نتایج مثبتی دست یافته است. در یک نظر سنجی که آمریکایی ها، توسط موسسه زاگبی انجام داده اند، بنا به گزارش این موسسه آمریکایی که اخیرا انجام شده، 96% درصد ایرانیان ادامه برنامه هسته ای را با ارزش تر از فشار تحریم ها می دانند. مطابق با گزارش این موسسه، این رقم در سال گذشته 68% بوده است. یعنی می توان گفت 28% ایرانیان بر اثر این مذاکرات به حقیقت و عمق دشمنی آمریکا با ملت ایران پی برده و متوجه شده اند که مذاکره و لبخند با آمریکایی ها نمی تواند آمریکا را از دشمنی با ملت ایران منصرف کند و فقط 4% دیگر هنوز در توهم به سر می برند. به عبارت دیگر، افزایش آگاهی این 28% خود از دستاوردهای نرمش قهرمانانه بوده است و از این جهت یک پیروزی به حساب می آید و موجب انسجام قوی تر ملی در مقابله با تهدیدات می شود. تمدید مذاکرات فرصتی است که آن 4% دیگر هم به واقعیت ها پی ببرند. به نظر من در آن صورت، دیگر تمدید مذاکرات ضرورت ندارد. زیرا مذاکرات، دستاوردی جز همین روشنگری ها نخواهد داشت، زیرا غربی ها بنا ندارند به حقوق ملت ایران تمکین کنند. البته تحریم ها شکسته شدنی است، اما نه با مذاکره، بلکه با تحقق اقتصاد مقاومتی که همه مردم و همه مسئولان در تحقق آن نقش دارند. هر ایرانی باید نقش خود را شناسایی و برای اجرای آن برنامه ریزی به عمل آورد. اصلاح سبک زندگی، اصلاح فرهنگ کار و مصرف، پرهیز از اسراف، پرهیز از ترجیح کالای خارجی نسبت به کالای ایرانی، رعایت انضباط اجتماعی و اقتصادی و در حقیقت محورهایی که مقام معظم رهبری در طی سال های گذشته به عنوان شعار سال تعیین کرده اند، راه موفقیت و شکسته شدن تحریم ها است. اگر همت و تلاشی که در زمینه ساخت سلاح های موشکی، صنعت انرژی هسته ای، دانش سلول های بنیادی، صنعت نانو تکنولوژی، به کار رفته و ایران را در اوج تحریم ها به یک قدرت جهانی در این زمینه ها تبدیل کرده، در عرصه های دیگر نیز به کار رود، قطعا ایران می تواند تحریم ها و تهدیدات آن ها را به فرصت بزرگی برای پیشرفت تبدیل کند. حتی تحریم نفت ایران را می توان به زمینه و فرصتی برای رهایی اقتصاد از وابستگی به نفت و اتکا دادن آن به کار، تلاش و تولید بیشتر سوق داد. تجربه مذاکرات 598 (مذاکرات ایران و عراق که به منجر به صدور قطعنامه و آتش بس شد) نیز حاکی از این است که آنچه باعث شد عراق معاهده سال 1975 را بپذیرد، معاهده ای که قبلا آن را پاره کرده بود، پیروزی های میدانی رزمندگان بود. اگر این پیروزی ها نبود و اگر صدام در میدان جنگ شکست های پی در پی را تجربه نکرده بود، حاضر به پذیرش مجدد معاهده سال 1975 نمی شد. لذا ما نیز اگر بخواهیم مذاکرات به نتیجه برسد و دشمن در مذاکرات به حقوق ایران تن در دهد، باید در عرصه کشورمان پیروزی های میدانی به دست آوریم و این پیروزی میدانی، تحقق اقتصاد مقاومتی است. در این صورت، حتی اگر آمریکایی ها و هم پیمانانشان نخواهند در مذاکرات به رفع تحریم ها تن دهند، خود به خود دیوار تحریم ها فرو پاشیده خواهد شد. چرا که هدف از تحریم، ضربه زدن به اقتصاد ایران و معیشت مردم است. اگر ببینند ایران توانسته است تهدید تحریم ها را به فرصتی برای پیشرفت تبدیل کند، آن گاه هدف آن ها محقق نشده و عقب نشینی هایشان شروع خواهد شد. هر چند که حتی عقب نشینی از زیاده خواهی ها به معنی ختم خصومت ها نخواهد بود. همان طور که صدام در اوج ناتوانی، حتی در زندان و پای چوبه دار، لحظه ای از دشمنی با ملت ایران دست بر نداشت. البته این تداوم دشمنی صدام با ملت ما، برای ملت ما یک افتخار است. اما این که چرا آمریکایی ها مذاکرات را تمدید می کنند، اولا به این دلیل است که می دانند به غیر از مذاکره، گزینه دیگری ندارند. ثانیا امیدوارند در این مدت اوضاع اقتصادی ایران بدتر و در نتیجه به خیال خام خویش بر اثر این فشارها، ایران از حقوق مسلم خود بگذرد. آن ها امیدوارند در طی این مدت، عوامل رسانه ای خویش را، چه در داخل و چه در خارج، به کار گیرند و دستیابی ایران به انرژی هسته ای را بی حاصل و بی فایده جلوه دهند. حتی کنفرانس اخیری که در دانشگاه تهران با حضور آقایان شیرزاد و زیباکلام برگزار شد، باید در راستای سیاست ها و خط مشی های تعیین شده و هدایت شده، در راستای منافع و جنگ روانی آمریکا و از سوی آنان ارزیابی کرد.
* به نظر می رسد که تحقق وعده های دولت مبنی بر رفع تمام تحریم ها که سال گذشته رئیس جمهور با صراحت وعده آن را داد، از سوی طرف های غربی صورت نخواهد گرفت، با چنین فرضی تمدید مذاکرات چه دستاوردی برای ایران و دولت یازدهم خواهد داشت؟
به نظر من، رئیس جمهور نباید به هیچ وجه وعده رسیدن به توافق و پایان تحریم ها را به مردم می داد. زیرا اعتبار سیاسی خود را با رفع تحریم ها گره زده است. این گره خوردگی، آمریکایی ها را به تداوم تحریم و اصرار بر زیاده خواهی ها ترغیب می کند. چرا که از چنین اظهاراتی این نتیجه را می گیرد که رئیس جمهور کشورمان به رفع تحریم ها نیازمند بوده و لذا حاضر به دادن امتیازات بیشتری خواهد شد. ضمن این که رفع تحریم ها بستگی به تحقق اقتصاد مقاومتی دارد. اقتصاد مقاومتی نیز هم به سیاست و برنامه های دولت و سایر قوا بستگی دارد و هم به تلاش و عملکرد مردم در اصلاح سبک اقتصادی- فرهنگی زندگی؛ یعنی اصلاح فرهنگ کار، اصلاح فرهنگ مصرف، پرهیز از اسراف، ترجیح کالای ایرانی به کالای خارجی، انضباط اجتماعی و اقتصادی، فرهنگ بهره وری و امثال آن. متاسفانه نه مردم به وظیفه خود عمل کردند و نه دولت. دولت یازدهم، ده ها هزار میلیارد تومان را از ابتدای دولتش تا انتخابات سال آینده به پرداخت یارانه نقدی به اقشار ثروتمند جامعه اختصاص می دهد که این امر مغایر با قانون بودجه سال 93 بوده است. از آن جا که دولت قصد ندارد یارانه ثروتمندان را قطع کند، حذف یارانه ثروتمندان را از بودجه سال 94 حذف کرده است. ضمنا دولت اقدام مقتضی برای هدفمند سازی یارانه ها انجام نداده است و همچنین در برنامه سال 94 نیز هدفمند سازی را نگنجانده است. این در حالی است که میزان یارانه پنهان سوخت تقریبا برابر بودجه عمومی کشور بوده است. این یک واقعیت است. لذا اگر دولت بخواهد تحریم ها را بر چیده کند، غرب از حوزه خود عقب نشینی کرده و به حقوق ایران تن دهد، باید اقتصاد مقاومتی را در کشور عملی سازد و در جهت تحقق آن نهایت تلاش را به کار گیرد. البته مردم باید بدانند که بدون اصلاح سبک زندگیشان، بدون اصلاح فرهنگ کار و مصرف، بدون پرهیز از اسراف، دشمن امیدوارتر و تحریم شدیدتر خواهد شد.
* فضا سازی آمریکایی ها در طول یک دهه گذشته در عرصه فیلم و رسانه نشان داده است که این کشور برای به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای ایران بر مبنای آن چه که مطلوب منافع خویش می داند، به دنبال یک برد بزرگ هستند. آیا آمریکایی ها اگر امکان دست یابی به نتیجه مطلوب خود را داشته باشند، برنامه زمان بندی خاصی را در نظر دارند که در آن تاریخ مذاکرات جامع با ایران را به سرانجام برسانند؟
هدف غایی آمریکا؛ تضعیف اقتصاد ایران، جلوگیری از پیشرفت کشور، تجزیه ایران، تصاحب منابع نفتی و به اسارت و بردگی گرفتن مردم ایران است. این یک سیاست و گزینه استکبار است. نباید فکر کنیم که آمریکا دست از دشمنی با ما بر خواهد داشت. حتی اگر تمام برنامه هسته ای کشورمان را نیز جمع کنیم، به نحوی که حتی یک پیچ و مهره نیز باقی نماند، باز هم آمریکا دست از دشمنی بر نخواهد داشت. کما این که در دوران جنگ تحمیلی، ایران اصولا به سمت انرژی هسته ای نیز گامی بر نداشت، اما با این وجود، آمریکا به انحاء مختلف از صدام و تجاوزش به ایران حمایت کرد و در تبلیغات خود نیز او را یاری رساند. در مجامع بین المللی همواره علیه ایران موضع گرفته است. فقط اقتصاد مقاومتی می تواند آمریکا را از ادامه این روند باز دارد که حتی باز داشتن آمریکا از ادامه تحریم ها یا تهدیدها به معنای پایان خصومت آمریکا نخواهد بود، زیرا آمریکا، خصم ایران باقی خواهد ماند. چرا که بیداری اسلامی که ایران و انقلاب اسلامی ایران منشا آن است، منشا شکل گیری قطب بزرگ اسلامی است که رو به شکل گیری است و غربی ها در صورت شکل گیری قطب بزرگ اسلامی، امکان استثمار و غارت منابع کشورهای اسلامی را به نفع اقتصاد خویش از دست خواهند داد و دچار مشکلات عدیده اقتصادی خواهند شد. واقعیت این است که جهان از یک جهان تک قطبی به سمت جهان چند قطبی پیش می رود و نظم نوین جهانی در حال تغییر است. ایران باید تلاش کند در چنین وضعیتی، تاثیر لازم را بر شکل گیری نظم نوین جهانی داشته باشد. از حقوق ملت های مسلمان و سایر ملت ها نیز در این تحول دفاع نماید. به هر حال بر اساس اعلام تحلیل استراتژیست های دوست و دشمن، ایران محور این بیداری اسلامی و بزرگ شدن تمدن اسلامی و قطب بزرگ اسلامی است. هر روز به نفوذ ایران افزوده شده و از نفوذ آمریکا در جهان کم می شود. غرب با بحران های رو به رشدی مواجه است که نمی تواند آن را حل کند. اقتصاد جهانی از محوریت غرب به محوریت شرق یعنی آسیا در حال عبور است. به نحوی که همین امسال چین از نظر حجم اقتصادی آمریکا را پشت سر گذاشت. این در حالی است که دولت فدرال آمریکا تا کنون حدود 18 تریلیون دلار بدهکاری بالا آورده است، که معادل 15 برابر 35 سال درآمد نفت ایران است. کماکان سالانه بیش از یک تریلیون دلار بر بدهی های آمریکا افزوده می شود. این تازه فقط بدهی دولت فدرال آمریکا است، این در حالی است که ایالت ها، شهرداری ها و مردم آمریکا نیز بدهی های بزرگی را بر دوش دارند و میزان آن نیز روز به روز رو به افزایش است.
* آیا انتخابات گنگره در آمریکا و در پیش بودن انتخابات مجلس در ایران تاثیری بر به وقوع پیوستن تمدید هفت ماهه داشته اند؟ این تاثیر چگونه قابل تفسیر است؟
اگر آمریکایی ها خود را ناچار به عقب نشینی از مواضع و تسلیم خواسته های ایران ببینند، ترجیح می دهند در زمانی این کار صورت بگیرد که نفع آن نصیب اصلاح طلبان جامعه شود و به ضرر اصول گرایان باشد. لذا یکی از اهداف تاخیر در رسیدن به توافق همین موضوع می باشد. البته آمریکایی ها امیدوار هستند در چنین شرایطی وضعیت اقتصادی ایران وخیم تر شده و زمینه برای فشار بیشتر به ایران برای پذیرش خواسته های آمریکا فراهم تر شود. هم اکنون می توان مشاهده کرد که ماشین تبلیغاتی عوامل آمریکا در ایران به راه افتاده است و از هر فرصتی برای بی نیازی ایران به انرژی هسته ای و یا زیان آن برای منافع کشور سخن می گویند و یا خواستار روابط با آمریکا و گشایش مرکز جاسوسی آمریکا در ایران تحت عنوان سفارت می شوند. باید توجه داشته باشیم که عوامل دشمن فرصت فتنه انگیزی و بازی در زمین دشمن را در کشورمان پیدا نکنند.
* تمدید مذاکرات به معنای ادامه پیدا کردن حضور ایران پای میز مذاکرات است که از طرف رسانه های غربی به این شکل برای افکار عمومی تبیین شده است که ایران به خاطر فشار تحریم مجبور به باقی ماندن پای میز مذاکره است. آیا این روند به معنای یک برد برای آمریکا محسوب نمی شود؟
البته فراموش نکنیم که همواره کافی بوده سفرای هر یک از این کشورها (کشورهای 1+5) به صورت تلفنی دستور العمل هایی برای سران کشورها دیکته کرده و آن ها نیز اطاعت کنند و چنین وضعیتی در زمان رژیم شاه نیز در ایران برقرار بود. اما همین که شش کشور قدرتمند جهان در یک طرف میز و در سوی دیگر ایران قرار دارد و این جا مسئله چانه زنی و مقابله و معامله است، نشان از قدرت ایران دارد و چنین برداشتی را در جهان القا می نماید. به همین دلیل غربی ها تلاش می کنند که بگویند ایران ناچار شده پای میز مذاکرات بیاید، ولی در حقیقت آن ها ناچار شدند پای میز مذاکرات بیایند. زیرا نه توان تعرض نظامی به ایران را دارند به دلیل قدرت بالای موشکی و قدرت نظامی ایران و نه ایران تحت فشار تحریم های به اصطلاح شکننده، سر خم کرده است. غربی ها انتظار داشتند با این تحریم ها در ایران قحطی به را بیفتد، اما مشاهده کردند چنین اتفاقی در ایران رخ نداده است و ایران بهترین و بیشترین پیشرفت های خود را در حساس ترین تکنولوژی ها در زمان اوج تحریم تجربه کرده است و اتحاد ملت نیز افزایش یافته است. لذا در حقیقت این آمریکایی ها هستند که چاره ای جز تلاش برای رسیدن به اهداف خود از طریق میز مذاکره ندارند. چرا که از طرق دیگر به اهداف خود دست نیافتند. اگر دولت و ملت ایران به وظیفه خود در تحقق اقتصاد مقاومتی عمل بکنند، قطعا دیوار تحریم ها شکسته می شود و دشمن چاره ای جز عقب نشینی نخواهد داشت. فراموش نکنیم که همین کشورها که امروز تحت عنوان 1+5 حضور دارند، همه آن ها با هم از صدام حمایت نظامی می کردند. اما ملت ایران توانست در آن شرایط سخت، تمامیت ارضی و استقلالی کشور را حفظ کرده و نیرو های متجاوز را سرکوب کند. تحریم هایی که علیه ایران انجام شد، اگر علیه قدرت های بزرگ انجام می شد، آن ها فرو می پاشیدند. اما انقلاب ما توانست در اوج تحریم ها، پیشرفت های خوبی را تجربه کند و حتی توانست این تهدیدها را به فرصتی برای پیشرفت تبدیل نماید.
* غربی ها تلاش می کنند که بگویند ایرانی ها به دنبال دستیابی به بمب اتم و سلاح هسته ای هستند، برای مقابله با تندرو های کنگره و جمهوری خواهان آمریکایی، آیا می توان از این حربه استفاده کرد و آن را عاملی برای تعیین یک ضرب الاجل برای مقامات آمریکایی در نظر گرفت که به موجب آن از خواسته های غیر واقع بینانه خود کوتاه بیایند؟
تندرو های گنگره و جمهوری خواهان از طرف دولت ایران می گویند که ایرانیان می خواهند به بمب اتم دست پیدا کنند، ولی اصلا این گونه نیست. دستیابی به بمب هسته ای از این جهت خلاف شرع است که قرآن می فرماید کشتن یک انسان بی گناه مانند کشتن همه بشریت است. بمب هسته ای بین آدم بی گناه و گناهکار، حتی این نسل و نسل های آینده، بین انسان و حیوان و گیاه، تفاوتی قائل نیست و آثار شومی بر جای می گذارد. لذا به کار بردن بمب هسته ای با دیدگاه های اسلام در تضاد است و چون ایران با تطابق شرع مقدس، نمی تواند از بمب هسته ای استفاده کند، بنابراین دلیلی ندارد آن را تولید و یا نگهداری کند. زیرا تولید یا نگهداری آن نیز خود خطر آفرین است. ضمن این که ما نیازی به بمب هسته ای نداریم و با همان موشک ها و توان نظامی خود قادر هستیم دشمن را منکوب و سرکوب کنیم و ادعای آمریکایی ها مبنی بر این که ایران مایل به حرکت به سمت سلاح هسته ای است، این در حقیقت یک جنگ روانی دروغ پردازی از سوی آمریکایی ها است و آن ها به خوبی می دانند که ایران به هیچ وجه به دنبال استفاده غیر صلح آمیز از علوم هسته ای نیست. استفاده از بمب هسته ای نیاز به خوی جنایتکارانه دارد که تا کنون آمریکا به آن دست زده، آن هم به دلیل خوی جنایتکارانه ای که دارد. همچنین رژیم های جنایتکاری مانند صهیونیست ها هستند که تلاش می کنند با برخورداری و استفاده از سلاح هسته ای و تهدید به استفاده از سلاح هسته ای، کشورهای دیگر را مرعوب کنند و به خواسته های پلید خود برسند.