پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

امیدوارم در دولت بعدی کسانی بر سر کار بیایند که خدا را قوی‌تر از کدخدا بدانند.

دستگاه دیپلماسی در بوته نقد و بررسی کارشناسی/

سفیر سابق ایران در مکزیک گفت: اینکه دولت همه چیز را تعطیل و به مذاکرات موکول کرد، به مذاکرات هم لطمه زد. هم سه سال فرصت سوزی شد و هم اینکه همه تخم‌مرغ‌ها در سبد مذاکرات گذاشته شد.

رئیس اسبق سازمان اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی می‌گوید اسرائیل، از جانب داعش نگرانی ندارد اما حزب‌الله قوی‌تر از چند کشور عضو ناتو است و بودن حزب‌ الله و اسد،  ایران را قدرتمند می‌کند.
به گزارش العالم به نقل از رأی‌الیوم، عاموس یادلین (رئیس فعلی مرکز پژوهش‌های امنیت ملی اسرائیل تأکید کرد: اسرائیل درباره داعش از جانب شبه جزیره سینا و بلندی‌های جولان احساس نگرانی و خطر نمی‌کند.
وی در پایگاه مرکز پژوهش‌های امنیتی رژیم صهیونیستی نوشت: دغدغه و نگرانی اسرائیل  داعش نیست بلکه ایران و حزب‌الله لبنان است، و آویگدور لیبرمن وزیر امنیت برای توجیه نگرانی از حزب‌الله می‌گوید قدرت نظامی حزب‌الله بیشتر از چند کشور عضو ناتو است.

احمدی نژاد اگر مانند دوره اول ریاست جمهوری اش در دولت دهم هم ادامه می داد تبدیل به شهید رجایی زنده می شد.

قدیری ابیانه در گفتگو با صابرنیوز؛ احمدی نژاد در روز های آخر دولت دهم بسیار همت کرد تا دولت یازدهم مشکلاتش به حداقل برسد و حتی بعداز انتخاب روحانی تا زمان تنفیذ که احمدی نژاد پیگیر این موضوعات بود.متأسفانه یک موضوعی در همه دولت ها دیده شده این است که در اول دولتشان ...

گروه سیاسی صابرنیوز: قدیری ابیانه پیرامون عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم به خبرنگار صابرنیوز گفت: روحیه مقاومت مردم در زمان جنگ یکی از عوامل مهم پیروزی ما بود و دشمنان این روحیه مردم ما را خوب می شناسند و تا زمانی که این روحیه در مردم ما وجود داشه باشد هیچ دشمن جرأت حمله به ایران را ندارد یعنی روحیه مقاومت و ایثار مردم ایران عاملی برای عدم حمله نظامی دشمن است.

دولت یازدهم با شعار تعامل با جهان کار دیپلماسی خودش را آغاز کرد و مردم شاهد سخنانی از افراد باسابقه نظام بودند که تاکنون نشنیده بودند و آن تعامل به جای مقاومت در مقابل با غرب بود. در این تعامل، دولت خواسته یا ناخواسته روحیه مقاومت را در مردم نشانه گرفته بود تا بتواند با غربی ها و امریکا ارتباط برقرار کند و این برقراری رابطه برای دولت یازدهم بسیار مهم بود و این انفعال در دولت یازده سبب گشت که شاهد خسارت زیادی باشیم و در دولت یازدهم در زمینه دیپلماسی فراتر از انفعال عمل شد زیرا که انفعال یعنی بی تحرکی ، بی فعالیتی اما این دولت فعالیت و عملکرد داشته اما متاسفانه در خلاف ارزش ها بوده است

وی با اشاره به برخی موضع گیری های رئیس جمهور اظهار داشت؛به نظرم بنا شاخص ها و معیارهای شورای نگهبان آقای روحانی برای دور بعد انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت می شود به خاطر اینکه ایشان مطالبی را در سخنرانی و مصاحبه هایشان مطرح می کند که با قانون و نظام در تناقض است به طور مثال در خصوص اسلام رحمانی که ایشان در چند سخنرانی مطرح کرد و مشخصا این حرف با آرمان های امام و نظام تطابق ندارد و التقاطی است.

سفیر سابق ایران در مکزیک با اشاره به عملکرد دولت احمدی نژاد در دولت دهم گفت: احمدی نژاد در روز های آخر دولت دهم بسیار همت کرد تا دولت یازدهم مشکللاتش به حداقل برسد و حتی بعد از انتخاب روحانی تا زمان تنفیذ که احمدی نژاد پیگیر این موضوعات بود. متأسفانه یک موضوعی در همه دولت ها دیده شده این است که در اول دولتشان می گویند که یک ویرانه تحویل گرفته ایم و بعد از دوره چهارساله اول برای انتخابات دوره دوم می گویند کارهای زیر بنایی انجام شده و بعد از پایان دوره دوم ریاست جمهوری می گویند که انتقاد و تخریب ها نگذاشتند دولت کارهایش را به خوبی انجام دهد و به طور کلی همه دولت ها برای اینکه کارهایشان را توجیه کنند سعی در سیاه نمایی دولت های قبل داشته اند اما بدترین سیاه نمایی نسبت به دولت های پیشین در این دوره صورت گرفته است.

وی ادامه داد: احمدی نژاد اگر مانند دوره اول ریاست جمهوری اش در دولت دهم هم ادامه می داد تبدیل به یک شهید رجایی زنده می شد اما متأسفانه سیاست های دولت دهم بسیار متفاوت و نتیجه آن عملکرد ، انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور توسط مردم گردید در دولت دهم خط قرمزها تغییر کرد و پایبندی به مشایی چزء اصول کابینه دولت احمدی نزاد برای ماندن در هیئت دولت تبدیل و همین موضوع سبب کنار گذاشتن برخی از چهره های اصولگرا توسط احمدی نژاد شود.

قدیری ابیانه در پایان افزود: در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم حرف هایی برخی کاندیداها زدند که بیشتر جنبه تبلیغات داشت و برای جمع آوری آرای مردم بود مثلاً خود آقای روحانی هم می دانست که در صد روز نمی شود مشکل کشور را مرتفع کرد ولی ایشان بارها این حرف را زده بود و بعد از انتخابات نیز وعده و سیاست هایی را اتخاذ کردند که به محقق نشدن آن طرح یا موضوع قبل از آغاز همه مطمئن بودند اما از سوی دولت مطرح می شد و به نوعی می توان گفت سیاستهای دولت یازدهم "دروغ درمانی" است زیرا که با مردم با صداقت برخورد نشده، شما در خصوص مذاکرات هسته ایی ببیند به جای آنکه بیایند و بدعهدی های آمریکا را مطرح کنند عملکرد آنها را توجیه می کنند و در مسائل دیگر نیز همین گونه است.

http://sabernews.com/shownews.php?idnews=107675

 مقایسه: مفهوم خدا

اسلام: خدا، قادر متعال است، در همه جا حاضر است و واقف بر همه چیز.

کاتولیسیسم: خدا، سه گانه است (پدر، پسر و روح القدس).

اسلام: خدا، خالق است. "پدر" نامیدن خداوند، به معنای پایین آوردن مقام وی و گنجاندن آن در قالب انسانی است. در واقع، پدر بودن، آسانتر از مادر بودن است. از نگاه اسلام، پدر ما، آدم (ع) است که پدر همۀ بشریت محسوب می شود.

کاتولیسیسم: خداوند، پدر و خالق است.

اسلام: خداوند، فاقد جنسیت بوده و نه زن است و نه مرد.

کاتولیسیسم: خدا، مرد است.

اسلام: خدا، فاقد تصویر است.

کاتولیسیسم: خدا، با نقشی متشکل از دو مرد و یک کبوتر، تصویر می شود.(پدر ،پسر، روح القدوس)

اسلام: خدا، نه پدر و نه مادر دارد و فرزندی نیز ندارد.

کاتولیسیسم: خداوندِ پدر، یک پسر دارد. خداوندِ پسر، دارای یک پدر(خدای پدر) و یک مادر است. او، همچنین،  علاوه بر دارا بودن برادران، پدر و مادر بزرگ، نوۀ پدر و مادر مریم نیز محسوب می شود. با نگاه به خداوند از این دریچه، همچنین می توان گفت که "خدای پدر" دارای قوم و خویش است و دامادِ پدر و مادر مریم به حساب می آید. و به همین منوال، مریم، دو همسر داشت، خدای پدر و یوسف نجار.

اسلام: خدا، قادر متعال و فناناپذیر است.

کاتولیسیسم: خدای پسر، فناپذیر بود و به صلیب کشیده شد.

اسلام: خدا خوردنی نیست.

کاتولیسیسم: مسیحیان که خدا را سه تا در یکی (پدر، پسر و روح القدوس) می دانند و مسیح (ع) را خدای پسر می نامند مراسمی دارند که در آن مسیح (ع) را می خورند و به این مراسم عشاء ربانی می گویند.

در این مراسم نان را که سمبل گوشت مسیح (ع) و شراب را سمبل خون مسیح(ع) معرفی نموده و آن را در این مراسم می خورند . با توجه به اینکه مسیح (ع) را بخشی از خدا می دانند ، می توان مراسم عشاء ربانی را مراسم "خداخوری" نامید.

در انجیل یوحنا باب ششم آیات 52 تا 58آمده است:

پس جدالی سخت در میان یهودیان در گرفت که «این مرد چگونه می‌تواند بدن خود را به ما بدهد تا بخوریم؟» عیسی به ایشان گفت: «آمین، آمین، به شما می‌گویم، که تا بدن پسر ‌انسان را نخورید و خون او را ننوشید، در خود حیات ندارید. هر‌که بدن مرا بخورَد و خون مرا بنوشد، حیات جاویدان دارد، و من در روز بازپسین او را بر‌خواهم خیزانید  زیرا بدن من خوردنی حقیقی و خون من آشامیدنی حقیقی است. کسی که بدن مرا می‌خورَد و خون مرا می‌نوشد، در من ساکن می‌شود و من در او.  همانگونه که پدرِ زنده مرا فرستاد و من به پدرْ زنده‌ام، آن که مرا می‌خورد نیز به من زنده خواهد بود. این است نانی که از آسمان نازل شد؛ نه مانند آنچه پدران شما خوردند، و با اینحال مردند؛ بلکه هر‌کس از این نان بخورد، تا ابد زنده خواهد ماند.»

اسلام: روح القدس، همان جبرئیل است که کلام خدا را به انبیای بزرگ ابلاغ نمود.

کاتولیسیسم: روح القدس، خدا، به  صورت سومین قسم از اقسام تثلیث است. خداوند و دهندۀ زندگی است. او، با پیامبران (ع) سخن گفت.

 مقایسه: دعا

اوایل انقلاب با تعداد محدودی از افراد برای دیدار آیت الله منتظری به قم رفتیم.

جمع قابل توجهی از اعضای تحکیم وحدت در سالنی جمع شده بودند و به سخنان او گوش می دادند. 

ما هم به جمع آنها پیوستیم تا به سخنان قایم مقام رهبری گوش دهیم.

او به موضوع تلاش جوانان انقلابی برای اخراج اساتید طاغوتی پرداخت و گفت：

علم در وجود اساتید حکم طلا را دارد. اگر بر فرض آن اساتید افراد نابابی باشند نباید خود را از علم آنها محروم کنید.

برای اینکه خوب منظور خود را در رابطه با رابطه علم و ماهیت اساتید ضدانقلابی مشخص کند گفت：

اگر مثلا دستبند طلا به درون مستراح پر از کثافت بیفتد چکار می کنید! آیا سیفون را می کشید؟ر

یا دستتان را در کثافت می کنید و طلا را در میآورید و سپس دستتان را میشویید و آب می کشید. خوب علم هم در وجود این اساتید همین حکم را دارد. سعی کنید از طلایشان استفاده کنید و تحت تاثیر افکار آنان قرار نگیرید.

کلی از مثالش خندیدیم.

یکی از همکارانم در وزارت امور خارجه به قم رفته بود و دربازگشت چنین سفرش را توصیف نمود:
جمعیت زیادی در کوچه خانه منتظری تجمع کرده بودند و آیت الله منتظری از بالای بلندی نسبت به ابراز احساسات مردم پاسخ میگفتند.
منتظری رو به جمعیت کرد و گفت رادیو صدام مرا "گربه نره" می خواند. شما هم شعار دهید "صدام خره - صدام خره".
جمعیت هم شروع کردند به شعار دادن که "صدام خره - صدام خره".
همکارم با تعجب و تاسف می گفت خیلی جا خوردم. و پرسید آیا او می تواند سکان انقلاب را پس از امام برعهده بگیرد?

منتظری قهر کرده بود و به هیچکس وقت ملاقات نمی داد.
سمینار سفرا تشکیل شده بود و چند نفری از وزارت امور خارجه و جمعی از سفرا به همراه آقای عرب که آن زمان معاون مالی و اداری وزارت امور خارجه بود به قم رفتیم و تقاضای دیدار با آیت الله منتظری که قائم مقام رهبری بود رفتیم.
وی وقت ملاقات نمی داد.
آقای عرب پیغام داد که اینها از خارج آمده اند به دیدار شما تا از رهنمودهای شما بهرمند شوند.
باز هم جواب رد داده بود و گفت همانهایی را که قبلا گفته بودم عمل کنند.
آقای عرب اصرار کردند و گفتند بیایند فقط برای دیدار و شما چیزی نگویید .
ما تلاش داشتیم هر طور شده ملاقات کنیم و خبر آنرا منتشر کنیم که خبر قهر او تحت الشعاع قرار بگیرد.
بالاخره موافقت کرد و به دیدارش رفتیم.
آقای عرب خواهش کرد رهنمود بدهند.
او امتناع کرد و گفت مگر در مورد مطالبی که قبلا گفته ام عمل کردید که باز رهنمود بدهم?!
باز شاهد اصرار آقای عرب بودیم که منتظری در جمع همه رو به عرب کرد و گفت: آقای عرب تو همچنان از بیخ عربی!
تعجب کردم که چنین کلماتی از زبان قائم مقام رهبری به زبان آید.

سفیر اسبق جمهوری اسلامی در مکزیک و استرالیا با اشاره به اینکه دولت مسائل جناحی و حزبی خود را از امنیت کشور بالاتر می داند گفت: دولت نگران است تا قشر ثروتمند جامعه در انتخابات آتی به او رای ندهد ...