نقدی بر اظهارات دکتر سریعالقلم در مورد روش های پوپولیستی و نظر سنجی از رانندگان تاکسی
آقای دکتر سریعالقلم اخیرا در یک سخنرانی عباراتی را بکار بردند که واکنش هایی در جامعه بویژه در بین رانندگان تاکسی داشت. وی در این سخنرانی می گوید:
"تربیت عقلی در خانواده ما که بسیار ضعیف است نمی گوییم نیست، در مدرسه که خیلی جایگاه ندارد، در صحنه عمومی و رسانه ها هم که نیست. بنابراین خیلی طبیعی است که من غریزی، احساسی و پوپولیستی تربیت بشوم. صدا و سیما هم که چقدر به این جریان کمک می کند، می رود از یک لبو فروش می پرسد نظر شما درباره برنامهریزی هسته ای چیست؟، این خیلی اثر می گذارد. یا یک راننده تاکسی که از 5 صبح تا 12 شب باید در این خیابان ها بدود تا هزینه 3 بچه دانشجویش را درآورد، سر چهارراه از او می پرسند که نظر شما درباره برنامهریزی هسته ای و مذاکرات ژنو چیست؟ او چه دانشی دارد که یک واکنش منطقی به این سؤال بدهد. صدا و سیما اصالتا یک نهاد پوپولیستی است و کمک می کند به جلوگیری از رشد عقلی و استدلالی جامعه. پس ما کجا یاد می گیریم که آدم های منطقی بشویم؟"
عده ای از رانندگان تاکسی نیز جلوی نهاد ریاست جمهوری تجمع کرده و خواستار عزل آقای دکتر سریع القلم از سمت مشاورت رئیس جمهور شدند.
اما آیا این سخنان آقای سریعالقلم گزافهگویی است؟ آیا نظر مردم را پرسیدن و مطابق آن عمل کردن اشکال دارد؟
دانستن نظر مردم قطعاً بدون اشکال است و اصولاً باید یک دولت همواره به دنبال نهتنها اطلاع و بلکه کشف نظرات اقشار مختلف مردم باشد، نه البته برای عمل به آن، بلکه برای اصلاح دیدگاه ها و برنامهریزی بهتر.
اگر قرار بود در اتخاذ سیاستهای درمانی، اقتصادی، بینالمللی و امثالهم نظر عموم مردم ملاک قرار گیرد پس به چه علت دانشگاه تاسیس کردهاند؟ کافی بود فقط رشتههای آمارگیری و نظرسنجی دایر میکردند تا بتوانند نظر عموم مردم را اخذ و مطابق آن عمل کنند.
مثلاً بهجای سپردن تشخیص آثار مثبت یا منفی یک داروی جدید به متخصصین مربوطه پرسشنامهای بین مردم توزیع کرده و رأی اکثریت را ملاک قرار میدادند.
مثل آنچه رئیس محترم جمهور فرمودند که نظر مردم را در مورد رابطه با آمریکا از طریق نظر سنجی جویا میشوند! اگر قرار بر این باشد خوب اینهمه دانشکدهها و متخصصین روابط و حقوق بینالملل برای چه دایر شده است؟ برای چه نظام سیاسی با مسئولیتهای مشخص و تقسیم وظایف تعریف و تعیین شده است؟
طرح دولت برای نظرسنجی از مردم در رابطه با روابط با آمریکا مصداق عینی پوپولیسمی است که آقای دکتر سریعالقلم علیه آن موضع گرفتهاند.
اشکالی ندارد که نظر رانندگان تاکسی و لبو فروشها و یا جراحان و مهندسان ساختمان و یا متخصصین نانو تکنولوژی را در این رابطه بدانیم لیکن در مرحله عمل باید نظر متخصصین روابط و حقوق بینالملل و کارشناسان مربوطه برای تصمیمگیری مورد توجه قرار بگیرد و مقامات مسئول با توجه به حیطه اختیاراتی که دارند در مورد آن تصمیمگیری نمایند.
مثلاً در متن مورد توافق ایران و ژنو آمده است که"
"همان گونه که ایران در برنامهریزی عملیاتی کردن تاسیسات تبدیل مواد، به آژانس اعلام کرده است، با آغاز خط تبدیل مواد UF6 غنی شده تا ۵ درصد به UO2، ایران تصمیم دارد موادUF6 جدیدا غنی شده تا سطح ۵ درصد طی ۶ ماه آینده را به اکسید تبدیل کند."
در مورد این بند نظر متخصصین و صاحب نظران امور هستهای و نیز متخصصین حقوقدان آشنا به معاهدات بینالمللی باید مورد توجه تصمیمگیران قرار گیرد.
اگر قرار بود نظر عموم مردم در مورد آن ملاک تصمیمگیری باشد باید طی پرسش نامه ای سؤال می شد "نظر شما در مورد تبدیل مواد UF6 به UO2 چیست؟"
طبیعی است که در مورد بیماریها، نظر متخصصین این امر یعنی پزشکان مورد پرسوجو قرار گیرد. در مورد مسیری که باید در روابط با آمریکا طی شود از متخصصین این امر و برای یافتن مسیر درست برای رفتن از نقطه ای در شهر به نقطه دیگر بهترین گزینه این است که نظر متخصصین این امر یعنی تاکسیرانان مورد پرسوجو قرار گیرد وگرنه سرمایهگذاری برای ایجاد رشتههای تحصیلی و پژوهشی در موارد مختلف بیفایده و عبث خواهد بود.
اما اینکه صدا و سیما صرفا روشهای پوپولیستی را بکار می گیرد با توجه به حجم برنامه های مستند سیاسی و اجتماعی به دور از انصاف است. (هرچند در خصوص ادعای مطرح شده باید گفت که با توجه به کارنامه رسانهها، این رسان های زنجیرهای به اصطلاح "اصلاحطلب" بوده اند که روشهای پوپولیستی را به وفور بکار گرفتهاند.)
البته در غرب نیز نظرات عموم مردم در مواردی کسب و با پخش گزینشی آنها تلاش میکنند به افکار عمومی شکل دهند، زیرا بیان مطلبی از زبان اقشار مختلف می تواند در شکل دهی به افکار همان اقشار تأثیر بگذارد. استفاده از این روشها اگر برای تحمیق افکار عمومی باشد غلط و اگر برای آموزش آنها باشد روشی منطقی و درست است.
در رابطه با موضوع مذاکرات با آمریکاییها، اصلاحطلبان سعی کردهاند با درج نظرات موافق اقشاری از مردم و تخطئه نظرات مخالفین زمینه را برای این روابط فراهم آورند.
طرح دولت برای نظرسنجی از مردم در مورد عملکرد هیأت اعزامی به نیویورک از نمونههای بارز همین رفتار پوپولیستی است که البته از دیدگاه روابط بینالملل به ضرر خود دولت است. دلایل زیانهای چنین نظرسنجیای را قبلاً ذکر کردهام و یکی هم اینکه اگر مردم نظر مثبت دهند دست دولت برای امتیازگیری از طرف خارجی بسته خواهد شد و اگر نظر منفی دهند راه برای پیگیری این روابط مسدود خواهد گردید.
لیکن این بدان معنی نیست که کسبه و رانندگان تاکسی و یا جراحان و مهندسان ساختمان و یا متخصصین نانو تکنولوژی حق نظر دهی در مورد رابطه با آمریکا و یا متن توافقنامه هستهای بین ایران و 5 + 1 را ندارند. بلکه نکته اینجا است که برای تصمیمگیری باید از منظر تخصصی به اینگونه امور نگریست.
طبیعی است که ساخت ساختمانها را به مهندسان و جراحیها را به جراحان و امور مربوط به نانو تکنولوژی را باید به متخصصان مربوطه سپرد و مسیر سریعتر رسیدن به مقاصد درون شهری را از متخصصان امر یعنی رانندگان تاکسی جویا شد.
شاید اگر آقای دکتر سریعالقلم در کنار نام رانندگان تاکسی از جراحان و مهندسان هم نام میبرد تلقی تحقیر شغل رانندگی برداشت نمی شد، چه آنکه این شغل و نیز شغل لبو فروشی مشاغل شریفی است کما اینکه در اسلام آمده است که کسانی که از راه حلال برای تأمین معیشت خانواده خویش تلاش می کند تلاششان جهاد در راه خدا محسوب میگردد.
البته مشاور رئیس جمهور بودن شاید مانع آن شد که آقای دکتر سریعالقلم از اعلام نظرسنجی دولت از مردم در مورد عملکرد هیأت اعزامی به سازمان ملل متحد نامی ببرند و معلوم است که وی با این روشها مخالف بوده و آن را نیز پوپولیستی تلقی میکند!
قدیری ابیانه: اقدام به نظرسنجی در مورد رابطه با آمریکا نپخته و نسنجیده است.