یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد: محمدحسن قدیری ابیانه دیپلمات سابق
برکسی پوشیده نیست که در حال حاضر چین به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل شده است و دیگر کسی نمیتواند ادعا کند که قدرت اقتصادی به شکل انحصاری در دست بلوک غرب است و شرق در آن محوریتی ندارد. همچنین باید گفت آمریکا چین را مشکل اصلی خود دانسته و هر دو در یک جنگ تجاری در حال درگیری هستند. در دوران ترامپ تحریمهای بسیاری علیه چین شکل گرفت و این امر در حالی است که چین نیز به اطمینان نسبت به تامین نفت مورد نیاز خود برای طولانیمدت بسیار نیاز دارد.
در حال حاضر کشورهای عربی مانند عربستان و امارات در تامین نفت چین نقش مهمی دارند، اما به دلیل وابستگی این کشورهای نفتخیز به آمریکا و با توجه به این مساله که مجبورند از دستورات آمریکا اطاعت کنند، ممکن است روزی تحت تاثیر فرمان آمریکا صادرات نفت به چین را منتفی کنند و این کشور را تحت فشار بگذارند. بنابراین چین قصد دارد اطمینان حاصل کند که کماکان جریان نفت برای کشورش ادامه خواهد یافت و ایران به این علت که کشور مستقل و نفتخیزی است، این اطمینان را به چین میدهد که به دنبال رابطه درازمدت و استراتژیک است. خصوصا در این دوران که ایران حتی فراتر از یک قدرت منطقهای است و در سطح جهانی تاثیرگذاری خود را ثابت کرده و به زعم بسیاری از استراتژیستها، پیشبینی میشود ایران از مشکلات فعلی به سلامت عبور خواهد کرد و مقتدرتر از گذشته خواهد شد.
بنابراین رابطه ایران و چین یک رابطه دوطرفه مبتنی بر منافع درازمدت دو کشور است