رهبر باید پاسخگو باشد و برای اینکه پاسخگو باشد باید اختیارات لازم را هم داشته باشد.
دو رکن مهم در بین سه قوه، قوه مجریه و قوه مقننه هستند. رئیس قوه مجریه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی را مردم مستقیماً انتخاب می کنند. وزرا را رئیس جمهور منتخب مردم و نمایندگان منتخب مردم تعیین می کنند و منتخبین مردم حق تأیید صلاحیت، نظارت، تحقیق و تفحص و عزل وزرا را دارند. حدود دو میلیون و چهارصد هزار کارمند زیر مجموعه قوه مجریه هستند.
برنامه و بودجه کشور و نحوه تخصیص بودجه و نظارت توسط دولت و مجلس مشترکاً بررسی و تصویب میشود.
بنابراین قوای مجریه و مقننه باید پاسخگوی اعمال و تصمیمات خود و وضعیت اقتصادی، آموزشی، رفاهی، بهداشتی و ... باشند.
مردمی نیز که با رای خود تعیین کننده قوه مجریه و مقننه بودهاند باید پاسخگوی انتخاب خود بوده و مسئولیت خویش در باره وضعیت کشور در این ابعاد بپذیرند.
برای پاسخگویی باید اختیارات داشت. برای اینکه رهبر پاسخگوی وضعیت مملکت باشد، باید اختیارات لازم را داشته باشد.
طبق فرمایش حضرت امام خمینی (ره) ولی فقیه طبق اسلام باید همان اختیاراتی را داشته باشد که اگر معصومین (ع) بر سر کار میبودند میداشتند.
طبیعتاً اگر بخواهیم رهبری پاسخگوی وضعیت کشور را داشته باشیم باید اختیار قوه مجریه در دست او باشد. لذا معتقدم در اصلاح قانون اساسی باید اصلاحاتی در این راستا صورت پذیرد، بدین صورت که رئیس قوه مجریه را رهبر تعیین کنند همانطور که رئیس قوه قضائیه و نیز روسای قوای نظامی را رهبر تعیین میکنند.