پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در مکزیک و استرالیا گفت: چند سال پیش خاخامی را در آمریکا دستگیر کردند که از فلسطین به‌طور مخفیانه اعضای بدن فلسطینیان را به آمریکا وارد کرده و به قیمت گزاف می‌فروخت؛ اما رسانه‌های آمریکایی این موضوع را مسکوت گذاشتند.

محمدحسن قدیری‌ابیانه در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در یزد با اشاره به‌روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی، اظهار داشت: صهیونیست‌ها براساس کتاب تلمود کتاب شریعت یهودیان که صهیونیست‌ها به آن اعتقاد دارند، غیر یهودیان به‌عنوان حیوان ناطق محسوب می‌شوند که باید در خدمت نژاد برتر و انسان واقعی یعنی یهودیان باشند.

وی افزود: طبق این کتاب تجاوز به نوامیس و کشتن غیریهودیان ازجمله کودکان نه‌تنها اشکالی ندارد؛ بلکه یک واجب دینی محسوب می‌شود؛ لذا صهیونیست‌ها هیچ ابایی از کشتن کودکان ندارند و فلسطینیان اولین قربانی جنایات صهیونیست‌ها هستند و هیچ حدومرزی برای خود قائل نیستند.

سفیر اسبق ایران در مکزیک و استرالیا با بیان اینکه آن‌ها نه‌تنها به کشتن کودکان فلسطینی اقدام می‌کنند؛ بلکه اعضای بدن آن‌ها را نیز از تن جدا کرده و به معرض فروش می‌گذارند و این رفتار را با مجروحین و نیز اسرای فلسطینی نیز انجام می‌دهند، تصریح کرد: چند سال پیش خاخامی را در آمریکا دستگیر کردند که از فلسطین به‌طور مخفیانه اعضای بدن فلسطینیان را به آمریکا وارد کرده و به قیمت گزاف می‌فروخت؛ اما رسانه‌های آمریکایی این موضوع را مسکوت گذاشتند.

محمدحسن قدیری ابیانه در گفت‌وگو با رسالت گفت: آمریکا تعداد کشورهای تحت تحریم را افزایش دهد به نفع ماست.

دیپلمات و سفیراسبق ایران در مکزیک و استرالیا درباره سخنان ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل، گفت: ترامپ در سخنرانی اش بازهم اعتبار آمریکا را خدشه دار کرد و صحبت هایش موجب خنده شد چون مضحک بود و راجع به ایران هم سخنان بی منطقی را بیان کرد.

محمدحسن قدیری ابیانه اظهار کرد: ترامپ نتوانست نظر جهانیان را به خودش جلب کند اما روحانی مواضع خوب و قاطعی اتخاذ کرد و توانست آمریکا را شدیدا مورد حمله قرار داده و آمریکای امروز را با نازیسم مقایسه کند.

وی ادامه داد: من معمولا جزء منتقدان مواضع روحانی هستم اما به نظرم سخنرانی خوبی بود و صحبت هایش در سطح جهان و روی افکار عمومی اثر مثبتی داشت. 

✅ نظریه احمق بزرگ‌تر در اقتصاد و اقدام خسارت‌بار دولت

🔗در اقتصاد نظریه‌ای داریم به نام نظریه احمق بزرگ و یا نظریه احمق بزرگ‌تر بر اساس این نظریه فرد سهام و یا سایر اوراق بهادار را به هر قیمت ممکن (حتی به قیمت بسیار بالاتر از قیمت اصلی سهم) خریداری می‌کند چون تصور می‌کند همیشه انسان احمق‌تری پیدا می‌شود که در آینده سهام را به قیمت بیشتری بخرد و البته انسان احمق‌تر جدید هم تصور می‌کند در آینده انسانی احمق‌تر از خودش پیدا می‌شود که سهام را به قیمت بیشتری بخرد! در نتیجه ارزش سهام با سرعت به صورت صعودی افزایش پیدا می‌کند.

🔗 نتیجه این افزایش قیمت بدون دلیل حباب اقتصادی است. بدون شک روزی خریداران این افزایش بدون دلیل و حبابی قیمت را تشخیص می‌دهند و حباب خواهد ترکید....❗️

✅ملاحظات از قدیری ابیانه👈 در ایران کسانی که این تئوری در موردشان صدق می‌کند، پس از مشاهده زیان عملشان، از مسئولین طلبکار شده و خواستار جبران خساراتشان از بیت المال عمومی می‌شوند.

نمونه آن کسانی هستند که پول‌های خود را از بانک‌های دولتی خارج کرده و برای سود بیشتر و علی‌رغم هشدارهای مسئولان در بانک‌های خصوصی سپرده‌گذاری کردند و حال که این بانک‌ها به هر دلیل، سوء استفاده و کلاهبرداری یا ورشکستگی واقعی از پرداخت سود و اصل سرمایه آنها اجتناب می‌کنند، از دولت می‌خواهند که با برداشت از بیت‌المال عمومی خسارات آنها را جبران کند. و احمقانه‌تر آنکه دولت از جیب همه مردم یعنی از بیت‌المال نسبت به پرداخت دیون بانک‌های خصوصی به سپرده‌گذاران اقدام کرده است.

این در حالی است که سپرده‌گذاران در بانک‌های خصوصی تا زمانی که سودهای آنچنانی دریافت می‌کردند هیچ حقی برای مردم و از جمله فقرا در سودشان قائل نبودند!

اردیبهشت سال ۹۱ بود که در مراسمی برای کودکان که برنامه خاله شادونه با حضور عمو پورنگ و انبوه کودکان در معیت فرزندانشان برگزار شده بود فاجعه‌ای رخ داد و سه کودک جان خود را از دست داده و عده‌ای نیز زیر دست و پا آسیب دیدند و کارشان به بیمارستان کشید.

ماجرا از این قرار بود که لامپی ترکید و خانواده‌ها فکر کردند انفجاری رخ داده و همین ترس و وحشت بیجا و هجوم ناشی از آن موجب گردید در قسمت خروجی درب سالن ازدحام ایجاد شود و همین ترس و وحشت فاجعه آفرید.

این ماجرا شبیه به وضعیت فعلی اقتصادی کشور است.

همه از ترس گرانتر شدن اقلام به احتکار و خرید اقلام برای به سلامت عبور کردن از وضعیت فعلی روی آورده و در حال آفریدن فاجعه‌ای به مراتب عظیم‌تر از فاجعه خرم دره هستند.

رسانه‌های بیگانه عامداً تلاش می‌کنند به مردم بباورانند که قحطی در پیش است و مردم را به تأمین اقلام مورد نیاز ۶ ماه آینده خود ترغیب کنند.

محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس مسائل سیاست خارجی با بیان این‌که سخنان رئیس‌جمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، او را مضحکه جهانیان کرد، گفت: در مقابل، آقای روحانی مواضع قاطع و محکمی علیه آمریکا اتخاذ و حملات مستقیم و شدیدی را متوجه دولتمردان این کشور کرد. 

وی افزود: رئیس‌جمهور در سخنرانی خود راه مذاکره با آمریکا را نبست اما آن را مشروط به بازگشت دولت ترامپ به برجام و عمل به قطعنامه شورای امنیت کرد و در مجموع می توان گفت که سخنان آقای روحانی مثبت و باصلابت بود.

منبع: روزنامه جام جم

press.jamejamonline.ir/Newspreview/3457834853517893014

رهبر باید پاسخگو باشد و برای اینکه پاسخگو باشد باید اختیارات لازم را هم داشته باشد.

دو رکن مهم در بین سه قوه، قوه مجریه و قوه مقننه هستند. رئیس قوه مجریه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی را مردم مستقیماً انتخاب می کنند. وزرا را رئیس جمهور منتخب مردم و نمایندگان منتخب مردم تعیین می کنند و منتخبین مردم حق تأیید صلاحیت، نظارت، تحقیق و تفحص و عزل وزرا را دارند. حدود دو میلیون و چهارصد هزار کارمند زیر مجموعه قوه مجریه هستند.

برنامه و بودجه کشور و نحوه تخصیص بودجه و نظارت توسط دولت و مجلس مشترکاً بررسی و تصویب می‌شود.

بنابراین قوای مجریه و مقننه باید پاسخگوی اعمال و تصمیمات خود و وضعیت اقتصادی، آموزشی، رفاهی، بهداشتی و ... باشند.

مردمی نیز که با رای خود تعیین کننده قوه مجریه و مقننه بوده‌اند باید پاسخگوی انتخاب خود بوده و مسئولیت خویش در باره وضعیت کشور در این ابعاد بپذیرند.

برای پاسخگویی باید اختیارات داشت. برای اینکه رهبر پاسخگوی وضعیت مملکت باشد، باید اختیارات لازم را داشته باشد.

طبق فرمایش حضرت امام خمینی (ره) ولی فقیه طبق اسلام باید همان اختیاراتی را داشته باشد که اگر معصومین (ع) بر سر کار می‌بودند می‌داشتند.

طبیعتاً اگر بخواهیم رهبری پاسخگوی وضعیت کشور را داشته باشیم باید اختیار قوه مجریه در دست او باشد. لذا معتقدم در اصلاح قانون اساسی باید اصلاحاتی در این راستا صورت پذیرد، بدین صورت که رئیس قوه مجریه را رهبر تعیین کنند همانطور که رئیس قوه قضائیه و نیز روسای قوای نظامی را رهبر تعیین می‌کنند.

قدیری ابیانه در گفتگو کارشناس مسائل سیاسی تلاش برای ایجاد حساسیت‌های قومی و نژادی و تجزیه‌طلبی و تلاش برای ایجاد اختلافات مذهبی و ایجاد فرقه های ضاله را از برنامه‌های استعمار برای ایجاد اختلاف و افزایش تنش در کشورهای اسلامی عنوان کرد.

 محمد حسن قدیری ابیانه کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار سیاسی قدس آنلاین، اهداف دنیای غرب را در ایجاد اختلاف و افزایش تنش در کشورهای اسلامی اینگونه عنوان کرد: سیاست استعمار برای سلطه بر جهان و بخصوص بر کشورهای اسلامی سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» بوده است که تاکنون تلاش‌های زیادی برای تحقق آن صورت داده است؛ دامن زدن به مسائل نژادی و تلاش برای تحقیر یک نژاد توسط نژاد دیگر از جمله موضوعاتی است که استعمار همواره آن را دنبال کرده است. تقسیم مرزها بنحوی که دو کشور همسایه همواره بر سر مناطقی در حال نزاع باشند نیز از جمله سیاست های استعمار برای تضعیف کشورهاست.

✅زیمنس ۲۹۰۰ فرصت شغلی را در آلمان حذف می‌کند

yjc.ir/fa/news/6677332

👈ملاحظات: در کشورهای غربی برای اینکه اقتصاد شرکت جوابگو باشد، تعدیل نیرو می کنند. در نتیجه شرکت به کار اقتصادی خود ادامه می‌دهد اما ما در ایران به بهانه اینکه تعدیل نیرو موجب بیکاری تعدیل شدگان و مشکل در زندگیشان می‌شود از تعدیل نیرو خودداری کرده و در نتیجه کار مثل شرکت ارج به تعطیلی و بیکاری همه کارکنان می‌انجامد و یا مثل الان صنایع خودرو سازی هزینه‌های کارکنان اضافی را خریداران خودروهای گران تمام شده می‌پردازند.

✍️یادداشت قدیری ابیانه در روزنامه حمایت / ۱۳۹۷/۷/۳

✍️1. حمله تروریست‌های اجاره‌ای نظام سلطه در اهواز یکی از بزنگاه‌هایی بود که چهره بدون روتوش غرب در حوزه حقوق بشر را بیش از گذشته نمایان کرد. اندکی پس از انتشار این خبر، رسانه‌های زنجیره‌ای وابسته به غرب، با استفاده از عملیات روانی، تلاش کردند به تطهیر چهره تروریست‌ها بپردازند و همه نیروی خود را بکار بستند تا ایران اسلامی به‌عنوان بزرگ‌ترین قربانی تروریسم شناخته نشود. 

اما مهم‌تر از آن، سکوت مرگبار و سنگین مدعیان حقوق بشر در اروپا و آمریکا است که نه‌تنها هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد، بلکه امری مسبوق به سابقه نیز هست. سران کشورهای غربی که کوشیده‌اند همواره خود را در خط مقدم حمایت از حقوق بشر در نزد افکار عمومی جلوه دهند، در قبال ریخته شدن خون شمار زیادی از افراد بی‌گناه و زخمی شدن تعداد بسیاری دیگر، حتی خم به ابرو نیاوردند چه رسد به آنکه به خود زحمت داده و چیزی در این رابطه بگویند!

بانک‌ها مجدداً مسابقه افزایش سود گذاشته‌اند./ به خاطر همین تبلیغات بوده که ۷۰ درصد سپرده‌های مردم از بانک‌های دولتی به بانک‌های خصوصی مهاجرت کرد و مردم را با مشکل مواجه ساخت و در نهایت دولت خود را مجبور یافت تا از جیب بقیه مردم ایران زیان مردم را جبران نماید.

ادعای سپرده‌گذاران این بود که چون این بانک‌های خصوصی با مجوز بانک مرکزی تأسیس شده‌اند و چون تبلیغات بانک‌ها از صدا و سیما پخش شده، پس ما اعتماد کردیم و لذا دولت باید زیان مردم را جبران نماید!

حال آنکه دادن مجوز فعالیت به معنی پذیرش مسئولیت و تعهد به جبران خسارت از بیت‌المال عمومی نیست.