پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

آمریکا وانگلیس در موضعی نیستند که بخواهند تعیین تکلیف کنند.

قدیری ابیانه کارشناس مسائل سیاسی به روزنامه سیاست روز گفت: پیشنهاد غرب به ایران خودکشی برای خوشایندی غرب است زیرا این در حالی است که ایران در موضع اقتدار قراردارد و این غرب است که رو به افول می‌باشد،

وی افزود انگلیس از ایران می‌خواهد تا از حقوق مسلم هسته‌ای خود بگذرد و با انگلیس و آمریکا برای حمایت از تروریست‌ها در سوریه و قتل عام مردم این کشور مشارکت نماید. تا خوشایند انگلیس قرار بگیرد در حالی که باور ما این است که حرکت ملت ایران باید در جهتی باشد که خوشایند آمریکا، انگیس و اسرائیل نباشد.

قدیری ابیانه: وزیر صالح کسی است که علاوه بر مهارت در حوزه کاری خود تعهد به اسلام و نظام داشته و در مواقع خطر مدافع نظام بوده و سکوت نکند/ حامیان و ساکتین فتنه صلاحیت ریاست یک اداره را هم ندارند چه رسد به وزارت.

محمدحسن قدیری ابیانه در گفتگو با «نسیم»: ملت فلسطین با هوشیاری در برابر این توطئه‌ها باید در برابر نفوذ اسرائیل بر افکار عمومی و رسانه‌های جهان ایستادگی کنند.

مهمترین محور گفتگوی محمد حسن قدیری ابیانه، کارشناس مسائل بین‌الملل با خبرنگار «نسیم»، به شرح زیر است:

سه حالت فرضی برای یک پزشک:

1-       پزشکی جوانی را زیر می‌گیرد و به جای کمک به او دنده عقب می‌آید و او را زیر می‌گیرد تا بمیرد و نخواهد هزینه‌های درمان را تقبل کند و سپس از صحنه می‌گریزد.

2-       پزشکی شاهد زیر گرفتن جوانی است که در حال جان کندن است، بجای کمک به او راننده را مورد تمجید قرار می‌دهد و می‌گوید که مرگ حق جوان بود و دیگران را به عدم کمک به جوان دعوت می‌کند.

3-       پزشکی شاهد تصادفی است که در آن جوانی در حال جان کندن است و بدون کوچک‌ترین اقدام برای نجات وی از صحنه عبور می‌کند و برایش فرقی نمی‌کند که این جوان زنده بماند یا نه و با همسرش به سینما می‌رود.

این جوان بر اثر کمک مردم جان سالم به در می‌برد هرچند دچار ضایعات شده و دشمن شاد می‌شود.

چهار سال بعد آن پزشک داوطلب پست وزارت می‌شود و خود را دلسوز مردم معرفی می‌کند و برای رسیدن به وزارت به رای جوان مذکور نیاز دارد.

به نظر شما آن جوان چه باید بکند؟ کدام گزینه را توصیه می‌کنید؟

واقع بینی با واقع گرایی تفاوت اساسی دارد. واقع گرا واقع بین هم هست اما به واقعیت موجود تن می دهد و به آن راضی است و لذا حرکتی برای تغییر وضعیت رو به بهبود نمی کند. واقع گرا به نوعی محافظه کار است.

آرمان گرا یعنی کسی که آرمان هایی دارد و مایل است امور به سمت آرمانها حرکت کند. آرمانگرا  می تواند متوهم باشد و می تواند واقع بین باشد.

برای حرکت به سمت آرمان ها باید واقع بین بود یعنی واقعیت ها را شناخت و نسبت به نقاط قوت و ضعف واقعیت ها اشراف داشت و با این شناخت به سمت آرمان ها حرکت کند. لازمه موفقیت در تحقق آرمانها واقع بینی است.

اما اگر کسی واقعیت را نشناسد و به اصطلاح واقع بین نباشد به آرمانها نیز دست نخواهد یافت و فرصت ها را نشناخته می تواند فرصت ها را به تهدید تبدیل کند.

بنابراین نه تنها واقع بینی تضادی با آرمان گرایی ندارد بلکه لازمه موفقیت در تحقق آرمانها است.

اما بین واقع گرایی یا به عبارتی محافظه کاری با آرمان گرایی تفاوت اساسی وجود دارد.

روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و آمریکا به تبحر دیپلماتیک یک رئیس‌جمهور یا وزیر خارجه بستگی نداشته بلکه به تعریف آمریکا از منافع حیاتی که برای خود در منطقه و عملکرد استکباری رژیم جعلی صهیونیستی در قبال کشورمان، منطقه و جهان اسلام بستگی دارد. 

توهم مردم و برخی مسئولین از درآمدهای نفتی در گفتگو با قدیری ابیانه مطرح شد؛

 یارانه نفت سفید، گازوئیل و بنزین روزانه معادل سه تن طلا است.

توهم نفتی باعث شده دولت ها با جشن و شادی بیایند و با لعن و نفرین بروند.

مردم و اکثریت مسئولین در مورد میزان درآمد نفتی کشور دچار توهم هستند و توقعاتشان را از دولت بر اساس توهمات تنظیم می کنند و نه واقعیات بودجه، یعنی توقعات مردم از دولت بسیار فراتر از امکانات است.