دکتر محمد حسن قدیری ابیانه
سیاستهای مشترک غرب
سیاستهای مشترک غرب برای دسترسی به اهداف مورد نظر در ایران به شرح زیر بود:
• ایران نیازمند فروش نفت باشد، تا غرب بتواند نیاز خود به نفت را بهراحتی تأمین کند.
• ایرانیان کالاهای مصرفی غرب را خریداری کنند تا درآمدهای حاصل از فروش نفت (پترو دلارها) به غرب باز گردد.
• ایران خود را نیازمند کشورهای غربی بداند و چارهای جز همکاری با غرب و تسلیم در مقابل خواست آنان نداشته باشد.
استراتژیهای غرب
غرب برای رسیدن به اهداف فوق، سیاستهای مختلفی را در جنبههای اقتصادی، فرهنگی، اداری و ... دنبال میکرد که برخی از محورهای آن عبارت بودند از:
• ازبینبردن تنوع محصولات تولیدی در ایران به نحوی که ایران برای ادارۀ حتی غذای مردم خود، احتیاج به فروش نفت داشته باشد. آنچه به عنوان «انقلاب سفید شاه و ملت» نامگذاری شده بود، این هدف را دنبال میکرد و تحمیل حکومت هایی نظیر پهلوی ها در ایران و آل سعود و دیگران در این راستا و برای انجام این مأموریت بوده است.
• ازبینبردن زمینههای فرهنگی توسعه در ایران، تا احساس احتیاج و نیاز به غرب تداوم یابد. در این راستا، ازبینبردن فرهنگ کار در ایران در کنار ترویج مصرفگرایی از راهکارهای بسیار مهم فرهنگی بود که تأثیر آن در تمامی شئون کشور هویدا میباشد.
تلاش انگلیس برای ترویج مصرفگرایی
فرهنگ مصرفزدگی و تجملگرایی در جامعه که بسیار گسترده است، در ادارات نیز نمود مییابد. مصرفهای بیرویه در ادارات، تجملگراییها و تغییر مکرر دکوراسیونها، نشئتگرفته از این فرهنگ غلط جاری است.
آنتونی پارسونز آخرین سفیر انگلیس در رژیم شاه که پس از پنج سال سفارت و فقط پنج روز قبل از فرار شاه از کشور، ایران را ترک کرد، در کتاب خود تحت عنوان غرور و سقوط، متن اظهاراتش را در سال 1974میلادی (1352 شمسی)، یعنی در اوج روابط انگلیس و رژیم شاه، خطاب به بازرگانان انگلیس و کسانی که دستاندرکار تجارت و معامله با ایران بودند، چنین نگاشته است:
«نخستین کاری که اینجا میکنید، این است که تا میتوانید کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایهگذاری کنید که برای فروش کالایتان چارهای جز اینکار نداشته باشید؛ اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایهگذاری کنید، به میزان حداقل ممکن، سرمایهگذاری نمائید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعاًت و لوازم آن از انگلستان وارد شود؛ مانند صنایع مونتاژ که در واقع سوارکردن قطعاًت صادراتی انگلیسی در ایران است. در این محدوده و با توجه به این نکات، من معتقدم ایران، یکی از بهترین بازارهایی است که شما میتوانید برای مصرف کالاهای خود در جهان سوم پیدا کنید.»
اظهارات سفیر انگلیس که در اوج روابط حسنۀ انگلیس با رژیم شاه بیان شده است، نشاندهنده ماهیت سیاست انگلیس در قبال ایران و سایر ملتهای جهان سوم میباشد. مسلماً برنامههای مقامهای انگلیسی که مسئولیت طراحی و سازماندهی امور قانونگذاری، اقتصادی، گمرکات، تبلیغات و ... ایران را به عهده داشتهاند نیز در راستای همین سیاست، بـــرای رشـــد مصرفگرایی در ایران بوده است. آمریکا نیز همین سیاست را در مورد ایران داشته است.
صادرات کالاهای مصرفی به ایران
انستیتو سیاست خاورمیانه واشنگتن که نتیجۀ مطالعات سال 2000 میلادی خود را منتشر نموده بود، در آن تأکید کرده است:
«... صادرات کالاهای مصرفی به ایران باید از سر گرفته شود، اینکار باعث کمشدن ارز خارجی موجود در ایران خواهد شد...».
آلودهسازی مهمتر از مهار
جرالد سگال، مدیر مطالعات انستیتو بینالمللی استراتژیک لندن، که در هفتهنامه آمریکایی نیوزویک در فروردین ماه 1377 منتشر شده است، عمق سیاست غرب در قبال ایران را نشان میدهد. وی میگوید:
«... غرب باید به شیوهای که کمونیسم را مهار و آلوده کرد، با سایر دشمنان خود عمل کند ... . آلودهسازی، شیوههای فراوانی دارد که تجارت با دشمن و ... از راههای اصلی آلودهسازی جوامع است ... .اکنون نیز باید یک استراتژی دوگانه مهار و آلودهسازی در دستور کار باشد ... . مهار کافی نیست و آلودهسازی مهمتر است ... . خوشبختانه آلودهسازی شیوههای فراوانی دارد که تجارت با دشمن (در کالاهای غیراستراتژیک) و ... از جمله آنهاست ...».