به قلم دکتر محمد حسن قدیری ابیانه
قیمت هر لیتر بنزین، گازوئیل و نفت سفید حداقل 2700 تومان است. این در حالی است که در ایران بنزین، لیتری 1000 تومان، گازوئیل 330 تومان و نفت سفید 150 تومان عرضه می گردد.
به عبارتی دیگر یارانه پنهان در هر لیتر بنزین 1700 تومان، گازووئیل 2400 تومان و نفت سفید 2750 تومان است.
ایران نفت خام را بشکه ای حدود 60 دلار به فروش می رساند که با احتساب هر دلار 4200 تومان هر لیتر نفت خام حدود 1600 تومان می شود.
نفت خام متعلق به همه مردم است و هزینه ساخت پالایشگاه و تولید محصولات آن و نیز هزینه حمل و نقل و توزیع تا پمپ بنزین را دولت پرداخت می کند. یعنی از بیت المال عمومی پرداخت می شود و بنابراین مردم مالک محصولات نهایی یعنی فرآورد های نفتی هستند که ارزش آن لیتری 2700 تومان است.
اگر همه مردم را در این ثروت سهیم بدانیم مابه التفاوت قیمت واقعی با قیمت عرضه آن فقط در مورد بنزین به ازای هر ایرانی بیش از 60 هزار تومان می شود. اگر یارانه پنهان همه انواع سوخت را در نظر بگیریم این مبلغ بسیار بیشتر و حدود 150 تا 200 هزار تومان خواهد بود.
اما همه از این ثروت عمومی به طور مساوی برداشت نمی کنند. مثلا کسی که یک بار باک 70 لیتری بنزین ماشین خود را پر کند حدود 120 هزار تومان از بیت المال برداشت می کند. اگر کسی هفته ای دو بار باک بنزین 70 لیتری خود را پر کند، ماهیانه نزدیک به یک میلیون تومان از بیت المال عمومی برداشت می نماید.
خانواده ای که چند خودرو دارند و یا هر هفته تهران را به قصد ویلای خود در شمال ترک می کنند طبیعتا برداشت بیشتری از بیت المال دارند ولی خانواده های فقیر و یا کپرنشین و عشایر و فاقد خودرو از سهم خود محرومند و در حقیقت برخوردارترها سهم فقرا از ارزش واقعی بنزین را نصیب خود می سازند.
در تولید هر آجری انرژی بکار رفته است و چون انرژی مصرف شده یارانه ای است لذا در هر آجری مقداری از بیت المال نهفته است، پس کسی که کاخ می سازد بیشتر از کسی که کوخ می سازد از یارانه بیت المال در سوخت مصرفی نصیبش می گردد.
اینگونه است که سهم ده درصد از افراد ثروتمند جامعه از یارانه های پنهان حدود 30 برابر ده درصد از افراد فقیرتر جامعه است و طبیعتاً این روش توزیع ثروت ظالمانه است. برداشت از سهم محرومین و اهدا به ثروتمندان با عدالت و اصول و اصولگرایی تناسبی ندارد.
راهکار چیست؟