پاسخ های محمدحسن قدیری ابیانه به سوالات بینندگان الف قسمت دوم
سوال: شما سند دیدید که پول از خارج برای موسوی اومده؟ پرینت حساب دیدید؟
قدیری ابیانه: یک قلمش طبق استاد ویکی لیکس عباس رئیس دولت خودگردان 50 میلیون دلار برای موسوی در نظر گرفته بود. خانم کلینتون هم گفت که حمایت و هدایت جنبش سبز را در اختیار داشتند. پس این پول هایی که یک قلمش 400 میلیون دلار علیه ایران تصویب شد کجا خرج شد؟ مگر قرار است سیا برای پرداخت پول به عواملش رسید بگیرد و منتشر کند؟!
سوال: شما همه مستناد ویکی لیکس را قبول دارید؟ یا فقط بعضی ها را؟
قدیری ابیانه: اسناد ویکی لیکس گزارشات سری به مقامات است و از این لحاظ مستند است.
اما دو نوع سند وجود دارند. یکی گزارش ملاقات ها است که تلاش کرده اند گزارشات را صحیح معرفی کنند. یعنی بگویند که فلانی چه گفت.
فلانی چه گفت به این معنی نیست که اظهارات فلانی صحیح است ولی قابل قبول است که او اینها را گفته است.
نوع دیگر تحلیل های ماموران سیاسی است. اینکه تحلیل آ»ها است صحیح است اما اینکه آن تحلیل درست است و آن مامور تحلیل درستی از اوضاع داشته نخیر.
غربی ها ثابت کرده اند که در تشخیص و تحلی ئدرست اوضاع ضعف هخای اساسی دارند.
پاسخ به این اظهار نظر
علی: وقتی حداقل دو عضو شورای نگهبان علنا از احمدی نژاد حمایت کرده بودند، آیا منطقی بود که از نامزدهای معترض بخواهند اعتراضشان را به شورای نگهبان ببرند؟
قدیری ابیانه: هر کس در نظام از حق اظهار نظر و طرفداری و یا رای دادن به نامزدی خاص برخوردار است.
اعضای محترم شورای شورای نگهبان دارای شخصیت حقیقی و شخصیت حقوقی هستند. آنها به عنوان شخصیت حقوقی حق طرفداری از کسی را ندارند ولی به عنوان شخصیت حقیقی از حقوق سایر افراد جامعه برخوردارند. بله بهتر بود که حتی به عنوان شخصیت حقیقی موضع نمی گرفتند هر چند حق آن را دارند. دلیلش هم این است خیلی ها فرق شخصیت حقیقی و حقوقی را نمی فهمند و به اشتباه می افتند.
افراد می توانند نظر شخصی داشته باشند ولی در موضع حقوقی خود باید حتی علیرغم گرایش سیاسی خود به وظیفه اداری خویش عمل کنند.
معترضین باید طبق قانون شکایات خود را مطرح می کردند. اگر رسیدگی نمی شد آنوقت اعتراض کنند.
البته آنها بهانه گیری می کردند چون دلیلی برای تقلب نداشتند. نمی شود گفت که چون دو عضو شورای نگهبان در قالب شخصیت حقیقی خود به نفع نامزدی تبلیغ کرده اند پس ما قانون را قبول نداریم.
بالاترین دلیل تقلب را خانم زهرا رهنورد در مصاحبه با بی بی سی گفت. از وی پرسیدند که دلیل تقلب چیست؟ پاسخ داد که چون من لر هستم پس تقلب شده است! پرسیدند منظورتان چیست؟ گفت چون من لر هستم موسوی می شود داماد لرستان! آیا مردم به دامادشان رای نمی دهند و می آیند به غریبه رای می دهند؟!
واقعا که استدلال سخیف و توهین آمیزی است. توهین آمیز نسبت به لرها. آِیا ملاک انتخاب این است که فلانی زن از منطقه ای گرفته است؟
خوب اگر قرار بود لرها به او رای دهند چون دامادشان است خوب به کروبی رای می دادند که خودش لر بود.
اینها همه بهانه گیری بود. آنها می دانستند که رای نیاوردند و انتخابات را باخته اند ولی نمی خواستند بگویند که ما زیر بار رای مردم نمی رویم و به جمهوریت اعتقادی نداریم و اکثریت را فقط زمانی قبول داریم که ما خودمان انتخاب شویم. لذا بحث تقلب را پیش کشیدند.
فتنه، کودتا علیه جمهوریت واسلامیت نظام بود و شورای نگهبان ثابت کرد که هم مدافع جمهوریت و هم اسلامیت نظام است.
به هر حال مناسب است رسانه های گروهی فرق شخصیت حقیقی و حقوقی را برای مردم تشریح کنند. همچنین فرق متهم و مجرم را. زیرا متهم ممکن است بیگناه از آب در بیاید و لی مجرم به نظر قاضی مجرم است.
الان هر کس متهم شود آبرویش رفته است
قسمت دهم و پایانی
.